سالهاست آموزش و پرورش از کمبود معلم هنر در مدارس رنج میبرد. واقعیت این است که شروع فرهنگسازی در حوزهی هنر باید از دوران کودکی در مدارس آغاز شود. وقتی نگاهی به سلیقه هنری عموم مردم در موسیقی، سینما و تئاتر و همچنین استقبال مردم از موزههای هنری بیندازیم، متوجه این واقعیت تلخ میشویم. مدیر موزهی هنرهای معاصر تهران در گفتگویی اظهار کرد: آموزش و پرورش به درس هنر اهمیتی نمیدهد و همین امر موجب از دست دادن استعدادهای هنری در مدارس خواهد شد.
تلاش آموزش و پرورش برای رسیدن به ایدهآلها در جهت آموزش رشتههای هنری
در سالهای اخیر شاخههای فنی و حرفهای و کاردانش به تعداد رشتههای هنری خود اضافه کردهاند. آموزش و پرورش هم دانش آموزان را به رشتههایی به جز تجربی، انسانی و ریاضی ترغیب میکند. با همه این اوصاف سطح کیفیت آموزش هنر در هنرستانها و مدارس کاردانش و فنی و حرفهای با سطح ایدهآل فاصلهای زیادی دارد.
هنرستانهای هنرهای زیبا
احسان آقایی مدیر موزهی هنرهای زیبا تهران دربارهی تعداد هنرستانهای کشور و فعالیت آنها اعلام کرد: در حال حاضر در کشور 40 هنرستان هنرهای زیبا وجود دارد که تهران و یزد هرکدام با داشتن 4 هنرستان بیشترین تعداد هنرستان را در سطح کشور دارا هستند. تبریز و اصفهان با 3 هنرستان در رتبهی دوم هستند. تهران و یزد برای موسیقی مدرسهای جداگانه دارند و در بقیه استانها ممکن است موسیقی قسمتی از رشتههای هنرستان باشد. آقایی افزود: معمولا استانهایی که بیش از دو هنرستان دارند، در هر استان یک هنرستان مخصوص دختران و یکی برای پسران است. استانهای زیادی وجود دارند که یک هنرستان داشته که یا دخترانه است یا پسرانه، نکته مثبت اینجاست که هر استان لااقل یک هنرستان هنرهای زیبا دارد. وی خاطرنشان کرد: رشتههای موسیقی ایران و جهان، گرافیک و انیمیشن رشتههای هنرستانی هستند و بنا بر توانایی آنها دفتر آموزش وزارت ارشاد هر استان تشخیص میدهد و این رشتهها مجوز میگیرند.
تعامل وزارت فرهنگ و ارشاد با آموزش و پرورش
مدیر موزهی هنرهای معاصر تهران در ادامه گفت: آموزش و پرورش تمایل دارد که تعداد هنرستانهای هنرهای زیبا بیشتر شود؛ به دلیل اینکه در این هنرستانها رشتههایی مانند موسیقی و سینما ارائه میشود و آموزش و پرورش مجوز این رشتهها را به بخش خصوصی نمیدهد از طرفی آموزشهای عمومی و برنامهریزی زیر مجموعهی آموزش و پرورش هستند؛ بنابراین از نظر ساختاری هنرستانهای هنرهای زیبا زیر نظر آموزش عمومی کشور میشد.
تصمیمات درست یا سیاستهای اشتباه بخش تألیف کتب درسی
مدیر موزهی هنرهای معاصر تهران تصریح کرد: استخدام اساتید در هنرستان هنرهای زیبا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد صورت میگیرد و بسیاری از معلمهای این هنرستانها کارمند رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. البته امکان جذب اساتید، خارج از این حیطه وجود دارد. وی افزود: اما در سالهای اخیر در بخش برنامه ریزی و تالیف کتب درسی توسط آموزش و پرورش به دلیل ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این امر آسیب جدی به این هنرستانها زده است از جمله حذف یک سری از درس های خوب و ضروری مانند تجزیه و تحلیل آثار هنری که برای دانش آموزان رشتههای گرافیک و نقاشی بسیار اهمیت دارد یا درسی مانند مستند ملی که به موجب آن دانش آموزان باید به موزهها میرفتند و از روی اشیاء قدیمی طراحی میکردند.
کم شدن ساعات آموزش هنر در مدارس
آقایی گفت: ساعات درسی طراحی و نقاشی در مدارس بهطور قابل ملاحظه ای کم و یا تغییرات غیر حرفهای یافته. بهطور مثال دانش آموز سال اول رشته نقاشی باید ابتدا کارگاه رنگ را بگذراند و در سال سوم کارگاه نقاشی را؛ اما در برنامهریزیهای جدید آموزش و پرورش تعیین شده که دانش آموز اطلاعی از ساز و کار اصولی در این رشته نداشته و کارگاه رنگ را در سال سوم می گذراند در حالی که کارگاه نقاشی را در سال دوم، در حالی که همه می دانند یک نقاش ابتدا باید رنگ را بشناسد و سپس نقاشی را بیاموزد. وی اظهار کرد: هم اکنون مدارس تهران و یا به طور کلی مدارس پیشروتر که دسترسی قوی تری به اساتید دارند، این اشتباهات آموزشی را با برنامه هایی که خارج از ساعت مدرسه برای دانش آموزان در نظر گرفتهاند را جبران می کنند. در هنرستان هنرهای زیبای تهران ما صبح ها دروس عمومی را به دانش آموزان ارائه می دادیم و دانش آموزان میبایست تا ساعت 5 در مدرسه می ماندند تا کارگاهها را بگذرانند اما هم اکنون در بیشتر مدارس که معلم ها برنامهریزی خود را از آموزش و پرورش می گیرند و از نظر آموزشی در سطح پائین تر هستند، مجبور هستند طبق همین برنامهریزی پیش روند که آسیب زاست.
آقایی در آخر افزود: نقاشان بزرگی مانند قاسم حاجی زاده با مدرک تحصیلی دیپلم هنرستان و بدون تحصیلات دانشگاهی به اروپا رفته و در حال حاضر یکی از هنرمندان شناخته شده جهانی است در نتیجه کسانی که میخواهند پژوهشگر یا معلم هنر شود باید به دانشگاه برود نه کسی که می خواهد هنرمند شود. زیرا دانشگاه جای تدریس تئوری هنر است نه پروراندن هنرمند. ما در رشتهها شاخههای فنی و حرفه ای دیگر نیز همین مشکلات را داریم. مثلا رشته هایی مانند کامپیوتر، قرار نیست کسی که به این مدارس میرود، برنامهنویس شود بلکه قرار است در زمینههای سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر مهارت کسب کرده تا بلافاصله بتواند وارد بازار کار شود. به جرئت می توانم بگویم کسی که از هنرستان هنرهای زیبا دیپلم می گیرد از کسی که از دانشگاه تهران لیسانس همان رشته ها را گرفته، قویتر است. چرا که کسی که در هنرستان موسیقی 6 سال ساز می زند می تواند دیپلم بگیرد اما در دانشگاه این دوره 4 ساله است همچنین دانش آموز رشته موسیقی در اول راهنمایی، تئوری موسیقی میخواند در حالیکه در دانشگاه دانشجو سال اول تئوری موسیقی را میخواند و این در حالیست که سطح آموزش هم در هنرستانهای هنرهای زیبای بسیار متفاوت است اما ورودیهای سختی هم دارد چرا که ظرفیت پذیرش رشتهها پائین است.