افرادی که ویژگیهای مثبت خود را نمیبینند
اعتماد به نفس یکی از مهمترین عوامل تعدیلکنندهی فشار روانی - اجتماعی است که معمولأ ریشهی آن به دوران کودکی و دوران مدرسه و دبستان بر میگردد. سختگیری معلمان، مقایسهی دانش آموزان با یکدیگر در محیط مدرسه، ایجاد حس منفی در دانش آموز به هر دلیلی و در کل مواردی از این قبیل، تاثیر زیادی در شکلگیری اعتماد به نفس دانش آموز دارد. نباید فراموش کرد که هر فردی به طور نسبی دارای اعتماد به نفس است؛ این اعتماد به نفس در افراد مختلف به شکلهای متفاوتی وجود دارد. به گونهای که برخی، اعتماد به نفس را در حد کم، برخی در حد بالا و کاذب آن و برخی در حد تعادل دارای اعتماد به نفس میباشند. البته حالت ایدهآل اعتماد به نفس برای هر فردی، زمانی است که در حد تعادل دارای اعتماد به نفس باشد. وقتی افراد شناخت درستی از تواناییها و خصوصیات خود نداشته باشند و روی ضعفهای خود بیش از حد تکیه کنند، خودباوری آنها ضعیف میشود و اعتماد به نفس آنها پایین میآید. این افراد، ویژگیهای مثبت و قابلیتهای خود را نمیبینند یا اگر ببینند برای آنها ارزشی قائل نمیشوند.
اعتماد به نفس کاذب
در مقابل، افرادی که اعتماد به نفس بالا و حتی اعتماد به نفس کاذب دارند، خود را بالاتر از آن چه هستند نشان میدهند و وقتی خود را در زمینهای ناتوان میبینند، سعی میکنند با بزرگ جلوه دادن خود، توجه و تایید دیگران را جلب کنند. اعتمادی که این افراد به خودشان دارند، واقعی نیست و رفتار ظاهری آنها، پوششی برای پنهان کردن نگرانیها و اضطرابهایشان است. حتی برخی از افراد جامعه دلیل اصلی عدم موفقیت و نارضایتی از زندگی خود را، نداشتن یا پایین بودن اعتماد به نفس میدانند و این طرز تفکر در بین نوجوانان شایعتر است. معمولأ نوجوانانی که از اعتماد به نفس پایین رنج میبرند، درمعرض خطر گرایش به مصرف مواد مخدر هستند. زیرا مصرف این مواد، نوعی خودباوری کاذب در آنها ایجاد میکند به طوری که میتوانند به راحتی ابراز وجود کنند، نظر و عقیدهی خود را بیان کنند و حتی در مقابل حرف دیگران مقاومت نمایند. متأسفانه از بین رفتن تأثیر مواد، اعتماد به نفسشان را از قبل هم کمتر میکند؛ به طوری که آنها مجبور میشوند برای تقویت اعتماد به نفس خود به مصرف مکرر مواد روی آورند.
اعتماد به نفس، مهمترین و اساسیترین بخش شخصیت
بیایید با هم، توصیف یک دانش آموز دبستانی را در مورد خودش بررسی کنیم. سارا دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی است که در یک فعالیت کلاسی، خود را به صورت زیر توصیف کرده است: «اسم من ساراست. دوازده سال دارم و تنها فرزند خانواده هستم. نمرههای من در حد متوسط است ولی ریاضی را خوب نمیفهمم. شنا را به خوبی بلدم و میتوانم به بچههای کوچک تر از خودم یاد بدهم. یک سال است که به کلاس نقاشی میروم و به نظر معلمم پیشرفت خوبی داشتهام. دوستی صمیمی در مدرسه ندارم. آدم کمحرفی هستم.» سارا در توصیفی که از خود داشته، به خصوصیات و ویژگیهای مثبت و منفی خود اشاره کرده است. بیان این ویژگیها نشان میدهد که سارا در کجا، خود را قوی و با اعتماد به نفس بالا میداند و کجا خود را ضعیفتر میبیند. در حقیقت اعتماد به نفس مهمترین و اساسیترین بخش شخصیت ماست و کلید موفقیت یک کودک و دانش آموز در دوران بزرگسالی است و از آنجا که ضعف در اعتماد به نفس بر جنبههای مختلف زندگی فرد تأثیر میگذارد و ممکن است تا دوران بزرگسالی نیز ادامه داشته باشد، توجه به آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
احساس افراد به خودشان در چگونگی رفتار آنها تاثیر خواهد داشت
به همین دلیل ما باید بتوانیم از همان کودکی و از همان دوران مدرسه به خصوص دوران دبستان، بر اعتماد به نفس دانش آموزان و فرزندانمان کار کنیم. چرا که در تمامی سنین، احساس افراد به خودشان در چگونگی رفتار آنها تاثیر خواهد داشت و نداشتن اعتماد به نفس بدون شک به ناهنجاریهای رفتاری خواهد انجامید. اگر ما قصد داریم آسیبهای اجتماعی را کاهش دهیم باید در ابتدا بتوانیم بر روی اعتماد به نفس فرزندانمان تاثیر مثبت بگذاریم. هنگامی که یک کودک احساس ارزشمند بودن داشته باشد، بدون شک اعتماد به نفس بالایی خواهد داشت و به مراتب ناهنجاریهای رفتاری نیز کمتر خواهد شد. اما چگونه میتوانیم به دانش آموزان و فرزندانمان کمک کنیم تا اعتماد به نفس بالایی داشته باشند؟ شما باید در ابتدا بتوانید درست تشخیص بدهید که آیا کودک، نشانههای اعتماد به نفس پایین را دارد یا خیر.
نشانههای اعتماد به نفس پایین
برای این که بتوانید درست تشخیص دهید که آیا دانش آموز و فرزند شما اعتماد به نفس پایینی دارد یا خیر لازم است که که اکثر نشانههایی که در ادامه به آن اشاره میکنیم را داشته باشد چرا که برخی از این نشانهها در افراد عادی نیز وجود دارد و داشتن تعداد محدودی از این نشانهها، به معنی این نیست که فرزند شما اعتماد به نفس پایینی دارد.
- معمولا این افراد اغلب اوقات افسرده، مضطرب و خجالتی هستند و از جمع، کناره گیری می کنند.
- ارتباط چشمی با دیگران برقرار نمی کنند و مدام به اطراف نگاه می کنند.
- احساس بی ارزشی می کنند و مدام از ظاهر خود ناراضی هستند.
- «نه» گفتن برایشان سخت است چرا که فکر می کنند با «نه» گفتن، دیگران دوستشان ندارند.
- در هنگام صحبت کردن مدام عذرخواهی می کنند و بریده بریده صحبت می کنند.
- معمولا در جمعها، اظهار نظر نمیکنند و عقاید خود را هر چند صحیح، بیان نمیکنند.
- وقتی دیگران آنها را تایید میکنند، احساس ارزشمندی میکنند.
- در زندگی خود، اهداف کم ارزش را در نظر میگیرند.
- توانایی بیان ویژگیهای مثبت و نقاط قوت خود را در جمع، ندارند.
- هنگامی که در یک جمع بزرگ قرار میگیرند، مدام احساس ناراحتی و فشار میکنند و راحت نمینشینند.
راهکارهایی برای تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان
از آنجایی که دوران کودکی، دوران شکلگیری و زمینهساز اعتماد به نفس در سنین بالاتر است، لذا خانوادهها، معلمان و اطرافیان باید در این راه به کودک کمک کنند تا کودک بتواند تواناییها و استعدادهایش را بشناسد و ارتقا دهد. از این میان یکی از عواملی که در محیط مدرسه سبب کاهش اعتماد به نفس دانش آموزان میشود، روبرو شدن با چالشهای درسی است. در ادامه ما به شما معلمان عزیز چند نکتهی مهم دربارهی افزایش اعتماد به نفس و تشویق دانش آموزان با استعداد برای کشف تواناییهایشان را معرفی میکنیم:
- ایجاد ارتباط عاطفی بین معلم و دانش آموز در محیط مدرسه
- شروع درس از مطالب راحت و آسان: زمانی که دانش آموز با سوالات ساده روبرو میشود و توانایی انجام را دارد، اعتماد به نفس او برای حل سوالات بعدی بالا میرود.
- تقسیم تکالیف طولانی به چند قسمت کوتاه: زمانی که دانش آموز با یک تکلیف طولانی روبروست بدون شک دستپاچه میشود.
- گروهبندی دانش آموزان کلاس: زمانی که در گروه قرار گرفته و هر کدام حتی بخش کوچکی از تکلیف را بر عهده میگیرند، مطمئنأ عملکرد بهتری ارائه میدهند. گاهی دانش آموز از روند صحیح حل مسئله مطمئن نیست و تشکیل گروهها و ارائهی راه حل همگانی به نوعی حمایت برای او تلقی میشود.
- موفقیت، موفقیت میآورد: معلمان سعی کنند از قسمتهایی که فکر میکنند دانش آموز میتواند در آن بیشتر بدرخشد، فعالیتهایی را طراحی کنند چرا که با این کار به دانش آموز حس مثبت منتقل میشود.
- درک بین تلاش و موفقیت: به دانش آموزان کمک کنید تا ارتباط بین تلاش و موفقیت را درک کنند. برخی از دانش آموزان که پشتکار کمتری دارند فکر میکنند که بعضی سوالات برای دانش آموزان باهوش خیلی راحتتر از آنهاست. در حالی که آنها باید یاد بگیرند که هر کسی باید تلاش کند.
- ایجاد هدف: معلم باید به دانش آموز هدف بدهد مثلأ به او بگوید که برای خود هدف معقولی تعیین کن و برای رسیدن به آن تلاش کن. زمانی که دانش آموز برای خود هدف تعیین میکند برای رسیدن به آن تلاش میکند و علاقهی خاصی برای به دست آوردن آن هدف پیدا خواهد کرد.
- یادگیری باید هدفی روشن داشته باشد: دانش آموز اگر بداند که با یاد گرفتن یک موضوع، چه چیز بزرگتری در برابر اوست بدون شک نسبت به یادگیری مشتاقتر خواهد بود.
- پاسخدهی در زمان مشخص: هنگامی که دانش آموز در حال انجام تکالیفش به صورت انفرادی است، معلم به او بگوید که سوالات خود را در گوشهی برگه یادداشت کند و در انتها، آنها را بپرسد.
- بینقص بودن: دانش آموزان باید بدانند که همیشه نباید کارشان عالی و بینقص باشد تا مورد تایید و تشویق معلمان، قرار گیرند. گاهی خوب بودن نیز به اندازهی کافی خوب و مورد تایید است.
- بررسی تکالیف دوستان: سپردن بررسی تکالیف دوستان و همکلاسیها به یکدیگر در افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان بسیار مؤثر است.
- تشویق زیاد: تشویق و تحسین مکرر حتی به اندازهی زیاد، تاثیر مثبت و بیشتری بر روی دانش آموز دارد تا تصحیح اشتباهات دانش آموز با خشونت.
- تعیین زمان برای انجام تکالیف: گاهی لازم است، معلم به دانش آموز یاد دهد که چگونه زمان دقیق مورد نیاز برای انجام تکالیفش را تخمین بزند.
- توصیههای مثبت از طرف دانش آموزان بزرگتر: معمولأ دانش آموزان بزرگتری که در درسی مهارت دارند، گزینهی خوبی برای نصیحت و توصیههای درسی برای دیگر دانش آموزان هستند چرا که معمولأ افراد از کسانی که تقریبأ همسن آنها هستند بیشتر حرف شنویی دارند.
- تسلط بر درس فعلی: معلمان باید مطمئن شوند که دانشآموزان قبل از رفتن به موضوع بعدی، به اندازهی کافی روی مبحث فعلی تمرین انجام دادهاند و آن را یا گرفته اند.
- تمرکز بر روی نقاط قوت: معلمان باید با دانشآموزان کار کنند تا آنها بتوانند ضمن شناسایی نقاط قوت خود، روی آنها تمرکز کنند. زمانیکه دانشآموزان متوجه شوند که چه چیزی را درست انجام میدهند و کدام تکنیکهای مطالعه ی فردی برای آنها کارگشا است، میتوانند از این تکنیکها و نقاط قوت خود استفاده کنند و سریعتر و کارآمدتر عمل کنند.