کودکان در طول دورهی رشد خود ترسهای مختلفی را تجربه میکنند که تأثیر زیادی را بر احوالات روحی و شخصیت آنها میگذارند. بروز برخی ترسها طبیعی است و معمولاً با بالا رفتن سن از بین میروند، اما آثار برخی ترسها، مدتها در ذهن باقی میماند. افراد غریبه، تاریکی، حیوانات، طوفان، رعد و برق و ... از انواع ترسهای کودکان به شمار میروند. گاهی اوقات برخی از این موارد در دورههای سنی خاصی تشدید میشوند. مثلاً ترس از صداهای بلند در دو سالگی به اوج میرسد. شدت اضطراب و تشویش در بچهها زمانی که مانع از فعالیتهای عادی روزانهی آنها شود، نیازمند مداخلهی والدین جهت درمان است. آیا ترس کودکان اقتضای سنی آنها است؟ تا چه سنی میتوان آن را نادیده گرفت؟ علت ترس کودکان چیست؟ چه راهحلهایی برای درمان آن وجود دارد؟ همهی این موارد سؤالاتی هستند که ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است.
اثرات ترسهای غیرعادی در کودکان
ترسهای دائمی و ثابت به هر دلیلی، بر روان و جسم کودکان اثرات منفی و نامطلوبی را بر جای میگذارند. آنها کودکان را از زندگی عادی محروم کرده و باعث بروز اختلالات روانی میشوند. ترسیدن بیشازحد عملکرد هوشی را متوقف میکند. بنابراین مانع از شکوفایی استعدادها و تواناییهای کودکان میشود. ترس میتواند باعث واکنشهای متفاوتی از قبیل گوشهگیری، کمرویی، افسردگی، پرخاشگری، دروغگویی، بیارادگی و ... شود. به همین دلیل باید به موقع جهت درمان آن اقدام کرد.
چگونگی تشخیص طبیعی و غیر عادی بودن ترس کودکان و علت آن
کودکی دورانی پر از تفریح و سرگرمی است که بچهها در آن دربارهی دنیای اطرافشان اطلاعات کسب میکنند. در این حین ابتدا نسبت به وسایل جدید، بزرگ و پر سروصدا وحشت دارند. اما با گذر زمان و افزایش تجربه این ترسها از بین میروند. همهی این عوامل فقط تا زمانی طبیعیاند که هیچ خللی در فعالیتهای عادی بچهها ایجاد نکنند، در غیر این صورت اثرات مخرب زیادی را در پی خواهند داشت. مثلاً خردسالان 3 تا 5 ساله از تاریکی میترسند. اگر این تشویش مانع از خواب راحت آنها در شب شود، نیاز به درمان تخصصی دارد.
علت ترس کودکان تا سن دو سالگی
در دوران نوزادی، بچهها چهرهها را از یکدیگر تشخیص و والدینشان را به غریبهها ترجیح میدهند. با این حال اوج ترس از جدایی، در 6 تا 8 ماهگی شروع میشود. این ترس به گفتهی روانشناسان تا حدی مفید است. زیرا کودک در این سن شروع به راه رفتن میکند و ترس مانع از دور شدن او میشود. اکثر بچهها بعد از دو سالگی این ترس را پشت سر میگذارند. با این حال احتمال دارد، همچنان از دیدن غریبهها بترسند. ترس از صداهای بلند یکی دیگر از موارد ایجاد اضطراب در خردسالان به حساب میآید. علت این ترس عدم رشد کافی حواس پنجگانهی آنها است، به همین دلیل به محض شنیدن صداهای ناگهانی مانند رعد و برق، سیفون توالت، بوق و دزدگیر ماشین و ... گریه میکنند. حتی ممکن است نوزادان و خردسالان با دیدن والدین خود با ماسک، کلاه و هر پوشش جدیدی آنها را نشناسند و بترسند. ترسها معمولاً به دلیل حس عدم امنیت در بچهها ایجاد میشوند. برای پیشگیری از ریشهدار شدن این ترسها، بهترین راهحل آن است که کودکتان را در آغوش گرفته و او را نوازش کنید؛ او باید مطمئن شود که در کنارش حضور دارید. سعی کنید احساسات خود را در موقعیتهای استرسزا کنترل کنید. اگر زمانی که او گریه میکند، شما نیز مضطرب شوید ترس را در وجود او بیشتر خواهید کرد.
علت ترس کودکان در 3 تا 4 سالگی
به طور انسان مغز انسان در مواجهه با خطر از خود واکنش نشان میدهد. بنابراین ترس میتواند یک واکنش در مواجهه با موقعیتهای ترسناک باشد. اما کودکان با قوهی تخیل قوی خود، همه چیز را به شکلی متفاوت از بقیه میبینند. ترس از حیوانات درندهای از قبیل گرگ، پلنگ و ... کاملاً طبیعی است. اما در مورد کودکان با وجود تخیل بالای آنها شدت بیشتری دارد. آنها با خیالپردازیهایشان گربهها را ترسناک میبینند. در تاریکی نیز با بررسی اشیا و محیط اطرافشان، تصاویری را در ذهن پرورش میدهند که موجب وحشت آنها میشوند. اگر کودکتان از سگ یا هر حیوانی میترسد، دربارهی خصوصیات آن حیوان برایش بگویید و اگر برایتان مقدور است کودکان را با آن حیوان آشنا کنید. بگذارید از نزدیک سگ، گربه و ... را ببیند و با ترسهایش مواجه شود.
علت ترس کودکان 5 تا 6 ساله
بچهها در این سن به مهدکودک میروند و محیطی جدید با قوانین خاص خود را تجربه میکنند. به همین دلیل ممکن است از تنبیه شدن و عصبانیت معلم به خاطر زیر پا گذاشتن قوانین بترسند. گاهی اوقات کودکان اضطراب خود را با تعریف دربارهی توبیخ همکلاسیهایشان نشان میدهند. ترس از آمپول، پزشک، اورژانس و ... نیز در این سن میان کودکان بیشتر دیده میشود. در این حالت بهترین کار توضیح واقعیت است. صادق باشید و هرگز احساسات او را رد نکنید.
علت ترس کودکان بزرگتر از 7 سال
از این سن به بعد کودکان به حدی از درک رسیدهاند که همهی حوادث، اخبارها و رویدادهای سراسر جهان را میفهمند. اما هنوز مسائلی از قبیل تصادف ماشین، بلاهای طبیعی، حملات تروریستی و مرگ عزیزان را به خوبی درک نمیکنند. به این معنی که اگر خبری از یک طوفان را در شبکههای تلویزیونی بشنوند، گمان میکنند در خانهی آنها رخ داده است. همین موضوع باعث ترس و اضطراب آنها میشود. افکار ترسناک در ذهنشان شکل میگیرد و مدام دربارهی مرگ میپرسند. گاهی ترس از دست دادن والدینشان وجودشان را فرا میگیرد. هر قدر هم که کودکتان بزرگ شده باشد، ولی همچنان قوهی تخیلی قوی دارد. بنابراین همه چیز را بزرگتر از آنچه هستند، در ذهنشان تصور میکنند. در این شرایط حقایق را جمعآوری کنید. اگر وضعیت آب و هوا موجب نگرانی فرزندتان شده، دربارهی مسائل مربوطه به او توضیح دهید. هرگز در رابطه با حوادث بد به فرزندتان دروغ نگویید. زیرا این اتفاقات در همه جای دنیا رخ میدهند؛ پس با دروغ گفتن اعتماد او را از خود سلب نکنید.
سخن آخر
در حالت کلی برای آن که ترس در وجود کودکان ریشهدار نشود، باید به آنها پاسخهای منطقی دهید. نادیده گرفتن و بیش از حد واکنش نشان دادن به وحشت بچهها اصلا راهحلهای مناسبی برای پیشگیری از پیشرفت ترس نیست. علت ترس کودکان در اکثر موارد ناشی از عدم شناخت و آگاهی آنها است. پس با دادن اطلاعات صحیح به بچهها مانع از بروز مشکلات در آنها شوید. در برخی موارد مراجعه به مشاوران و متخصصان نیز میتواند به شما در پیشگیری از ریشهدار شدن ترس کودکان کمک زیادی کند.