خودشناسی چیست؟
یکی از مفاهیمی که در زندگی زیاد میشنویم و به شکلهای مختلف بهسمت آن هدایت میشویم خودشناسی است. اما واقعاً خودشناسی چیست؟ چه ابعادی را در بر میگیرد؟ شناخت کدام ویژگیها و شخصیتهای درونی یا بیرونی جزو خودشناسی محسوب میشود یا ما را به خودشناسی می رساند؟ شاید جواب این سؤال که خودشناسی چیست، در نگاه اول واضح باشد، اما از رسیدن به جواب سؤال خودشناسی چیست تا رسیدن به خود این درجه، راهی بس دراز در پیش است؛ راهی که از ابتدای تولد آغاز شده و تا پایان عمر ادامه دارد. شاید بهطور خلاصه بتوان گفت خودشناسی یعنی شناخت نقاط قوت و ضعف شخصیت، استعدادها، مهارتها و تواناییهای جسمی و ذهنی خود بهمنظور بهکارگیری هرچه بهتر آنها درجهت ساختن زندگیای هرچه بهتر. اما این شناخت چطور حاصل میشود؟ چه فواید و مزایایی دارد؟ و انواع آن چیست؟
انواع خودشناسی
گفتیم که انسان از همان بدو تولد خودشناسی را آغاز میکند. در آغاز زندگی این خودشناسی بیشتر به ظواهر بیرونی و جسمی معطوف میشود و گاه حتی بدون اینکه انسان خودش بفهمد به کشف خود میپردازد. نوزادانی را دیدهاید که گاه با تعجب به انگشتان خود خیره میشوند؟ شاید بتوان گفت این مرحله از خودشناسی به صورت غریزی اتفاق میافتد و انسان چه بخواهد و چه نخواهد بهسمت شناخت و کشف خود پیش میرود. اما نوع دیگر خودشناسی که منظور اصلی ماست خودشناسی اکتسابی است. در خودشناسی اکتسابی انسان آگاهانه بهسمت شناخت و کشف خود پیش میرود و تلاش میکند هرچه بیشتر با باورها، ارزشها، تواناییها و ویژگیهای شخصیتی و جسمی و روحی خود آشنا شود. در این نوع است که انسان گاه بهسمت خود با اشتیاق قدم برمیدارد و گاه از خود بیزاری میجوید؛ اما درنهایت خود را میپذیرد و با خود به صلح میرسد.
گامهایی درجهت خودشناسی
همانطور که هر انسان، موجودی منحصربهفرد است که علایق و سلایق و ویژگیهای خاص خودش را دارد، راه و روش خودشناسی نیز برای هر فردی متفاوت است. شاید بتوان تعریفی نسبتاً کلی در جواب سؤال خودشناسی چیست ارائه داد، اما ارائهی یک راه و روش مشخص برای تمام افراد نه ممکن است و نه درست. بهطور کلی میتوان به چند گام مؤثر در مسیر خودشناسی اشاره کرد:
- علایق خود را بشناسید.
- ارزشهایتان را مشخص کنید.
- ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسید.
- تواناییهای جسمی خود را ارزیابی کنید.
- سبک زندگی خود را در نظر بگیرید.
- استعدادها و مهارتهای خود را کشف کنید.
فواید خودشناسی
گفتیم که مسیر خودشناسی بیانتهاست و نقطهی پایانی ندارد. آدمی هر لحظه در حال کشف و شهود و کاوش در درون و بیرون خود است. اما چرا باید این همه با خودمان کلنجار برویم؟ چرا باید اینقدر برای شناخت خود وقت بگذاریم؟ مهمترین دلیل این است که خودشناسی ما را به جواب خیلی از سؤالاتمان درمورد خودمان و زندگیمان میرساند. ما با شناخت خود دلیل بسیاری از رفتارها، کنشها و واکنشها و حتی اتفاقاتی که در اطرافمان میافتد و نتیجهی مستقیم و غیرمستقیم کارها و رفتارهایمان است میفهمیم. بهطور کلی فواید خودشناسی را میتوان اینطور خلاصه کرد:
- پذیرش صلحآمیز خود؛
- تقویت مهارت کنترل فردی؛
- فهم دلیل رفتارهای خود؛
- جلوگیری از هدررفت زمان و هزینه؛
- داشتن احساس مهربانی و شفقت نسبت به خود؛
- انجام تصمیمگیریهای بهتر در بحرانها؛
- افزایش شادکامی و رضایت از زندگی.
- حرکت بهسمت اصلاح و بهبود ضعفها؛
- پذیرش منحصربهفرد بودن وجود خود؛
- شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف، استعدادها، مهارتها و بهکارگیری بهتر آنها؛
مراحل خودشناسی
مرحلهی اول ایگو پرنت (ego-parent)
اولین مرحله از مراحل خودشناسی ایگو پرنت نام دارد که بهطور کلی یعنی زندگی درجهت فراهمآوردن خشنودی و رضایت والدین. در این مرحله انسان خود را نادیده گرفته و فقط رضایت والدین را در نظر میگیرد؛ درنتیجه اگر والدین از او ناراحت باشند و او نیز ناراحت و اگر از او راضی باشند او هم شاد و خوشحال است. درواقع، در این مرحله «خود» مطرح نیست و فقط دیگری است که اهمیت دارد. انسان تمام تلاش خود را میکند تا خود را به خانواده ثابت کند.
مرحلهی دوم، ایگو ورلد (ego-world)
در دومین مرحله از مراحل خودشناسی که ایگو ورلد نام دارد، انسان گام را فراتر نهاده و خود را در مقابل جهان بیرونی میبیند. در این مرحله فرد تلاش میکند تا خود را به جهان بیرون و کسانی بیرون از حوزهی خانواده ثابت کند و رضایت و تأیید آنها را به دست بیاورد. گاهی این تأیید از طرف دوستان و آشنایان آنقدر برای فرد اهمیت مییابد که ممکن است به کارهایی خارج از هنجارها و عرف جامعه دست بزند. بخشی از تلاش انسانها برای کسب موقعیت اجتماعی بهتر، قبولی در دانشگاههای معتبرتر و نیز بهدستآوردن شغل مناسبتر میتواند مربوط به این مرحله باشد. در این مرحله نیز مانند مرحلهی قبل، همچنان دیگری است که مهم است.
مرحلهی سوم، ایگو سلف (ego-self)
سومین مرحله از مراحل خودشناسی ایگوسلف نام دارد؛ مرحلهای که با جذابیت و نوعی آرامش همراه است. در این مرحله انسان از توجه به بیرون و کسب رضایت افراد و دنیای بیرون دست کشیده و فقط به خود توجه میکند. در مرحلهی ایگو سلف، انسان روی خودش تمرکز کرده و ضعفها و قوتهای خود را میشناسد و سعی میکند با خودش آشتی کند. این مرحله یکی از مراحل لذتبخش است، چون دیگر تلاش ما برای جلب رضایت و آرامش خودمان است نه دیگری؛ به همین دلیل، در این مرحله معمولاً بسیاری از انسانها کارهایی را که سالهای سال انجام داده و با آن خو گرفتهاند رها کرده و به دنبال علایق دیرین خود میروند.
مرحلهی چهارم، ایگو گاد (ego-god)
چهارمین و آخرین مرحله از مراحل خودشناسی ایگو گاد نام دارد. در این مرحله انسان از خود و جهان اطراف بیرون خارج شده و با کل جهان هستی یکی میشود. دیگر فرد و اطرافیان نیستند که اهمیت دارند، بلکه خالق مطلق و پدیدآورندهی جهان است که مهم است و انسان درجهت رضایت او تلاش میکند.
نکتهای در طی مراحل خودشناسی باید در نظر گرفت این است که تمام انسان از تمام این مراحل مانند هم عبور نمیکنند و هرکدام از این مراحل مختص به مقطع خاصی از سن نیست. بعضی از انسانها تا آخر عمر در یکی از مراحل درجا میزنند و بعضی دیگر ممکن است خیلی سریع از مرحلهای عبور و به مرحلهی بعد بروند.
سخن آخر
انسان را از خود گریزی نیست. ما به هر جا که برویم خود واقعیمان را با خود میبریم، چه این خود را شناخته و باور داشته باشیم و چه آن را نپذیریم و انکار کنیم. شاید حتی در جواب اینکه خودشناسی چیست بتوان گفت خودشناسی یعنی روبهروشدن با خود واقعی، بدون هیچ سانسور، فرار یا انکاری. پس چه بهتر که با این خود واقعی به صلح برسیم و آن را با همهی خوبیها و بدیهایش بپذیریم؛ چون هر رشد و بهبود و پیشرفتی با پذیرش حقیقت شروع میشود. این شرایط است که از فواید خودشناسی نیز بهرهمند میشویم.