ناسازگاری کودکان در محیط آموزشی، بحثهای زیادی را به خود اختصاص داده است. رفتارهای ناسازگارانه رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر، معلمان، مدرسه و جامعه تطابق ندارد. اطرافیان این بچهها احساس ناخوشایندی نسبت به رفتار آنها دارند به طوری که واکنش اطرافیان برای آنها نیز ناخوشایند است. اینگونه رفتارها در بین پسرها بیشتر از دختران است. این اختلال با مشکلات دیگر دانش آموز شباهت زیادی دارد و تفکیک کردن آنها دشوار است. صفتها و رفتارهایی که معلمان آنها را رفتار ناسازگار تلقی میکنند به شرح زیر است: پرخاشگری، گستاخی، حاضرجوابی، بهانهگیری، گوشهگیری، بیاعتنایی، دروغگویی، بینظمی، قانونشکنی و ...
علل رفتارهای ناسازگارانه
اینگونه رفتارها به دلایل مختلفی در کودکان به وجود میآید و میتواند وابسته به عوامل محیطی، ژنتیکی، روانی، اجتماعی، عاطفی و تربیتی باشد که هر کدام را در ادامهی مطلب بهطور خلاصه توضیح میدهیم. زیستی: مثل از دست دادن عضوی از بدن، اختلالات بینایی و شنوایی، اختلال دستگاههای عصبی . ارثی: افرادی معتقدند که اینگونه رفتارها و ناسازگاریها از والدین به ارث میرسد. روانی: زمانی که کودک احساس تنهایی کند رفتارهایی مانند: ناخن جویدن، انگشت مکیدن و ... در او مشاهده میشود. عاطفی: به دنیا آمدن کودک جدید در خانواده، احساس بیمحبتی کردن از طرف خانواده، دست نیافتن به هدف، نداشتن احساس امنیت عاطفی به هر دلیل. اجتماعی: اختلاف و درگیری در خانواده، دعوا بین والدین، بد رفتاری از سمت هم سن و سالهای خود، مشکلات اقتصادی، ترد شدن از سمت دیگران و ... تربیتی: بیمحبتی یا توجه زیادی، قبول کردن بی چون و چرای خواسته یا بالعکس، تنبیههای بدنی، مقایسه کردن با دیگران، هماهنگ نبودن جامعه، خانواده و مدرسه در اصل تربیت و ...
چگونگی برخورد با دانش آموزان ناسازگار
- اگر خودمان تحت فشارهایی از جمله فشارهای ناشی از کار و زندگی هستیم، قبل از هر چیزی باید خودمان را کنترل و آرام کنیم زیرا این کار باعث میشود دانش آموز احساس آرامش کند و بیشتر به حرفهایمان توجه نشان دهد.
- فکر اشتباه و غلط در بارهی دانش آموز خود نداشته باشیم. به عنوان مثال: دانش آموزم یا فرزندم این کار را میکند تا اعصاب من را به هم بریزد یا تمام مشکلات موجود در خانه تقصیر اوست. چنین فکرهایی تاثیر بسیار منفی بر روی فرزند و یا دانش آموز دارد.
- درخواست خود را مستقیمأ و بدون ابهام بگوییم. مثلأ به جای اینکه به او بگوییم مرتب و منظم باش، مستقیم از او بخواهیم وسایلش را جمع کند.
- به جای بحث و دعوا و تهدید کردن در کمال آرامش به او بگوییم که رفتارش چه اثری بر ما دارد واگر به رفتار ناخوشایند خود ادامه دهد چه عاقبتی در انتظارش است.
- به یاد داشته باشیم برخوردی که برای رفتار بد او در نظر گرفتهایم کوتاه مدت باشد، به عنوان مثال: به او نگوییم هیچوقت به سینما نمیبرمت یا برای همیشه از کلاس درس اخراجی، بلکه بگوییم این هفته سینما نمیرویم و یا برای یک ساعت از کلاس اخراجی.
- بعد از انجام دادن خواستههایمان برای آنها هدایایی در نظر بگیریم.
- باید کارها و چیزهایی که باعث بروز مشکلات میشود را شناسایی کنیم و آنهارا حل کنیم.
- نباید دانش آموزان را تحقیر و آنها را با دیگران مقایسه کنیم.
- باید آنها را با روشهای آرامشدهی آشنا کنیم. مثل:تجسم کردن یک تصویر آرامشبخش مانند: ناراحتی و عصبانیت مانند یک شن یا مایعی روان از بدن او خارج میشود.
- به آنها کمک کنیم تا بتوانند احساسات خود را به درستی شناسایی و بیان کنند. ما میتوانیم با کمک گرفتن از فلش کارتها، عکسها و فیلمها، احساساتی مانند خشم، ناراحتی خوشحالی را به کودکمان یاد دهیم.
- محیطی که دانش آموز در آن قرار دارد باید نیازهای جسمانی او را تأمین کند. از جمله مواردی که باید رعایت شود این است که محیط درس پر سر و صدا نباشد و وقت مناسبی برای تغذیه در نظر گرفته شود. زیرا گرسنه و تشنه بودن باعث بدرفتاری آنها میشود.
- همهی ما در زندگی احتیاج به تنوع داریم. دانش آموزان نیز از این قضیه مستثنی نیستند، چرا که اگر آنها همیشه در مدرسه باشند و تفریحی نداشته باشند محیط مدرسه برایشان کسلکننده میشود. پس برای رفع این مشکل باید برای تنوع آنها برنامهای در نظر بگیریم، مثل: اردو بردن، بازدید کردن از موزهها و ...
نقش مدرسه و معلمان
رسالتی که مدرسه در این زمینه دارد، درک رفتارهای دانش آموز و اصلاح آنها از طریق ارتباط با والدین او میباشد. زیرا در مدرسه است که این واکنشها ایجاد میشود. در هنگام ورود به دورهی ابتدایی، کودک باید به دو تقاضای اساسی و جدی پاسخ دهد: 1.تقاضای یادگیری 2.تقاضا در مورد جدایی از محیط خانواده و جذب در گروه همسالان. دوران تحصیل ابتدایی، تنها در یادگیری خواندن، نوشتن، حساب کردن و کلأ آمادهسازی کودک برای زندگی در جامعه خلاصه نمیشود. این دوران مانند دیگر دوران تحصیلی، خود سازندهی اشکال بدیع زندگی اجتماعی است. (ارتباطات کلاسی، گروههای بازی و گروههای همسال در خارج از مدرسه هر کدام با کارکردهای مختلف)
محیط آموزشی میتواند منبع بروز ناهماهنگی باشد
محیط آموزشی با عدم توجه به جنبههای فردی و اجتماعی کودک، میتواند منبع بروز ناهماهنگی زندگی تحصیلی دانش آموز باشد. لازم به ذکر است اختلالاتی که در اثر عوامل ذکر شده در نزد دانش آموز پدید میآیند، اغلب ناگهانی نیستند، بلکه علائم تشخیص در مورد پیدایش آنها وجود دارد؛ به شرط آنکه نیروی انسانی آگاه برای شناسایی آنها وجود داشته باشد. معلمان میتوانند با رعایت کردن مواردی، بستری را برای شکوفا کردن استعداد بچهها ایجاد و از به وجود آمدن رفتارهای ناسازگار جلوگیری کنند.
مواردی که باید معلمان و اولیا رعایت کنند:
- بیشتر توجه کردن به رفتارهای مثبت تا منفی
- سرکوب نکردن احساسات دانش آموزان
- رابطه درست و دوستانه برقرار کردن
- مورد تحسین قرار دادن دانش آموز
- مسخره نکردن دانش آموز
- فرق نگذاشتن بین بچههای کلاس
نتیجهگیری
در پایان میتوانیم بگوییم که ناسازگاری دانش آموز مفهوم پیچیدهای است و میتواند ریشههای فردی، اجتماعی، خانوادگی و مدرسهای داشته باشد. معلمان و والدین باید مطالعات خود را در زمینهی مشکلات کودکان و دانش آموزان بیشتر کنند تا بتوانند مشکلات را از همدیگر تفکیک کنند. زیرا توجه به انواع ناسازگاریهای دانش آموزان و تشخیص آنها از یکدیگر اهمیت خاصی در آیندهی تحصیلی و اجتماعی کودک دارد.