پرورشی
1400/09/15
متوسطه دوم دخترانه جمهوری تهران
پروفسور حسابی
پروفسور سمیعی
ابوعلی سینا
40131
40141
40161
40171
40172
40181
المپیاد ریاضی
المپیاد فیزیک
المپیاد شیمی
المپیاد زیست
المپیاد سلولهای بنیادی
المپیاد کامپیوتر
المپیاد اقتصاد و مدیریت
المپیاد نجوم و اخترفیزیک
المپیاد ادبی
المپیاد سواد رسانهای
دوازدهم ریاضی مشهد
دوازدهم تجربی مشهد
زبان ترمیک | سطح 3A
زبان ترمیک | سطح 4
زبان ترمیک | سطح 5
زبان ترمیک | سطح 3B
حسابداری فنی
معماری داخلی فنی
تصویرسازی دیجیتال فنی
کودکی که به دنیا میآید نیازهای هیجانی متنوع و متفاوتی دارد که اگر آن کودک قرار باشد تا سالم بماند تا حد معینی آن نیازها باید برآورده بشوند و برآورده شدن بیش از حد زیاد یا کمشان باعث شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه میشود.
این نیازهای هیجانی عبارتاند از:
1) دلبستگی: دلبستگی به معنای داشتن رابطه ایمن و پایدار نوزاد با مراقبان اولیه خودش است، به طوری که نوزاد احساس کند که کسانی هستند که در برابر خطرها از او مراقبت میکنند و در کنار آنها احساس آرامش بکند. اگر این نیاز برآورده نشود سه مدل سبک دلبستگی ناایمن ممکن است ایجاد بشود: اجتنابی ، دوسوگرا، آشفته
2) خودگردانی: نیاز به مستقل بودن و انجام کارها به تنهایی از نیازهای اساسی کودک است که اگر برآورده نشود و والدین از کودک بیش مراقبتی کنند، نتیجه آن احساس ناتوانی و بی عرضگی میتواند باشد که به ایجاد طرحواره های حوزه دوم یعنی خودگردانی مختل خواهد انجامید.
3) آزادی در بیان نیازها: همه ما حق داریم تا نیازهایمان را مطرح کنیم و خواستههایمان را به والدینمان بگوییم، اما اگر والدین به هر طریقی مانع از بیان این نیاز بشوند و نگذارند تا کودک به راحتی بتواند نبازش را مطرح کند یا شرایط طوری پیش برود که نیازهای دیگران در اولویت قرار بگیرد، آزادی در بیان نیازها آسیب میبیند.
4) خودانگیختگی و تفریح: همه ما دوست داریم که یک سری زمانها بتوانیم یکسری کارها را بدون نظر دیگران و با اختیار خودمان انجام بدهیم، خیلی وقتها پیش میآید که والدین جلوی این نیاز فرزندان را میگیرند، به این صورت که فرزند دوست دارد تا جور خاصی بازی کند اما پدر و مادر اجازه نمیدهند و در عوض بر عقل و منطق و چارچوب و نظم تاکید افراطی میکنند، هنگامی که نیاز خودانگیختگی در کودکان آسیب ببیند.
5) محدودیتهای واقع بینانه: در زندگی اجتماعی انسان علاوه بر این که باید حواسش به خودش باشد، دیگران را هم باید در نظر داشته باشد و حقوق آنها را زیر پا نگذارد، در هر زمان و مکانی افراد نمیتوانند به امیال خود جامه عمل بپوشانند و باید منتظر وقت و محل مناسب ارضای نیازهایشان باشند. اگر پدر و مادر فرزندان بسیار سهل گیرانه عمل کنند و همه چیز را آسان بگیرند یا بسیار فرزندشان را نازپرورده کنند، معمولاً فرزند خویشتن داری و خودکنترلی را نمیآموزد