والدین و رفتارشان با فرزندان تاثیر بسیاری در بزرگسالی آنها خواهد داشت. متاسفانه طرز برخورد برخی والدین باعث سرافکندگی، کاهش اعتماد به نفس و سرخوردگی فرزندان میشود. البته ما هم میدانیم که تربیت فرزندان کار راحتی نیست،اما باید به خاطر داشته باشیم طرز برخورد غلط، پدر و مادر را به والدینی سمی تبدیل میکند. تحقیقات نشان میدهند که رفتارهای سمی خانوادهها به شدت باعث نابودی زندگی بچهها میشوند. آنها به طرز وحشتناکی سعی در کنترل، دخالت و انتقاد از زندگی کودکانشان دارند. جدا شدن عاطفی از خودشان را برای بچهها سخت و دشوار میکنند. به همین دلیل آنها نمیتوانند به راحتی برای خود تصمیم بگیرند، اهدافشان را تعیین و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنند. اما چگونه متوجه شویم کدام والدین سمی هستند؟ چه رفتارهایی باعث نابودی زندگی بچهها میشوند؟ طرز برخورد صحیح در ارتباط با فرزند باید چگونه باشد؟ چگونه با والدین سمی برخورد کنیم؟ با ما همراه باشید تا این مسائل را با هم بررسی کنیم.
والدین سمی چه ویژگیهایی دارند؟
متأسفانه اکثر والدین سمی بدون آن که متوجه باشند با رفتارهای اشتباه که از دیدگاه خودشان آن را عشق و دلسوزی مینامند، باعث نابودی زندگی فرزندانشان میشوند. نگرش این گروه از خانوادهها «از من بترس و دوستم داشته باش» است. آنها گاهی حملههای عاطفی را با دوست داشتن برابر میدانند. این قبیل رفتارها باعث میشوند که کودکان در یک ترس پایدار زندگی کنند. از این رو با واکنشی دچار اضطراب شدید خواهند شد. والدین سمی: 1- حق اظهار نظر به فرزندانشان را نمیدهند و آنها را مقصر هر عملی میدانند. متأسفانه برخی والدین به گونهای رفتار میکنند که کودک خود را مقصر همهی اتفاقات بد میدانند. عصبانیت پدر را توجیهی بر رفتار ناشایست فرزند قلمداد میکنند. والدین سمی در این رابطه حق اظهار نظر به کودک نمیدهند و باعث سرخوردگی او میشوند. 2- دوست دارند کودکشان بهترین باشد و در عین حال نباید فراموش نکند که خاص نیست. اصولا خانوادههای خودشیفته معتقدند که فرزندانشان باید در بالاترین رتبهها باشند. البته همهی موفقیتها و پیشرفتهای بچهها برای پدر و مادرشان خوشایند است. اما بیارزش و کوچک شمردن عقاید و عملکرد آنها، موجب تخریب روحیه و شخصیت کودکان میشود. متأسفانه این گروه از بچهها همیشه از والدینشان ناامید هستند. 3- کودکانشان را مجبور به صداقت میکنند. به بیان دیگر این والدین از بچهها میخواهند که همهی احساسات و کارهایشان را با آنها به اشتراک بگذارند و از همین اطلاعات در مواقع خاص علیه فرزندانشان استفاده میکنند. این رفتار باعث میشود که کودک از نگفتن برخی از عواطف خود احساس گناه کند و همچنین اعتمادش از پدر و مادرش سلب شود. 4- از کودکانشان توقع دارند با وجود محدودیتها، خود را ارتقا دهد. برخی خانوادهها فقط به پیشرفت میاندیشند اما راهحل رسیدن به موفقیت را نمیدانند. متأسفانه این گروه از والدین تنها به دو دلیل از موفقیت بچههایشان خوشحال میشوند. اول این که از پیشرفت آنها برای برانگیختن حسادت دیگران استفاده میکنند. دوم، آن را تضمینی برای آیندهی خود میدانند. با این حال گروهی از پدرها و مادرها مدام به کودکانشان یادآوری میکنند که فاصلهی زیادی بین آنها در رسیدن به اهدافشان وجود دارد. این رفتار باعث ناامیدی بچهها میشود. 5- به منظور کنترل کودک اعتماد به نفس او را کاهش میدهند. بعضی خانوادهها بر این باورند که هرچه اعتماد به نفس کودک پایینتر باشد، راحتتر میتوان او را کنترل کرد. از این رو شکست فرزندشان را برای همه بیان میکنند. مدام از ظاهر و کارهایش ایراد میگیرند. این یکی از بدترین رفتارها در ارتباط با فرزند آن است که والدین حتی اگر هیچ مشکل و ایرادی وجود نداشته باشد، باز هم سعی در ایراد تراشی دارند. این خانوادهها در حقیقت از قدرتنمایی کودکانشان میترسند و مانع پیشرفت آنها میشوند. به همین دلیل آنها را همیشه تحقیر و سرزنش میکنند. 6- فرزندانشان را مجبور میکنند از آنها کمک بگیرند. در اغلب موارد کودکان میتوانند بدون کمک پدر و مادرشان از عهدهی مسئولیتها و کارهایشان برآیند. اما اگر از دستورات و کمک والدین سرپیچی کنند، موجب ناراحتی آنها میشوند. از این رو آن را میپذیرند. متأسفانه در اکثر موارد نیز والدین لطفهای ناخواستهی خود را به فرزندانشان یادآوری کرده و آنها را تحت فشار قرار میدهند. در حقیقت بچهها در چنین خانوادههایی زندانی محسوب میشوند. زیرا نمیتوانند کارهایشان را باب میل خود انجام دهند. 7-حریم خصوصی برای آنها مفهومی ندارد. والدین سمی متأسفانه هیچ درکی از حریم خصوصی ندارند. آنها معتقدند که باید از همهی مسائل فرزندانشان مطلع باشند. در صورتی که کودک برای خود حریم خصوصی قائل شود، با ناراحتی و شکایت پدر و مادرش مواجه خواهد شد. از این رو باید مدام در حال پاسخگویی به سؤالات و کنجکاویهای والدینشان باشند. این افراد متأسفانه هیچ ارزش و احترامی برای زندگی و تصمیمات شخصی کودکانشان قائل نیستند.
طرز برخورد صحیح در ارتباط با فرزند
این طرز برخورد با بچهها در حقیقت باعث به هم خوردن رابطهی والد فرزندی، گستاخ شدن فرزندان، گوشهگیری، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، عدم موفقیت در زندگی و ... میشوند. در صورتی که رفتارهای والدین ناخواسته و از روی ناآگاهی باشد، باید نسبت به اصلاح خود اقدام کنند. پدر و مادر باید بدانند که فقط به عنوان یک راهنما در کنار فرزندانشان هستند. حق تصمیمگیری و تحمیل عقاید خود را به بچهها ندارند. هر شخصی حتی خودشان، نیازمند حریم خصوصی است. فرزندان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. پدر و مادر فقط باید به بچهها کمک کنند تا تواناییها و علایق خود را بشناسند. همچنین برای تقویت و رسیدن به اهدافشان آنها را یاری کنند.
طرز برخورد صحیح با والدین سمی
برخی فرزندان برای رهایی از قوانین و رفتارهای والدینشان سعی در تغییر شرایط دارند. اما این کار نه تنها موجب آشفتگی وضعیت میشود، بلکه والدین نسبت به اعمال تغییرات از خود مقاومت نشان میدهند. بنابراین این روش نمیتواند کارآمد باشد. در برخورد با این والدین نباید به دنبال راضی نگه داشتن آنها بود. طبیعی است که هر فرزندی بخواهد توسط والدینش تأیید شود. اما خوشحال کردن پدر و مادران کنترلکننده بسیار سخت و حتی غیرممکن است. هر فرد زندگی شخصی خود را دارد و نباید نسبت به عقاید و افکارش احساس شرمندگی داشته باشند. هر انسانی باید برای زندگیاش چارچوب تعیین کرده و دسترسی دیگران را محدود کند. در صورتی که در نزدیکی شما والدین سمی زندگی میکنند، آنها را آگاه کنید و از عواقب رفتارهای سمی برای آنها بگویید. یک مشاور خانواده میتواند بهترین منجی در این زمینه باشد. همراهی مشاور خانواده را جدی بگیرید.