طبق تحقیقات انجام گرفته، بیش از نیمی از دانشآموزان در ایام امتحانات، تقلب میکنند. همچنین حدود 74 درصد از دانشآموزان، تکالیف درسی خود را از روی تکالیف همکلاسیهایشان، کپی میکنند و حتی برخی نیز بدون آنکه متوجه شوند، در مقالات خود سرقت ادبی میکنند. نکتهی جالبی که در تحقیقات دیده شده، اکثر دانشآموزان حتی دانشآموزانی که درس خوبی دارند و بهرهی هوشی بالایی دارند نیز گاهی به تقلب روی میآورند چرا که معتقدند تلاش زیادی کردهاند و باید به هر روشی که شده، خود را در صدر نگه دارند و به خاطر یک یا دو سوال سخت، نباید جایگاه خود را خراب کنند. با این آمار، این سؤال به وجود می آید که چرا دانشآموزان تقلب میکنند؟ چه چیزی باعث شده که حتی دانشآموزان زرنگ و باهوش نیز به تقلب روی آورند؟ ابتدا بگذارید یک تعریف مختصری از تقلب داشته باشیم.
تقلب چیست؟
اکثر افراد تصور میکنند که تقلب صرفأ به این معناست که در جلسهی امتحان جواب سؤالی را برای دوستانشان بفرستند و یا یک برگهی کوچکی با خود به همراه برده و از روی آن جواب یک یا چند سؤال را بدهند! حقیقت این است که زمانی که شما با استفاده از اینترنت، جواب سؤالات و تمرینات خود را میدهید، مرتکب سرقت ادبی و تقلب شدهاید. در واقع تقلب عملی ناشایست و غیرقانونی است که فرد از طریق آن، قصد دارد به شیوهای ناعادلانه و در کوتاهترین زمان بدون تلاش، نسبت به دیگران به برتری برسد. تقلب صرفأ برای امتحان معنا ندارد بلکه در خرید و فروش، بازی و ... نیز معنا پیدا میکند. اما در این مطلب مقصود ما تقلب امتحان است.
تقلب، اعتیادآور است
تقلب به گونهای، اعتیادآور است. اگر دانشآموزی یک بار از طریق تقلب موفق به کسب نمرهی خوبی شود، دیگر نمیتواند با فکر خودش امتحان دهد و خواه و ناخواه به تقلب کشیده میشود. برخی تقلب را یک نوع دزدی میدانند، به این دلیل که فرد متقلب همچون فردی که دزدی میکند دچار اضطراب، ترس و پنهانکاری میشود. چرا که به حقوق دیگران تجاوز کرده است و بدون هیچ تلاشی، به یکباره به نتیجهی دلخواهش رسیده است. درست است که تقلب کاری ناشایست و آغاز کارهای خلاف دیگر است اما تعبیر دزدی برای آن اندکی سنگین است. در واقع میتوان تقلب را شبیه به دروغ دانست.
دلایل تقلب کردن
روانشناسان معتقدند زمانی که ما پیام روشنی از تقلب به دانشآموزان نمیدهیم و برخورد قاطعی در برابر تقلب دانشآموزان نداریم، نباید انتظار داشته باشیم که آنها تقلب نکنند. بنابراین لازم و ضروری است که از همان سنین پایین، خانوادهها و مربیان به گونهای حساب شده، در مورد ناشایست بودن تقلب با آنها صحبت کنند. به گفتهی روانشناسان، اگر دانشآموزی در طی سال تحصیلی، یک یا دو بار در امتحان تقلب کند، نشانهی تنبلی و کوتاهی در درس خواندن است اما اگر این کار، چندین بار از او سر بزند نوعی کج روی است که باید دلیل آن بررسی شود و برای برطرف کردن آن چارهای اندیشید. باید مشخص شود که چرا دانشآموز، از بین راههای مختلف، تقلب را انتخاب کرده است؟! آیا به اندازهی کافی درس نخوانده است؟ آیا عادت به تقلب دارد؟ آیا به امید کسب نمرهی بالاتر بوده است؟ و ...
تقلب، یک نوع کمک از دوستان
جالب است که برخی از دانشآموزان ابتدایی، تقلب را یک نوع کمک دادن یا کمک گرفتن از دوستان خود تعبیر میکنند به همین دلیل آن را یک اشتباه نمیدانند. اینجاست که بحث آموزش و تربیت مطرح میشود. خانوادهها و مربیان باید از همان ابتدا، در مورد تقلب کردن و عواقب بد آن با دانشآموزان صحبت کنند و آنها را توجیه کنند که تقلب کار اشتباهی است. در یک بررسی کلی میتوان گفت که علل تقلب بعضی از دانشآموزان میتواند معلم، دوستان و والدین باشند.
خانواده
برخی از والدین به جای توجه به تلاش و دانش فرزندشان، صرفا به نمرات آنها توجه میکنند و از آنها انتظارات بالایی دارند و به شکلی ناعادلانه، آنها را با دوستانشان مقایسه می کنند. همین موضوع سبب می شود فشار روانی بر روی دانشآموزان زیاد شود و آنها مجبور به تقلب کردن شوند.
معلمان و مدرسه
برخی از معلمان و حتی در کل مدارس، برای بالا بردن درصد قبولی خود و درصد قبولی مدرسه، سر جلسات امتحانات، سختگیری نمیکنند و به گونهای خود، ره را برای تقلب دانشآموزان باز میگذارند. بنابراین دانشآموزان نه تنها تقلب را خطا نمیبینند، بلکه از آن استقبال هم میکنند و در نهایت دانشآموزان هم برای درس نخواندن و تنبلی و گرفتن نمرات غیر واقعی، به تقلب کردن عادت میکنند. از سوی دیگر، ضعف در تدریس، عدم آگاهی از منابع و چگونگی طرح سؤالات امتحان، میل به برتری، عدم اعتماد به نفس به دانستههای خود، درجهبندی مدرسه براساس نمره، جلب توجه و خودنمایی از دیگر دلایل تقلب دانشآموزان است.
دوستان
برخی از دانشآموزان به خاطر این که به قول معروف همرنگ جماعت شوند، به تقلید از دوستانشان به تقلب روی میآورند؛ چرا که "نه" گفتن به دوستان صمیمی، سختتر از سایر افراد است. از طرفی وقتی اکثر دانشآموزان تقلب میکنند، این ذهنیت در فرد به وجود میآید که لابد تقلب نکردن احمقانه است بنابراین او نیز به تقلب روی میآورد.
راههای جلوگیری از تقلب
متأسفانه امروزه تقلب از نظر دانشآموزان، یک عمل عادی است و همین تفکر میتواند یک هشدار جدی محسوب شود؛ چرا که عادی شدن تقلب میتواند این معنا را داشته باشد که آنها میتوانند با خیالی آسوده خطاهای دیگری انجام دهند. اولین قدم برای جلوگیری از تقلب، تربیت و آموزش صحیح به دانشآموزان و کودکان است. آنها باید بدانند که تقلب زشت و ناپسند است. به عنوان مثال میتوانید با تعریف کردن چند داستان آموزنده و یا با چند مثال، این موضوع را برای آنها جا بیندازید. مثلأ از آنها بپرسید، زمانی که شما چندین ساعت و حتی چندین روز برای کاری تلاش کردهاید و تمام تفریحات و سرگرمیهای خود را کنار گذاشتهاید تا به نتیجهی دلخواه برسید، آن هنگام یک نفر که هیچ تلاشی نکرده و زحمتی نکشیده و به تمام تفریحاتش رسیده است، به یکباره تمام تلاشهای شما را از آن خود کند، چه حسی دارند؟!
والدین با مقایسه، فرزندانشان را تضعیف میکنند
همچنین خانوادهها باید به جای این که به نمرهی فرزندانشان توجه کنند، به تلاش و دانش آنها نمره دهند و آنها را تشویق کنند. خانوادهها باید در همه حال حامی و پشتیبان فرزندانشان باشند تا آن ها بتوانند در سایهی حمایتشان به پیشرفت برسند. والدین بدون آن که متوجه شوند با مقایسه کردن، تنها فرزندانشان را به سمت پرتگاه هل میدهند و آنها را تضعیف میکنند. متأسفانه مسئلهی دیگری که وجود دارد این است که دانشآموزان، نمره را صرفأ برای رفتن به مقاطع بالاتر به حساب میآورند و به یادگیری بیتوجه هستند. باید برای دانشآموزان جا بیفتد که حتی اگر نتوانند به همهی سؤالات پاسخ دهند، بازهم تلاششان ارزشمند و قابل ستایش است. اینگونه آنها مجبور نخواهند بود برای کسب برتری، به تقلب روی آورند. مسئلهای که لازم است در سیستم آموزشی کشور ما تغییر کند، تغییر دیدگاه آموزش و آموزشدهندگان است. چنانچه به جای تأکید بر نمره و پاسخ به سؤالات و حتی حفظ مطالبی که برای آینده مفید نخواهند بود، یادگیری را هدف خود قرار میدادیم بدون شک تقلب معنا پیدا نمیکرد. اگر یادگیری ملاک باشد، میتوان امتحانی را برگزار کرد که استفاده از کتاب و منابع دیگر و حتی مشارکت با دوستان در آن آزاد باشد. اینگونه عملأ تقلب معنا و مفهومی نخواهد داشت.