همانطور که میدانید نحوهی برخورد و ارتباط والدین با فرزندشان نقش بسیار مهمی در تربیت کودک و آیندهی او دارد. بیاعتنایی به نیازها و عواطف فرزند باعث به وجود آمدن تأثیرات منفی در زندگی او میشود. البته غفلت از کودک با نادیده گرفتن رفتارهای اشتباه او کاملاً متفاوت است. در حالت کلی به عدم توانایی والدین یا سرپرستان در تأمین نیازهای فرزند بیتوجهی یا غفلت از کودک گفته میشود. این رفتار خانوادهها در اشکال و ابعاد مختلفی صورت میگیرد که خسارات جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت. مشکلات سلامتی، اجتماعی، رفتاری، احساسی، اختلالات روانی و ... از جمله عوارض بیتوجهی به کودک به شمار میروند. برای پیشگیری از آسیبهای روانی و جسمی ناشی از بیتوجهی در این بخش به برخی از انواع نتایج بیاعتنایی در تربیت کودک اشاره میکنیم.
انواع بیتوجهی به کودکان و علائم آن
تنها گذاشتن بچههایی که قادر به مراقبت از خود نیستند، دعوا کردن در مقابل آنها، غافل شدن از نیازهای آموزشی، عدم نظارت بر رفتار و ... میتوانند خسارات جبرانناپذیری را به همراه داشته باشند. متأسفانه برخی والدین بر این باورند که فرزندشان همه چیز را همانند آنها درک و احساس میکند. به همین دلیل به مراحل رشد ذهنی و میزان درک و فهم او توجه نمیکنند. یکی از مهمترین وظایف پدر و مادر در تربیت کودکان آگاهی از این مسئله است که او در میزان درک، فهم، توانایی و حتی نیازهایش تفاوت زیادی با والدین خود دارد. خانوادهها در تشخیص این که کودکشان مورد بیاعتنایی قرار میگیرد، دچار مشکل میشوند. یک معلم دلسوز میتواند با بررسی رفتار کودک، علائم بیتوجهی به او را شناسایی کند و به والدین تذکر دهد. رفتارهای والدین که به تربیت صحیح کودک کمک میکند عبارتاند از:
- ابراز محبت
- در آغوش کشیدن
- توجه به درس و تکالیف
- حضور کافی در منزل
- برطرف کردن نیازهای مادی تا حد امکان
عوارض بیتوجهی به کودک
عواقب بیتوجهی به کودک تا مدتها در رفتار و اعمال او قابل مشاهده است. عدم حضور والدین در خانه به منظور مراقبت از کودک و بیتوجهی به نیازهای مادی و معنوی او منجر به غیبتهای مکرر فرزند در مدرسه، مصرف مواد مخدر و الکل، دزدیدن یا درخواست پول از دیگران، پوشیدن لباسهای چروکیده، کثیف و نامناسب با فصل و عدم رعایت بهداشت فردی خواهد شد. 1-مشکلات رشدی و سلامت جسمی عدم تغذیهی سالم و کافی بر رشد و عملکرد مغز مؤثر است. همچنین باعث مختل شدن فرآیند رشدی میشود. از طرفی بیتوجهی به واکسیناسیون بهموقع و سلامت فرزند مشکلات و بیماریهای بسیاری را برای او به دنبال دارد. بیتوجهی به این موارد متأسفانه خسارات جبرانناپذیری را به سلامت کودکان وارد میکند. 2- مشکلات اجتماعی و رفتاری معمولاً کودکی که مورد بیتوجهی والدینش قرار میگیرد، توانایی لازم در برقراری ارتباط سالم با دیگران را ندارد. این فرد همچنین دچار اختلالات رفتاری بسیاری میشود. از طرفی تحت کنترل گرفتن مداوم فرزند باعث میشود در آینده قادر به برقراری ارتباط مؤثر با اطرافیان خود نباشد؛ زیرا توان تصمیم گیری ندارد و فقط به خودش فکر میکند. در واقع تربیت صحیح کودک میتواند در آینده و انتخابهای او تأثیرگذار باشد. 3- مشکلات احساسی اختلالات ذهنی و احساسی از دیگر عوارض بیتوجهی به کودک محسوب میشوند که مشکلات زیادی را به همراه دارند. از جملهی این مشکلات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: - زمانی که والدین نسبت به عواطف و نیازهای روحی فرزندشان بیاعتنایی میکنند، در حقیقت به او میآموزند که احساساتش اهمیتی ندارد. در این شرایط فرزند دیگر به دنبال دریافت محبت یا پشتیبانی عاطفی از سوی خانوادهی خود نیست. - فردی که در معرض بیتوجهی والدین قرار گیرد، به مرور دچار افسردگی، اضطراب، بیشفعالی، پرخاشگری، کاهش عزت نفس، عدم اعتماد به نفس، دوری از اجتماع، مصرف مواد مخدر، احساس پوچی، وابستگی بیش از حد، عدم اعتماد به نفس و ... میشوند. - این فرد در آینده قادر به درک عواطف کودک خود نیز نخواهد بود.
علل بیاعتنایی والدین نسبت به تربیت کودکان
بیتوجهی به کودک میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. برای شناسایی علل این رفتار در والدین باید جوانب مختلفی را سنجید؛ اما در حالت کلی بیاعتنایی به فرزند از سوی پدر و مادر میتواند به علت افسردگی، اعتیاد، عصبانیت، نارضایتی از فرزندان، اختلالات روانی، عدم مهارت و آگاهی کافی آنها باشد.
چگونه از عوارض بیتوجهی به کودک بکاهیم؟
با درمان مؤثر و به موقع و درک تجربههای گذشته میتوان از پیامدها و عوارض بیتوجهی به کودک جلوگیری کرد. بهترین روش برای کودکی که توسط والدین خود مورد غفلت و بیاعتنایی قرار میگیرد، خانواده درمانی است. در این شرایط روانشناسان و مشاوران میتوانند والدین را از اهمیت و نقش رفتارهایشان بر روند رشد فرزند آگاه کنند. همچنین به کودک بیاموزند که چگونه با مشکلات پیش رو مواجه شود و آنها را حل کند. کودکان و بزرگسالانی که سالها احساسات خود را سرکوب کردهاند، روند درمانی سختی را در پیش خواهند داشت؛ زیرا آنها توانایی تشخیص و تجربهی عواطف را به شیوهی سالم ندارند. به همین دلیل این گروه از افراد نیازمند رواندرمانی هستند. در این روش روانشناسان و مشاوران به آنها میآموزند که چگونه با احساسات خود کنار بیایند، آنها را به درستی درک و بیان کنند. مطالعهی کتاب و منابع معتبر تربیت کودک و کلاسهای اصول فرزندپروری از دیگر از روشهای رفتار صحیح با کودک است. در کلاسهای فرزندپروری، مشاوران مهارتهای گوش دادن، صحبت کردن و درک عواطف بچهها را به پدر و مادر آموزش میدهند.
سخن آخر
عواطف، احساسات و نیازهای مادی و معنوی از مهمترین مواردی هستند که والدین باید در تربیت کودک مورد توجه قرار دهند. از طرفی درک و رسیدگی به موضوع غفلت نیازمند آگاهی از مسائل و پیچیدگیهای اجتماعی است. عوارض بیتوجهی به کودک تا مدتها در رفتار آنها قابل مشاهده است. بنابراین والدین باید از رفتار خود آگاه باشند و در صورت نیاز به مشاوره مراجعه کنند. معلمان و کادر آموزشی در مدرسه نیز با مشاهده هرگونه علائم بیتوجهی در رفتار دانشآموز باید این موضوع را با والدین در میان بگذارند.