یکی از مشکلاتی که امروزه بسیاری از والدین با آن درگیر هستند داشتن کودکان ناسازگار در خانواده است. حضور یک کودک ناسازگار در خانواده بهتنهایی میتواند آرامش و سلامت کل خانواده را تحتالشعاع قرار داده و فضای خانواده را دچار تنشهای مداوم و فرسایشی کند. کودکان ناسازگار یا دراصطلاح کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای یا ODD (Oppositional Defiant Disorder) معمولاً رفتاری نرمال و متعادل در خانواده ندارند، از رعایت قوانین خانواده و اجتماع سر باز میزنند و خودشان را با شرایط مختلف محیط اطراف و افراد دیگر هماهنگ نمیکنند. درواقع میتوان گفت کودکان ناسازگار همواره کارهایی را انجام میدهند که از آنها منع شده و سبب تحریک اعضای دیگر و تنش در محیط میشوند.
علل ناسازگاری کودکان در خانواده
اولین و مهمترین کار در درمان کودکان ناسازگار یا مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای، ریشهیابی علت اختلال آنهاست. روانشناسان این اختلالات را در چند دستهی کلی جای میدهند که عبارتاند از:
- علل ارثی: نمیتوان از تأثیر ژنتیک در انتقال خصوصیات اخلاقی و رفتاری غافل شد. روانشناسان ریشهی بسیاری از اختلالات روانی و رفتاری کودکان را با دلایل ژنتیکی مرتبط میدانند.
- علل زیستی: هرگونه نقص ظاهری و جسمی و اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی میتواند روی رفتار کودک تأثیر منفی بگذارد و او را به کودکی ناسازگار تبدیل کند.
- علل عاطفی و روانی: عدم دریافت محبت کافی از والدین و حس امنیت در خانواده به دلایل مختلف، ازجمله تولد کودک جدید و جلبشدن توجهها بهسمت او میتواند موجب بروز رفتارهای ناسازگارانه در کودک شود.
- علل اجتماعی: نداشتن احساس امنیت در محیط بیرونی و روابط اجتماعی مناسب، همچنین داشتن حس طردشدگی در کودک، طلاق والدین و... از عللهای مهم اختلال نافرمانی مقابلهای در کودکان است.
- علل تربیتی: داشتن نظارت کافی و درست از همان دوران کودکی بسیار مهم است. خانوادههایی که معمولاً در سال های ابتدایی زندگی کودک در تربیت فرزند خود سهلانگاری میکنند یا اینکه برعکس، سختگیری بیش از حد از خود نشان میدهند، کودک خود را بهسمت ناسازگاری و اختلال نافرمانی مقابلهای سوق میدهند.
چگونه با کودکان ناسازگار برخورد کنیم؟
خصوصیات روانی و رفتاری کودک را کامل و دقیق بشناسیم: کودک شما شبیه هیچ کودک دیگری نیست و خصوصیات اخلاقی منحصربهفرد خود را دارد. اولین وظیفهی هر پدر و مادری این است که کودک خود را بهخوبی بشناسد و همواره درصدد کشف خصوصیات و تواناییهای جسمی و ذهنی و علل رفتارهای او باشد.
کودک را مقصر و مسئول رفتار ناسازگارش ندانیم: توبیخ و سرزنش اولین کاری است که بسیاری از والدین سراغ آن میروند اما مطمئناً درستترین کار نیست. شاید ناسازگاری و اختلال در رفتار کودک است که دیده میشود، اما باید دید چه چیزی کودک را بهسمت چنین رفتاری سوق میدهد. خیلی از عوامل مثلاً عوامل ژنتیکی چیزهایی هستند که در اختیار کودک نبودهاند و از طریق پدر و مادر به او رسیدهاند، یا مثلاً در طلاق والدین کودک بیگناهترین فرد است که شاید بیشترین آسیب را میبیند. پس باید همیشه به این نکته دقت کنیم که در ناسازگاریها فقط فرد خطاکار مقصر نیست و باید ابتدا او را او را درک کرد و علت را فهمید، نه اینکه بلافاصله او را مقصر همه چیز دانست.
از تنبیه بدنی کودکان ناسازگار پرهیز کنیم: بههیچوجه و تحت هیچ شرایطی از تنبیه بدنی استفاده نکنید، حتی اگر در حد فشردن دست کودک باشد. اختلالات و ناسازگاریهای کودک شما ناشی از برخی عوامل درونی و بیرونی است و شما با تنبیه بدنی او نهتنها سبب برطرفشدن مشکل نمیشوید، بلکه باعث ایجاد مشکلات دیگر هم خواهید شد. اگر فکر میکنید تمام راههایی که میتوانست به حلشدن مشکل کودک کمک کند رفتهاید و جوابی نگرفتهاید، بهجای تنبیه بدنی که معمولاً ناشی از استیصال والدین است با یک متخصص و مشاور مشورت کنید و از او کمک بخواهید.
انواع ناسازگاریها در کودکان
همانطور که علل ناسازگاری کودکان در خانواده متفاوت است، چگونگی و شکل ناسازگاری کودکان هم با یکدیگر فرق دارد. درواقع ممکن است داشتن یک یا چند اختلال خاص کودک را بهسمت ناسازگاری سوق دهد. این کودکان با توجه به نشانههایی که از خود بروز میدهند معمولاً یکی از سه اختلال زیر را دارند که عوارض ناشی از هر اختلال نیز آورده شده است:
اختلال بیشفعالی و کمبود توجه:
- نمیتوانند رفتارشان را کنترل کرده و رفتارهای مناسب با اطرافیان از خود نشان دهند؛
- دارای علامتهایی مثل کمتوجهی، حواسپرتی و کمبودتمرکز هستند؛
- رفتارهای تکانشی بیش از حدی از خود نشان میدهند؛
- آرام و قرار ندارند و تحرکشان زیاد است؛
- سریع از کوره درمیروند و اشیا را بهسوی دیگران پرتاب میکنند؛
- رفتارهای پرخطر و جسورانه از خود نشان میدهند؛
- هنگام گفتوگو به گوینده توجه چندانی ندارند و به جزئیات مکالمات دقت نمیکنند؛
- از کارهایی که به تلاش و تمرکز ذهنی نیاز دارد اجتناب میکنند.
اختلال نافرمانی و لجبازی
- رفتارهای تنشزا و نابهنجار از خود بروز میدهند؛
- از قوانین روزمرهی فردی و اجتماعی سرپیچی میکنند؛
- سر هر موردی با بزرگترها بحث و جدل میکنند؛
- همیشه در مشکلات خود دیگران را مقصر میدانند؛
- عصبی و زودرنج و پرخاشگرند؛
- کینهتوزند و همیشه در پی تلافی و انتقام هستند.
اختلال سلوک
- اغلب به حقوق دیگران تجاوز میکنند؛
- در درگیری و کتککاری از وسایل خطرناکی مانند چاقو و... استفاده میکنند؛
- به اموال عمومی و وسایل دیگران آسیب میزنند؛
- مشکل فرار از خانه و مدرسه معمولاً در آنها بیشتر دیده میشود.
راهکارهایی برای بهبود و درمان کودکان ناسازگار یا مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای
- شناخت عواملی که سبب رفتارهای ناسازگارانه میشود؛
- ازبینبردن علل اصلی ناسازگاری؛
- توجه به خواستههای بجا و درست کودک؛
- کمک به کودک برای شناخت بهتر خود؛
- راهنمایی کودک برای انجام رفتارهای درست؛
- واگذاری برخی مسئولیتها به کودک متناسب با توان و استعداد وی؛
- ایجاد حس اعتمادبهنفس در کودک و احترام به او؛
- خودداری از سرزنش و تمسخر و تنبیه بدنی کودک؛
- پرهیز از منازعات قدرتطلبانه با کودک؛
- مراجعه به مشاور و متخصصان این حوزه در صورت بروز رفتارهای ناسازگارانه؛
- داشتن قوانین مشخص در خانه؛
- هماهنگی پدر و مادر در تربیت فرزند.
سخن آخر
در بررسی کودکان ناسازگار در خانواده و تلاش برای بهبود آنها، گام اول و درواقع مهمترین گام، توجه و محبت پدر و مادر است. هرچقدر هم برای فرزندان خود وسایل آسایش و آرامش را فراهم کنید، باز هم هیچکدام از آنها جای یک دقیقه توجه و وقتگذراندن با آنها را نخواهد گرفت. اولین و مهمترین وظیفهی هر پدر مادری توجه به نیازهای عاطفی کودک است. پس در بروز هر اختلالی پیش از آنکه کودک خود را مقصر بدانید، اول مطمئن شوید که خود شما وظایفتان را بهنحواحسن انجام دادهاید. بعد از آن به سراغ بررسی عوامل دیگر بروید.