فریبرز درتاج رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، در پنجمین همایش ملی روانشناسی مدرسه که در مرکز آفرینشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، گفت: خوشبختانه در کشورمان ایران توانستهایم به شاخصهای بینالمللی خوبی از قبیل برابری جنسیتی، پوشش تحصیلی، نرخ باسوادی برای جمعیت 15 تا 24 سال و کسب رتبههای برتر در المپیادهای علمی دست پیدا کنیم؛ اما همچنان در بحث کیفیت آموزشی دچار مشکل هستیم. وی ادامه داد: جهتگیری آموزش و پرورش در کشورهای دنیا به سمت تربیت افراد خردمند است و نه افراد باهوش؛ و برای دستیابی به این افراد خردمند، لازم است که توجه به کیفیت آموزشی را در صدر امور، قرار دهیم.
توجه به یافتههای علمی
درتاج افزود: اختصاص بودجههای آموزش، دروس و معلمان از جمله پارامترهایی هستند که میتواند ما را در رتبهبندیهای کیفی آموزش کمک کند. افزایش کیفیت آموزش، کاری است که با جذب سرمایهگذاری در آموزش و پرورش قابل دست یافتن است. مورد بعدی که میتواند به ما در رسیدن به کیفیت آموزشی مطلوب کمک کند، توجه به یافتههای علمی است. در گذشته فکر میکردیم که استعداد ذاتی است اما اکنون میگویند استعداد همان مواد خامی است که در کودکی در اختیار فرد قرار میدهیم. مطالعات نشان میدهد که ارتباط عصبی و پرورش استعدادها بین 2 تا 10 ماهگی نوزادان به وجود میآید و ربطی به ژنتیک ندارد؛ بنابراین با توسعهی روشهای آموزشی از طریق بازی، میتوان به درخشش استعدادها کمک کرد.
میانگین بهره هوشی، در حال افزایش است
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان این که میانگین بهرهی هوشی در هر نسل در حال افزایش است در حالی که در کشور ما به این موضوع توجه چندانی نمیشود، گفت: آموزش و پرورش جایی است که به راحتی نمیتوان تغییرات را در آن ایجاد کرد. در حقیقت ویژگیهای خودمحوری، احساس همه چیز دانی و همه چیز توانی و استدلالهای غلط در افراد باهوش شکل میگیرد؛ در حالی که جهتگیری آموزش و پرورش در سایر کشورهای دنیا، به سمت تربیت افراد خردمند پیش میرود نه افراد باهوش. به همین دلیل ما باید برای تربیت افراد خردمند در کشورمان، کیفیت آموزشی را ارتقا دهیم.
ما در شیوهی اجرا مشکل داریم
وی همچنین دربارهی راهکار رسیدن به کیفیت آموزشی یادآور شد: ذهن اخلاقمدار و احترامگذار، دو نوع از پنج نوع ذهنی است که متناسب با نیازهای جامعه میباشد و این دو نوع باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. وی افزود: ما در اهدافمان عالی هستیم اما در شیوهی اجرا مشکل داریم. در شاخصهای رتبهبندی مدارس در دنیا، به جای فضای مدارس و تعداد معلمان، می گویند چقدر مهارتهای تحصیلی را در سطح تحلیل و ارزیابی میتوانند آموزش دهند؟ در این راستا باید توجه کرد که راه اجرایی شدن این امر، از طریق سخنرانی و برنامهی صبحگاهی مدرسه نیست؛ بلکه تحقق این امر از طریق آموزش مهارتهای تحصیلی در سطح تحلیل و ارزیابی، امکانپذیر میباشد.
درتاج با بیان این که مدارس تا سال 2030 ویژگیهای منحصر به فردی خواهند داشت، گفت: تحولات فرهنگی و مهارتی، انتخاب آزاد، تنوع در زمان و مکان آموزش، آموزش فرد محور به این معنا که افراد هر لحظه اطلاعات را با راهنمایی معلم و از طریق اینترنت یا هر منبع درسی دیگر بتوانند دریافت کنند؛ پروژه محور بودن کارها از دورهی دبیرستان که میتواند زمینههای کاری را شکل دهد و حتی میتواند اقتصادی نیز باشد و توسعهی علوم میان رشتهای از ویژگیهای مدارس در سال 2030 خواهد بود. بنابراین ما از وزیر آموزش و پرورش میخواهیم که با توجه به این تحولات جهانی، کیفیت آموزشی را بهبود بخشد.