علت دقیق و اصلی احساس گناه در والدین چیست؟
احساس گناه در والدین یکی از شایعترین احسا سهایی است که تقریباً تمامی پدر و مادرها تجربه میکنند. این احساس از زمانی که کودک متولد میشود، یا حتی قبلتر از آن، یعنی از زمانی که جنینی شکل میگیرد و یک مرد و زن میفهمند که بهزودی قرار است صاحب فرزندی شوند، تا لحظه مرگ آنها وجود دارد و به شکلهای مختلف تجربه میشود؛ فقط ممکن است شدت و نوع آن در مراحل مختلف فرزندپروری و شرایط متنوع زندگی کاهش یا افزایش یابد. اما چرا والدین دچار چنین احساسی میشوند؟ مگر نه این است که هر پدر و مادری بهترینها را برای فرزندانش میخواهد و هیچ پدر و مادری دوست ندارد برای فرزندانش کم بگذارد؟ بله، نکته درست در همینجاست؛ شاید بتوان گفت ریشه اصلی احساس گناه در والدین همین نکته است: تلاش برای کاملبودن که در اصطلاح به آن «کمالگرایی» گفته میشود و خود باعث ایجاد و دامنزدن به مواردی میشود که سبب تشدید احساس گناه در والدین میشوند. حال سؤال اینجاست که مشکل، دنبالکردن کمالگرایی در خود است یا در فرزندان؟ باید گفت هردو!
کمالگرایی چگونه باعث ایجاد احساس گناه در والدین میشود؟
کمالگرایی یعنی ما همیشه به دنبال بهترین و بینقصترین کارها و رفتارها در خود و فرزندانمان باشیم. طبیعتاً وقتی این خواسته به هر دلیلی برآورده نمیشود، والدین سرخورده میشوند و به دنبال آن، زمینهی کمبود اعتمادبهنفس و باور به خود، شک به درستی تصمیمات خود، هجوم افکار منفی و کمشدن جسارت والدبودن شکل میگیرد. تمام این موارد نیز خود باعث تشدید احساس گناه در والدین میشوند. امروزه حضور شبکههای اجتماعی و پررنگشدن نقش این رسانهها نیز از عواملی است که باعث تشدید حس کاملنبودن و ایجاد احساس گناه در والدین شده است. والدین در شبکههای اجتماعی، با دیدن نمایی زیبا و ایدهآل از پدران و مادرانی که با فرزندان خود وقت میگذرانند و در کنار هم بسیار خوش و خرم هستند، حس میکنند خودشان به اندازهی کافی برای فرزندشان وقت نگذاشتهاند و کافی نبودهاند. این حس وقتی تشدید میشود که والدین هردو شاغل هستند و حفظ تعادل میان کار بیرون و حضور در منزل و رسیدگی به فرزندان چالشی بزرگ برای آنهاست.
در چنین مواردی نهتنها فرصت کمتری برای بودن در کنار فرزندان و مشارکت در کارهای آنها وجود دارد، بلکه باعث میشود فرزندان این فضای خالی را با استفادهی بیشتر از وسایل دیجیتال و حضور در شبکههای مجازی پر کنند. در این مورد، مادران بیشتر از پدران خود را سرزنش میکنند، چون به دلیل فرهنگ خاص جامعه، کار در بیرون از منزل برای مردان تعریفشدهتر است؛ درنتیجه با کوچکترین مشکلی تمام سرزنشها متوجه مادر شده و او را هدف قرار میدهد. مثلاً وقتی بچهای به دلیل مصرف بیش از حد مواد غذایی ناسالم و فستفودها دچار اضافهوزن یا سوءتغذیه میشود، این مادر است که به خاطر کار بیرون در منزل بازخواست خواهد شد.
احساس گناه همیشه بد است؟
احساس گناه همیشه بد نیست. گناه در بسیاری از موارد میتواند سبب حرکت ما بهسمت انجام اصلاحات و تغییرات مثبت شود. ما باید باور کنیم که در هر شرایطی تلاش کردهایم که درستترین رفتار را داشته باشیم و اگر به نتیجه ی دلخواه نرسیدیم، خود را سرزنش نکنیم، بلکه به دنبال ریشهیابی علل اصلی خطاها و بهبود خود باشیم.
چگونه میتوان احساس گناه در والدین را به فرصتی برای تغییر در جهت بهبود تبدیل کرد؟
خیلی اوقات تا زمانی که فرزندی به خانواده اضافه نشده، والدین با بسیاری از معایب رفتاری خود آشنا نمیشوند یا حتی اگر آنها را بشناسند، تلاشی برای اصلاح آن نخواهند کرد. اما مادر و پدر شدن امری است که به خودسازی، گذشت، شناخت کامل خود و تلاش برای رفع معایب نیاز دارد. همهی اینها زمانی اتفاق میافتد که والدین از معایب اخلاقی و رفتاری خود آگاه باشند و به خاطر وجود آنها احساس گناه کنند؛ این حس گناه آنها را بهسمت تغییر حرکت میدهد.
توصیههایی برای کاهش احساس گناه در والدین
همانطور که گفتیم، احساس گناه در والدین همیشه وجود دارد، فقط شدت آن در شرایط مختلف متفاوت است. اما میتوان با بهکارگیری برخی توصیهها آن را بهبود بخشید و از بار آن کاست. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
شناسایی ریشههای احساس گناه؛
مهمترین چیز در بررسی احساس گناه در والدین، بررسی ریشهی این احساس است. بعضیاوقات واقعاً اشتباهی رخ میدهد و ما به خاطر آن احساس گناه میکنیم، اما در خیلی از مواقع این حس تلقینی و ناشی از علل دیگری است ازجمله:
قبول اینکه این احساس گناه طبیعی است و در همهی والدین وجود دارد؛
هر والدی باید بپذیرد که پدر و مادرها همیشه نگران فرزندان خود هستند و شاید بتوان گفت هیچ پدر و مادری نیست که چنین حسی را تجربه نکرده باشد.
قبول اینکه هیچ پدر و مادری کامل نیست؛
نهتنها هیچ پدر و مادری، بلکه هیچ انسانی کامل نیست و اشتباه، هرچند به سهو، از هر انسانی ممکن از سر بزند.
کنارگذاشتن کمالگرایی و پذیرش ظرفیتها؛
همانطور که گفتیم هیچکس کامل نیست، اما همه میتوانند بهسمت بهترشدن و تکامل قدم بردارند. پدر و مادرها نهتنها باید ظرفیت وجودی خود را درک کرده و بپذیرند، بلکه باید ظرفیت وجودی فرزندان خود را نیز کشف کنند و با توقعات بیش از حد از خود و آنها، باعث ایجاد حس سرخوردگی در خودشان و فرزندانشان نشوند.
نزدیککردن افکار و احساسات به عمل؛
داشتن حس گناه گاهی انسان را از تلاش باز میدارد و ادامهی زندگی را سخت میکند. اما با داشتن برنامهریزی منظم و تلاش برای انجام کارها بهشکلی بهتر، باعث میشویم که حس بهتری داشته باشیم و انگیزهی بهترشدن را نیز در خود بیشتر کنیم. با دست روی دست گذاشتن و میداندادن به حسهای منفی کاری از پیش نمیرود. اگر واقعاً دچار احساس گناه و پشیمانی هستیم، پس باید برای بهبود آن تلاش کنیم.
سخن آخر
هیچ انسانی در هیچ نقشی که در زندگی بر عهده دارد کامل نیست، همهی انسانها تلاش میکنند تا در مسیر تکامل قدم بردارند. ما باید بهعنوان والدین این واقعیت را بپذیریم، چون در این صورت است که زندگی و ایفای نقش والد برایمان سادهتر و دلپذیرتر خواهد شد. زمانی که به دنبال کمالگرایی باشیم، با کوچکترین نقص یا اشتباهی باور به خود را از دست میدهیم و همین مسئله زمینهساز مشکلات بیشتر و سختتری خواهد شد.