علیرضا کاظمی یکی از بزرگترین چالشها در برخی نقاط کشور را مسئلهی ترک تحصیل دانشآموزان معرفی کرد و این موضوع را یکی از آسیبهای اجتماعی بسیار جدی دانست. سازمان نهضت سوادآموزی نخستین بار در 7 دی ماه 1358 به دستور امام خمینی (ره) با هدف آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالان و کودکانی که در مناطق محروم به مدرسه دسترسی نداشتند، راهاندازی شد. بعد از گذشت سالها و با اجباری شدن آموزش تا پایهی نهم آمار افراد تحت پوشش آموزش و پرورش افزایش یافتند و به تبع آن آمار ترک تحصیل نیز کاهش یافت. اما متأسفانه به علت تغییرات زیادی که در نظام آموزشی کشور و دیگر عوامل بیرونی مانند: فرهنگی، فردی، سیستمی و اقتصادی روز به روز بر آمار جاماندگان از تحصیل افزوده میشود. امسال نیز بیش از 900 هزار نفر در دورهی دبستان و دروهی متوسطه ترک تحصیل کردند که خود یکی از آسیبهای اجتماعی بسیار جدی در جامعه محسوب میشود. در این مقاله به علل ترک تحصیل دانشآموزان و چالشهای موجود در سیستم آموزش و پرورش کشور میپردازیم. تا انتهای خبر با ما همراه باشید.
علل مؤثر در ترک تحصیل دانشآموزان
علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس دربارهی علل ترک تحصیل دانشآموزان میگوید: سه عامل اصلی فردی، خانوادگی و اجتماعی می تواند بر ترک تحصیل دانشآموزان تأثیر بگذارد. اولین نکته در این زمینه به عدم پیشرفت افراد باز میگردد که دانشآموز ذهن فعال و پویایی ندارد. به همین دلیل نمیتواند در تحصیل پیشرفت کند. دومین مورد مربوط به عدم علاقه به آموزش است در افراد است. گرچه فضا و نحوهی برخورد مدارس با دانشآموزان نیز به تشویق یا ترک تحصیل آنها منجر میشود. سومین عامل فردی نیز کار است. در صورتی که دانشآموزان کاری را پیدا کنند، احتمال ترک تحصیل آنها بسیار بیشتر است. این جامعهشناس گفت: دومین عامل در ترک تحصیل دانشآموزان خانواده است. پایین بودن سطح سواد خانوادهها میتواند بر عدم علاقه و رغبت آنها به ادامه تحصیل تأثیرگذار باشد. بالعکس خانوادههایی که تحصیلات بالایی دارند فرزندانشان تمایل بیشتری برای ادامه تحصیل دارند. شریفی یزدی ادامه داد: نکته دیگر در عامل خانوادگی، مقولهی آشفتگی است. در خانوادههایی که تنش و درگیری بین والدین و فرزندان آنها بسیار بیشتر است، احتمال ترک تحصیل نیز در بین آنها بیش از سایرین است. همچنین در پژوهشهایی که انجام شده میزان ترک تحصیل در خانوادههای تک سرپرست، خانوادههایی که فرزندان نانآور خانه هستند، فرزندان طلاق و خانوادههایی که سرپرست ناتنی دارند، بسیار بیشتر دیده میشود. در خانوادههای پرجمعیت یا کسانی که از نظر اقتصادی ضعیف هستند و والدین نمیتوانند نیازهای اولیهی فرزندانشان را تأمین کنند نیز امکان ترک تحصیل بسیار بالا است. این جامعهشناس همچنین اظهار داشت: علاوه بر عوامل فردی و خانوادگی عوامل اجتماعی نیز تأثیر بسیار زیادی بر این مقولهی مهم دارند. در برخی موارد خانوادهها به علل مختلف مجبور به تغییر محل سکونت از روستا به شهر یا از شهر کوچک به شهرهای بزرگتر میشوند که این جابجاییها اصولاً در حاشیهی شهرها رخ میدهد. متأسفانه فرزندان این خانوادهها نمیتوانند در مدارس مناسب ثبتنام کنند و به سرعت جذب کار میشوند. مانند کودکان کار که به صورت غیرقانونی در شهر وجود دارند و متأسفانه در نهایت منجر به ترک تحصیل آنها میشود. در این مقوله قرار گرفتن در مسیر اعتیاد یا گروههای بزهکاری در دوران نوجوانی و جوانی نیز از عوامل مؤثر بر ترک تحصیل فرزندان به شمار میروند.
شریفی یزدی دربارهی ساختار نظام آموزشی گفت: متأسفانه ساختار نظام آموزشی ما معلم محور است و هیچ توجهی به خلاقیت دانشآموزان نمیکند. ساختار آموزشی که محفوظات پرور به جای معلومات پرور است، فرزندان را از درس و مطالعه دور و علاقه آنها را به ادامهی تحصیل از بین میبرد. از طرفی نحوهی برخورد معلمان با محصلان و شیوهی اولیای مدرسه میتواند از عوامل بسیار مهم در ترک تحصیل دانشآموزان محسوب شود. حجم بالای کتب درسی و سخت گیری والدین برای گرفتن نمرات بالا نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر بازماندن از تحصیل در دانشآموزان محسوب میشود. شریفی یزدی تصریح کرد: در سالهای اخیر نیز به علت مشکلات اقتصادی این عامل یکی از موارد بسیار مهم در مقولهی بازماندن از تحصیل دانشآموزان به حساب میآید. خانوادههایی که به دلیل مسائل مالی نتوانستند تمام هزینههای آموزشی فرزندشان را تأمین کنند و از طرفی فشار مدارس بر واریز هزینههای مدرسه نقش این عامل را بر بازماندن از تحصیل پررنگتر میکند. این جامعهشناس عامل دیگر در ترک تحصیل دانشآموزان را در دسترس نبودن مدارس از محل زندگی آنها دانست و گفت: روستاها و شهرهای حاشیهای متأسفانه به دلیل دوری از مدارس خانوادهها از تحصیل فرزندانشان ممانعت میکنند. چرا که عدم دسترسی مناسب و با کیفیت آموزشی فشار روانی زیادی را بر خانوادههای این بچهها وارد میکند. وی ادامه داد: متأسفانه نظام آموزشی حاکم بر کشور ما نیز نظام جذابی نیست و محیط شاد و لذتبخشی را نیز برای دانشآموزان مهیا نمیکند. به همین دلیل دانشآموزان زمانی که از مدرسه دور میشوند احساس خوشایندتری دارند و این نیز خود میتواند یکی از علل عدم علاقه به ادامهی تحصیل در فرزندان باشد. این کارشناس اجتماعی افزود: روشهای ارزیابی نیز در نظام آموزشی ما بسیار نامناسب است و تمام آن معطوف به آزمون سراسری دانشگاهها میشود. نمونه این موارد را در مدارس با شکل آزمون تیزهوشان، نمونه دولتی، هیئت امنایی و ... میتوان دید. نکته بعدی این که برخی مدیران و معلمان دانشآموزان را از آزمونهای سراسری میترسانند که این یک سیستم آموزشی کاملاً غلط است. شریفی یزدی با اشاره به شیوهی خلاقیتکُش و دفعی انفجاری نظام آموزشی حاکم در کشور گفت: یکی از اشتباهات نظام آموزشی ما آن است که در سیستم کنکور دانشآموزان باید در طول چهار ساعت تمامی داشتهها و هر آنچه را که آموختهاند ارائه دهند. این آزمون نیز در حقیقت تعیین کنندهی آیندهی آنها است. این چنین سبک ارزیابی میزان علاقه به ادامهی تحصیل افراد را پایین آورده و امکان ترک تحصیل را افزایش میدهد. شریفی یزدی عامل دیگر در ترک تحصیل را روش تدریس معلمان معرفی کرد و گفت: شیوههای تدریس معلمها به صورت معلم محور است. یعنی معلم سخنرانی میکند و دانشآموز نت برداری که این منجر به خستگی و دلزدگی آنها شده و انگیزهشان را کاهش میدهد. عامل مؤثر دیگر در بازماندن از تحصیل دانشآموزان وجود آموزشگاههای آزاد هستند که رتبهی بالاتری نسبت به مدارس دارند و منجر به جدایی دانشآموز از مدارس آموزش و پرورش میشود.
ترک تحصیل حدود 1 میلیون دانشآموز در دورهی متوسطه و دورهی دبستان
وی ادامه داد: در بین تمامی عوامل ذکر شده مسئلهی اقتصاد مهمترین عامل در شرایط فعلی کشور است. دولت باید بتواند در بین استانها، شهرها، روستاها و مناطق عشایری عدالت آموزشی را برقرار کند و خانوادهها را از نظر مالی در موضوع تحصیل حمایت نماید. البته عدم امید به آینده نیز یک مسئلهی محوری دیگر در عرصهی تحصیل است. چرا که بسیاری از دانشآموزان به امید این که بسیاری از بستگان آنها مدرک تحصیلی بالایی دارند اما در شغل و حرفهی مناسبی نیستند یا بیکار هستند، از تحصیل فاصله میگیرند. این عامل نیز میتواند نسل جدید ما را تهدید و به نوعی این مقولهی ترک تحصیل را به عنوان یک خطر در دستگاه تعلیم و تربیت مطرح کند. علیرضا کاظمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش با اشاره به ترک تحصیل دانشآموزان به عنوان یک چالش بزرگ در کشور گفت: طبق آمارهای به دست آمده حدود 210 هزار دانشآموز در دورهی دبستان و 760 هزار نفر در دورهی متوسطه ترک تحصیل کردهاند که این مسئله یک آسیب جدی در جامعه به شمار میرود. چالشهای موجود در نظام آموزش و پرورش کشور کاظمی در نشست مشترکی که بین اعضای شورای معاونان و مدیران کل آموزش و پرورش استانهای کشور داشت با اشاره به برخورداری از عدالت به عنوان یکی از چالشهای حوزهی آموزش و پرورش اظهار داشت: عدالت جایگاه بسیار خاص و ویژهای دارد. اما متأسفانه در برخی موارد به غیر از آموزش شاهد بیعدالتیهایی در زمینهی توسعهی نیروی آموزشی، اختصاص تجهیزات و امکانات آموزشی و توزیع سرانه در کشور هستیم که در سطح بعضی استانها این بیعدالتیها نیز بیشتر به چشم میخورند. بنابراین باید با انجام برنامه ریزی های مناسب و رویکردهای ترجیحی و تبعیضی این فاصلهها و بیعدالتیها را کاهش داد. این مقام مسئول حکمرانی در نظام تعلیم و تربیت را یکی دیگر از چالشهای آموزشی معرفی کرد و گفت: اگر شخصی بتواند این چالش حکمرانی بر نظام تعلیم و تربیت را تغییر دهد میتواند ادعای این را داشته باشد که یکی از چالشهای مهم در این نظام را رفع کرده است. وی افزود: متأسفانه تغییرات پی در پی و تصمیمگیریهای نابجا و اثرگذار، همچنین بعضی پارامترهای تأثیرگذار بیرونی چالشهای بزرگی را برای نظام آموزشی کشور ایجاد کرده که از علل اصلی وضعیت نابسامان کنونی نظام تعلیم و تربیت است. برخی از این نابسامانیها نیز مربوط به درون آموزش و پرورش است.
سرپرست وزارت آموزش و پرورش گفت: ما کوچکترین اختیارات را از مدیران کل گرفتیم. اگر قرار است در مدارس «مدرسه محوری» اصل کار باشد، پس باید تمامی اختیارات را به مدیران استانی مدارس دهیم. برای چابک شدن سیستم باید تفویض اختیار داشته باشیم. وی ادامه داد: متأسفانه یکی از چالشهای درسی حاکم بر سیستم آموزشی، ناکارآمدی برنامهی درسی است که هرگز نتوانستیم با این برنامه به سمت انسان تراز سند تحول بنیادین برسیم، البته با تلاش همکاران سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی میتوانیم ادعا کنیم که محتواهای درسی مشکلی ندارند و عالی هستند. چالش اصلی مربوط به فرآیند آموزش برنامههای درسی به صورت «حافظه محور» است و نه «تربیت محور» که باید اصلاح شود. علیرضا کاظمی گفت: زمانی که کنکور به عنوان یک آزمون چند ساعته بدون در نظر گرفتن دورهی تحصیل دانشآموزان، آیندهشان را رقم میزند و از آنها میخواهیم در کلاس درس مطالب را بیاموزند در حالی که یاددهی مهارتها را فراموش کردهایم. در این شرایط چه انتظاری میتوانیم برای تربیت دانشآموزان داشته باشیم؟! وی بیان کرد: متأسفانه درنظام آموزشی کشور با طراحی آموزش محور بودن برنامهی درسی،«نقشپذیر بودن دانشآموزان» و «تمرین مهارتهای اجتماعی، اقتصادی و آموزشی» را کمرنگ کردیم که باید تقویت شوند. این مقام مسئول چالش بعدی در نظام آموزشی کشور را افت کیفیت آموزشی قلمداد کرد و گفت: افت کیفیت آموزشی در دوران کرونا مسئلهای جهانی است و فقط مختص ایران نیست. بحث من در رابطه با افت کیفیت آموزشی مربوط به دوران قبل از پاندمی است که مهارتهایی مانند: خواندن، نوشتن و سواد مهارتی در آموزش و پرورش از کیفیت پایینی برخوردار بودند. به همن دلیل در راستای ارتقای سطح کیفیت آموزشی باید برنامهریزی کرد. بخشی از این ارتقا مربوط به نیروی کیفی آموزشی است. نیروهایی با مهارت بالا میتوانند باعث ارتقای کیفیت آموزشی شوند. بنابراین باید دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی را تقویت کرده و فقط از این دو مسیر به آموزش و پرورش ورودی داشته باشیم. این مقام مسئول در بخشی دیگر از سخنرانی خود با ابراز خرسندی از راهاندازی سامانهی یکپارچه در آموزش و پرورش در مهر امسال اظهار داشت: در این دو ماه اخیر جهت بازگشایی مدارس و شروع سال تحصیلی جدید دو کار مهم «تدوین الگوی بازگشایی» و «تمهید اجرای این الگو» به خوبی انجام شدند. هر چند «تمهید مقدمات اجرای این الگو» بر عهدهی دولت بوده و جلب رضایت مسئولان و ستاد مقابله با کرونا در این وضعیت کشور کار دشواری بود. وی افزود: نوع هماهنگی، انسجام و واکنش مدیران کل نشانگر آن بود که تمامی مدیران استانی با برنامهریزیهای دقیق پیگیر کارها هستند و در این شرایط سخت در پی استمرار آموزش بودهاند. ما توانستیم با حمایت از مدیران کل در برابر تمامی چالشهای موجود بایستیم و به جامعه ثابت کنیم آنچه برای ما اهمیت دارد شروع سال تحصیلی و استمرار آموزش در هر شرایطی است. کاظمی یادآور شد: ما با توجه به شرایطی که در دوران کرونا و پسا کرونا با آن مواجه هستیم، چالشهای جدیدی را تجربه خواهیم کرد. بنابراین باید تصمیمات، اقدامات و رویکردهای متفاوتی را در نظر داشته باشیم. ما تمام تلاش خود را کردیم که در این فرصت اندک برای همهی چالشهای موجود برنامهریزی کنیم که یکی از آنها جذب دانشآموزانی است که ترک تحصیل کردهاند. در دوران پسا کرونا نیز باید در صدد جبران این افت تحصیلی باشیم. کاظمی خاطرنشان کرد: به منظور جلوگیری از آسیبهای اجتماعی در حوزهی معاونت پژوهشی وزارت آموزش و پرورش برنامهریزیهای خوبی انجام شده که برای رسیدن به نتیجهی مطلوب در اجرای این برنامهها به کمک و حمایت شما عزیزان نیاز داریم.
سخن آخر
با توجه به آسیبهای اجتماعی ناشی از ترک تحصیل دانشآموزان در جامعه، دولت باید هر چه سریعتر نسبت به رفع چالشهای موجود اقدام کند و برنامهریزیهای لازم را با دقت و جدیت بالا انجام دهد. علاوه بر مسائل و چالشهای ذکر شده دولت باید نسبت به شغل آینده قشر نوجوان از همین حالا برنامهریزی کند تا انگیزهای برای نسل آینده باشد.