خیلی وقتها میخواهید فرزندتان کاری انجام دهد، اما نمیدانید چگونه بدون اعمال زور و فشار او را مجاب به پذیرش و انجام آن کار کنید. اغلب والدین در چنین شرایطی از شیوهی پاداش دادن استفاده میکنند؛ شاید شما هم همین کار را میکنید. جایزه دادن به کودکان در مقابل انجام رفتار و کارهای خوب، راهی است که میتواند تأثیر زیادی بر روند تربیتی فرزندانمان داشته باشد. اما گاهی جایزه دادن والدین تبدیل به باج دادن به کودک میشود! ما در این مطلب تفاوت بین جایزه دادن و باج دادن به فرزندان را شرح دادهایم و مرزهای باریک بین این دو را مشخص کردهایم. همراهمان باشید.
کودکان باجگیر
بین پاداش و رشوه تفاوتهای زیادی وجود دارد. اگرچه در هر دوی اینها فرزند شما برای انجام کاری که شما میخواهید انجام دهد، چیزی دریافت میکند. سؤالی که در چنین مواقعی ایجاد میشود این است که: چه زمانی این پاداش برای آموزش رفتار بهتر به او مفید است و چه زمانی مضر است؟ «اگر اتاقت را تمیز کنی، یک ایکس باکس به تو میدهم!» این جمله ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد، اما در حقیقت آنقدرها هم که فکر میکنید، عجیب نیست! بسیاری از والدین تعاملاتی را با فرزندانشان تعریف میکنند که در آن قول میدهند در ازای رفتار مناسب، پاداشهای فریبندهای بدهند.
در چنین شرایطی پاداش دادن به یک الگوی مداوم تبدیل میشود و میتوان نام آن را به «باج دادن» تغییر داد. این الگوی مداوم به فرزند شما میآموزد که برای اجرای سادهی مسئولیتهای روزانهاش، انتظار چیزهای اضافی داشته باشد. این امر به مرور منجر به احساس نادرست «استحقاق» در فرزند میشود. همچنین والدین نیز احساس میکنند که برای انجام وظایف روزانه و عادی فرزندانشان به شدت در حال رشوه دادن هستند. درک این نکته برای والدین مهم است که رشوه دادن میتواند تبدیل به یک الگوی مداوم شود که در نهایت به فرزندان میآموزد برای به دست آوردن آنچه میخواهند باید چگونه عمل کنند تا رشوه بگیرند. گاهی والدین برای محدود کردن رفتارهای ناشی از سرکشی فرزندان به باج دادن رو میآورند؛ غافل از اینکه این راه حلها فقط در لحظه کارساز است و در دراز مدت تبدیل به بحرانی جبرانناپذیر میشود.
تربیت کودک باجگیر
خوب است که یک مثال ساده و فراگیر را دربارهی کودکان باجگیر با همدیگر مرور کنیم: فرض کنید با فرزندتان به یک فروشگاه بزرگ مواد غذایی رفتهاید. او مدام به سراغ خوراکیهای مختلف میرود و درخواست خرید آنها را مطرح میکند. شما قصد خرید خیلی از آن مواد را ندارید و از اینکه دیگران در حال دیدن و شنیدن مکالمهی شما و فرزندتان هستند خجالتزده هستید. برای اینکه این مکالمه تمام شود با فرزند خود معامله میکنید که اگر آرام گیرد و از خرید عبور کند، یک آبنبات جایزه میگیرد. این کار شاید بهترین کار برای شما در آن لحظه باشد. اما صبر کنید!
اینگونه جایزه دادنها، آغاز یک بازی بین والدین و فرزندان است که ما اسمش را بازی «باجگیر و باج ده» گذاشتهایم. فرزند شما در چنین شرایطی خیلی زود متوجه میشود که برای حفظ کنترل میتواند از این روش استفاده کند؛ نافرمانی تا قبل از پیشنهاد رشوه و فرمانبرداری پس از پیشنهاد رشوه برای به دست آوردن یک جایزه! اینجا است که بین والدین و فرزند یک مکالمهی درونی شکل میگیرد در حالی که هرگز به زبان نمیآید: «مامان، بابا بهتر است یک پاداش شیرین به من بدهی؛ وگرنه من تو را رنج میدهم.» بچهها تا زمانی که این استراتژی برای آنها مفید باشد به استفاده از آن ادامه خواهند داد.
تفاوت باج دادن با پاداش دادن
به طور کلی رشوه دادن تحت فشار اتفاق میافتد. وقتی شما میخواهید رفتار فرزند خود را در همان لحظه تغییر دهید، چیزی را به او پیشنهاد میکنید که قبلاً قصد ارائهی آن را نداشتید. این کار نوعی مذاکره محسوب میشود اما باید به یاد داشته باشید که مذاکرهی بیش از حد، سبب میشود تا فرمان رابطه به دست فرزندتان بیفتد. ساز و کار پاداش دادن بسیار متفاوت است. پاداشها رفتار خوب فرزندتان را جبران میکنند، در حالی که باج مانع رفتار زشتش میشود. در مثالی که بالاتر ذکر کردیم، شما با دادن آبنبات میخواهید مانع رفتار زشت فرزند خود شوید. این کار باج دادن محسوب میشود. در پاداش دادن همه چیز کاملاً بر عکس است.
فرزند شما رفتار خوبی انجام میدهد و شما با تعریف و تمجید از رفتار او یک جایزه برایش در نظر میگیرید. فرض کنید فرزند شما روز اول مدرسهاش است و شما نگران این هستید که مبادا در کلاس درس آرام نگیرد. به او میگویید که اگر اولین روز مدرسه معلم بگوید که بچهی بسیار خوبی بودهای، یک جایزه میگیری. در صورتی که فرزند شما در روز اول مدرسه کم طاقتی نکرد و با شرایط کنار آمد، جایزهاش را بعد از مدرسه به او میدهید. اما اگر گریه کرد، اذیت کرد و اصلاً با مربی یا شما کنار نیامد، هر چقدر هم که اصرار و بیقراری کند از جایزه خبری نیست. این، شیوهی درست پاداش دادن است.
نحوهی عملکرد پاداشها
برای درک نحوهی عملکرد پاداشها، فکر کردن به نحوهی عملکرد دنیای اشتغال میتواند مفید باشد. شما کار خود را انجام میدهید و وظایفی را که بر دوش دارید به موقع اجرا میکنید. پاداش مشخص شدهی شما مبلغی حقوق است که به حسابتان واریز میشود. در واقع حقوق، شکل ملموس پاداشی است که دریافت میکنید. اگرچه برای فرزندان، جلب رضایت والدین و معلمان در طول مراحل مختلف رشد یک انگیزه برای انجام وظایف محسوب میشود، اما کودکان و نوجوانان نیز مانند بزرگسالان تمایل دارند از طریق چیزهایی که لذت میبرند، انگیزهی بیرونی داشته باشند. البته توجه داشته باشید که اگر بدون توجه به رفتار فرزندان به آنها پاداش داده شود، انگیزهی تمرین مهارتهای جدید از بین میرود.
قرض دادن مهارتهای خود به فرزندان
اگر قرار است به فرزندتان پاداش بدهید، حتما پاداش را از قبل مشخص کنید و بگویید قرار است چه چیزی جایزه بگیرد. انتظارات رفتاری خود را روشن کنید و فراموش نکنید که این شما هستید که باید از طریق آموزش در ابتدا فرزند خود را آگاه کنید و سپس از او انتظاری داشته باشید. رفتار کودک اغلب با مرحلهی رشدی که در آن قرار دارد مرتبط است. در نظر گرفتن این موضوع بسیار مهم است؛ زیرا به شما کمک میکند تا در صورت لزوم به نرمی رفتار کنید. در بیشتر مواقع بچهها در سنین پایین حیلهگر نیستند؛ بلکه از روشی نامطلوب، یک کار طبیعی را انجام میدهند.
شما به عنوان یک بزرگسال و والدین او، موظف هستید تا مهارتهایی که در طول زندگی از جهان پیرامون به دست آوردهاید را به فرزندتان قرض دهید. میتوانید فرزندان خود را راهنمایی کنید از روشهای مناسبتری برای بررسی نقاط عطف استفاده کنند. در پایان، با خودتان مهربان باشید. ما والدین هنوز هم در حال یادگیری هستیم! نگاهی به اینکه چه رفتاری را باید تقویت کنید و چگونه آن را تقویت میکنید، منجر به تغییر رویکرد شما و نتایج بهتر میشود.
جمعبندی
به یاد داشته باشید که وقتی برای کنترل رفتار فرزندتان به رشوه متوسل میشوید، هزینهای که میپردازید در واقع بسیار بیشتر از آن چیزی است که در حال حاضر به نظر میرسد. در عوض، از فرزندتان بخواهید که با مراقبت از مسئولیتهایش و برداشتن گامهای مثبت در بهبود رفتارش، پاداشهای معقولی کسب کند.