پیشدبستانی و کاهش اضطراب دانشآموزان
حالا چند سالی میشود که با توجه به اهمیت و ضرورت پیشدبستانی، گذراندن در این پایه ضروری محسوب میشود. این موضوع در مناطقی با گویش محلی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. چرا؟ چند زبانگی در شهرهایی که به زبان فارسی صحبت نمیکنند، در بدو ورود دانشآموزان پایه اول به مدرسه، مشکلات عمدهای برای آنها به وجود میآورد. در مدارس محتوای آموزشی کتابها و برنامههای درسی به دانشآموزان بر پایهی زبان فارسی طراحی شده و تدریس میشوند. دانشآموزانی که گویش غیر فارسی دارند علاوه بر اینکه در بدو ورود به مدرسه برای غلبه بر اضطراب جدایی تلاش میکنند، باید با محیطی ناآشنا، افرادی ناآشنا و آموزشی به غیر از زبان مادری کنار بیایند. این موضوع منجر میشود اولیاء مدرسه، والدین و معلمان با چالشهای عاطفی و آموزشی بسیاری مواجه شوند. به نظر میرسد یک سال پیش از حضور کودکان در مقطع دبستان و حضور آنها در دورههای پیشدبستانی به عنوان یک محیط آموزشی بتواند کمک شایانی به غلبه بر اضطراب جدایی و مشکلات عاطفی آنها داشته باشد و آمادگی لازم برای شروع آموزش به زبانی غیر از زبان مادریشان را برای آنها فراهم نماید.
ریشهی زبانهای ایرانی چیست؟
زبانهای ایرانی دو ریشهی مشترک باستانی دارند و به گویشهای مختلف و هر گویش با لهجههای متفاوت استفاده میشوند. برخی از گویشهای زبان ایرانی به دلیل تفاوتهای ظاهری در نحوهی به کارگیری عبارات و ترکیبها، امروزه خود به عنوان یک زبان نام برده میشوند. زبانهای ایرانی نو در ایران و افغانستان متمرکز هستند و البته در تاجیکستان، عراق، سوریه، ترکیه، ازبکستان، ترکستان چین و شبه قاره هند هم آنها را میتوان یافت. از مهمترین زبانها، لهجهها و گویشهای ایرانی نو میتوان به فارسی (پارسی، دری یا تاجیکی)، اَچُمی، کُردی، تاتی، لکی، پشتو، بلوچی، آسی، لری،ترکی، مازنی، تالشی و گیلکی و بختیاری اشاره کرد. با توجه به اینکه شاهد چند زبانگی در مناطق و شهرهای متعدد در ایران هستیم و با توجه به آسیبهایی که ممکن است در روند آموزش و تعامل های اجتماعی به دلیل این موقعیت به کودک برسد، این مسئله باید به عنوان موضوعی حائز اهمیت در حوزه آموزش و تربیت کودک مورد توجه قرار گیرد.
اهمیت زبان و تأثیر دوزبانگی بر کودکان
زبان مختص انسان است و در قالب واژگان و ساختارهای مشخص و خاصی، قصد فرد را آشکار میکند. زبان نیاز به محرکهایی دارد تا در بستر مناسب، رشد و تکامل خود را آغاز نماید و محیط بر تحریک قوه نطق(زبان) نقش به سزایی دارد. اهمیت زبان و تأثیر آن در زندگی روزمره کاملاً روشن است، دریافت صحیح مطالب و شناخت درست مفاهیم در برقراری ارتباط و درک مطالب درسی وابسته به پیشرفت در مهارت های زبانی است. زبان ابزار اصلی فکر کردن و تفکر متکی بر زبان است، همچنین زبان بر فعالیتها و عملکردهای ذهنی، تعاملهای اجتماعی، روابط عاطفی و فرهنگ ما بسیار تأثیرگذار است. کودک در مرحلهی فراگیری زبان در فرآیند رشد در ابتدا زبان مادری خود را به عنوان زبان اول میآموزد، "تقلید" سادهترین نظریهی رشد زبان است و معتقد است کودکان زبان را از راه تقلید از بزرگسالان میآموزند و البته با توجه به نظریه های مختلف که در این زمینه وجود دارند و وضعیت دانش امروز، انتخاب قاطعانه از این نظریههای متنوع وجود ندارد. منطقی به نظر میرسد که ترکیبی از مهارتهای تقلیدی، ابزار فراگیری فطری زبان، رشد شناختی و تعامل و ارتباطهای اجتماعی به رشد زبان کمک کنند.
تأثیر دو زبانگی بر دانشآموزان کلاس اول
کودکان در بدو ورود به مدرسه برای آغاز کلاس اول، زمان و فرصت کافی برای یادگیری دو زبان را ندارند و به همین دلیل ممکن است تداخل در کلمات و واژهها برای آنها رخ داده و به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر دچار اضطراب شدید شوند. گاهی کودکان دو زبان مختلف را با هم اشتباه میگیرند و به همین دلیل ممکن است با وجود دانستن معنا و جزئیات یک کلمه، آن را به خاطر نیاورند. با توجه به مقدمه فوق، شاهد هستیم که چند زبانگی در ایران به مناطق معدودی اختصاص ندارد و این موضوعی با اهمیت و حاوی پیامی مهم در حوزهی آموزش و پرورش، به منظور تأکید بر تعلیم و تربیت ویژهی کودکان دوزبانه است. کودکان با زبان غیر فارسی هنگام ورود به مدرسه، به دلیل ساختار محتوایی و آموزش برنامههای درسی به دانشآموزان بر پایه زبان فارسی؛ جایگاهی برای زبان مادری خود در برنامه آموزشی نمییابند. چنین شکافی بین زبان مدرسه و زبان مادری کودک، بر انگیزه فردی دانش آموز برای تحصیل تأثیر منفی میگذارد و روند آموزش را هم برای معلمان و هم خود دانشآموز با دشواری مواجه میکند. در ایران کودکان دوزبانه باید در سن "هفت سالگی" زبان فارسی را به عنوان زبان دوم بیاموزند و به سطح آستانهی توانش زبانی برسند. رسیدن به این مرحله ممکن است برخی فرصتهای طلایی آموزشی و شرایط بهینه یادگیری را از آنها سلب کند و فرصت مطلوب یادگیری به سختی صورت گیرد و ریشه-دار و عمیق نباشد. به نظر میرسد با ارائهی راهبردهای اصولی مانند دورههای آموزشی پیش از دبستان حتی بتوان از دوزبانگی دوران کودکی برای پیشبرد تواناییهای زبانی و غیر زبانی آنها بهره گرفت. زبانآموزی درآموزش و پرورش بخش مهمی از برنامهی درسی دانشآموزان را به خود اختصاص میدهد و در مناطقی که زبان فارسی به عنوان زبان دوم آموزش داده میشود، ممکن است کودکان در وفق دادن خود با نظام آموزشی تک زبانه مشکلات بیشتری را تجربه کنند و از نظر روانشناسی ممکن است آنها با اضطراب و مشکلات احساسی و عاطفی مواجه شوند. از طرفی ممکن است ارتباط دوسویه بین معلم و دانشآموز که در سال اول تحصیل بسیار بااهمیت است، به درستی شکل نگیرد و همین امر باعث افت و شکست تحصیلی شود.
دو دیدگاه عمده به منظور رویارویی با این مسئله مهم وجود دارد:
- استفاده از زبان مادری، به ویژه در سالهای نخست آموزش (نظر موافق سازمان یونسکو).
- برنامههای آموزشی جبرانی ویژهی دانشآموزان دوزبانه و ارائهی آموزشهای "پیشدبستانی" در سطح وسیع.
مزیتهای پیشدبستانی
- فراهم کردن ابزار و شرایط مناسب در دورههای پیشدبستان مانعی بر سر راه بروز اضطراب، مشکلات عاطفی و روانی اکثر دانشآموزان غیر فارسی زبان در آغاز ورود به مدرسه ایجاد مینماید.
- اصول و راهبردهای آموزش در کنار جذابیتهای دورههای پیشدبستان با به کارگیری شیوه های خلاق آموزشی همراه با بازی و ... به رشد شناختی کودکان بسیار کمک خواهد کرد.
- آزادی بیشتر و مناسب با سن کودکان در پیشدبستان برای انجام فعالیتها، به دلیل بهرهگیری از سرگرمی، بازی و نشاط به رشد هوش هیجانی و هوش اجتماعی کودک، بهبود تعاملهای اجتماعی و تقویت روحیهی کار تیمی، رشد جسمانی و سلامت روان منجر خواهد شد.
- بین آموختههای کودک و به کارگیری آنها در مسائل آموزشی در محیط پیشدبستان هماهنگی وجود داشته و بسیار کاربردی خواهد بود. * تواناییهای زبانی و غیرزبانی با حضور به موقع کودکان با گویش غیر فارسی در پیشدبستان شکوفا خواهد شد.
- کودکان مهارت رفع نیازهای فردی، اجتماعی و عاطفی با زبان مشترک را آموزش خواهند دید. با توجه به نکات مطرح شده حضور در دورهی پیشدبستانی به خصوص به منظور آموزش زبان فارسی در مناطقی با گویش محلی و یا زبان غیرفارسی ضروری به نظر میرسد.