ایامگاه فروردین
- یکم فروردین ماه، جشن نوروز؛
- ششم فروردین ماه، روز امید، روز شادباش نویسی زادروز زرتشت؛
- هفتم فروردین ماه، روز جهانی تئاتر؛
- دهم فروردین ماه، جشن آبانگاه؛
- سیزدهم فروردین ماه، جشن سیزده به در؛
- هفدهم فروردین ماه، جشن سروشگان، ولادت امام حسن (ع)؛
- هجدهم فروردین ماه، روز جهانی بهداشت؛
- نوزدهم فروردین ماه، روز جشن فروردینگان؛
- بیستم فروردین ماه، شب قدر؛
- بیست و یکم فروردین ماه، ضربت خوردن حضرت علی (ع)؛
- بیست و سوم فروردین ماه، شهادت حضرت علی (ع)؛
- بیست و پنجم فروردین ماه، روز بزرگداشت عطار نیشابوری؛
1 فروردین، جشن نوروز، جشن سال نو
نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از قدیمیترینجشنهای به جا مانده از دوران ایران است. مردم در مناطق گوناگون فلات ایران، نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری میگویند. هفت سین مهمترین نماد نوروزی است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است و مردم آن کشورها جشن برپا میکنند. ایرانیان نوروز را آغازگر طبیعت، گاه رویش و زایش باغ و بوستان میدانند و بر این باور هستند که در نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگاهی نو، آغاز کنند.
6 فروردین، روز امید، روز شادباش نویسی، زادروز زرتشت
آیین بسیار زیبایی برای جشنهای نوروزی از دوران قدیم بجا مانده است. به نظر میآید ایرانیان در روز شادباش نویسی (ششم فروردین)، آرزوها و خواستههای نیک خود را برای دیگران مینوشتند و به دست آنها میسپردند. این آیین به شکلهای دیگر، هنوز هم در میان مردم ما جا دارد. در گاهشماری ایرانی روز ششم هر ماه، خرداد روز نام دارد. خرداد روز از فروردین ماه (روز ششم فروردین)، یکی از روزهای مهم در گاهشماری ایرانی است. .ششم فروردین ماه به نامهای «روز شادباش نویسی»، «روز امید» یا روز «نوروز بزرگ» خوانده میشود و از روزهای مبارک ایرانیان است. از این روز به نام «هودرو» یا «هفدورو» یعنی روزی که هفتاد و دو رویداد سرنوشت ساز در زندگی و تاریخ ایرانیان روی داده است نیز نام برده شده است. به نظر میآید نامه نویسی و شادباش نویسی از آیینهای این روز بوده است. ششمین روز فروردین که بنا به نظر بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زردشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. دراین روز زرتشتیان در آتشکدههای هر شهر گردهم میآیند، به سخنرانیهای مذهبی گوش میدهند، اوستا میخوانند و تولد پیامبرشان را جشن میگیرند. آب پاشیدن به همدیگر، دود کردن اسپند و پخش کردن سنجد و آویشن نیز از دیگر مراسمهای این جشن است. گاتاخوانی، دف زنی و سخنرانی در مورد تاریخچه نوروز و جشن زایش زردشت از جمله برنامههای این مراسم میباشد. حضور در نیایشگاه شاور اهرام ایزد و سایر نیایشگاهها و مکانهای مقدس دینی در صبح روز ششم فروردین از دیگر آیینهای بزرگداشت زایش زرتشت است، که در همه شهرهای زرتشتی نشین برگزار میشود.
7 فروردین، روز جهانی تئاتر
در سال 1961 میلادی و به پیشنهاد موسسه بینالمللی تئاتر روز 27 مارس به روز جهانی تئاتر نام گذاری شد. از آن تاریخ تا به امروز، همه ساله در تاریخ بیست و هفتم مارس میلادی مراکز ملی جهانی تئاتر که متشکل از بیش از 100 عضو هستند با برگزاری مراسم مختلفی، این روز را گرامی میدارند و متناسب با داشتههای آیینی و نمایشی خود جشنهایی را برای معرفی و دعوت مخاطبان به دیدن نمایشهای صحنهای و میدانی برگزار میکنند. در ایران همه ساله مراسمی با عنوان هفته بزرگداشت تئاتر از تاریخ 9 تا 15 اردیبهشت ماه، به عنوان «جشن اردیبهشت تئاتر ایران» برای بزرگداشت این هنر و هنرمندان آن در سراسر کشور برگزار میشود.
10 فروردین، جشن آبانگاه
جشن آبانگاه یکی از قدیمیترین اعیاد و جشنهای ایران است. ایرانیان این جشن را به این دلیل برگزار میکردند که نخستین آبان-روز در سال بوده است. این جشن در ستایش الهه آب برگزار میشد. میتوان گفت دو جشن بهاری که جشن اولین شنبه سال و اولین چهارشنبه سال هستند خوشبختانه در بعضی نواحی جنوب خراسان و چهارمحال و بختیاری برگزار میشوند. مراسم این اعیاد تقریباً شبیه سیزده به در است و مردم برای جشن گرفتن این روز خاص به طبیعت میروند و شادی میکنند. جشن دیگری جشنی است که در دهم فروردین ماه در ایران باستان برگزار میشده و جشن آبانگاه نام داشته است. جشن آبانگاه با جشن آبانگان که در دهم آبان برگزار میشده متفاوت است و نباید با آن اشتباه گرفته شود. جشن آبانگاه رابه این دلیل برگزار میکردند که اولین آبانروز درسال بوده است. جشنی در ستایش آبان که در واقع همان ناهید یا آناهیتا است، چون ناهید ابتدا سیاره بوده و بعد ها تبدیل به ایزد بانوی نگهبان آبهای روان و پاکیزگی آبها شده است. اهمیت آب و الهه آن برای ایرانیان ایرانیان از قدیم با مشکل کم آبی مواجه بودند. این ویژگی وقتی با کشاورزی که پیشه اصلی آنها بود جمع شد، توجه به آب را بیش از پیش مهم کرد. ایرانیان به همین سبب به الهه آب توجه بسیاری داشته و در کل احترام بسیاری به آب میگذاشتند. هرودوت تاریخدان یونانی در این باره میگوید: «ایرانیان در میان آب ادرار نمی کنند، آب دهان و بینی در آن نمیاندازند و در آن دست و روی نمیشویند.»
13 فروردین، جشن سیزده به در
بهطور کلی در میان جشنهای ایرانی جشن سیزده به در کمی مبهم است در منابع قدیمی اشارههایی به «روز سیزدهم فروردین» هست. شاید سیزدهبدر سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش.بوده و از پیش از زرتشت (1800 پیش از میلاد) مرسوم بوده. گفته میشود ایرانیان در زمان قدیم در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرسانیدند. در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژهای دارد. بهعنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده میشود و متعلق به ایزد تیر است. تیر در زبان اوستایی «تیشتَریَه» خوانده میشود، و هم نام تیشتر، ایزد باران میباشد.با توجه به نام ایزد باران، میتوان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بودهاست. اکنون هم زرتشتیان از بامدادِ روزِ تِشتَر، سفره نوروزی را برمیچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشتهباشند. ایرانیان آن روز را بیرون از خانه گذرانده و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند.
17 فروردین، جشن سروشگان
هفدهمین روز از هر ماه در گاهشماری ایرانی «سروش » نام دارد و هفدهم فروردین نخستین روز سروش سال، هنگام جشن «سروشگان» یا جشن «هفدهروز» است. این روز در ستایش ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری بوده است. سروش از ایزدان بزرگی است که نیایش را به مردم آموخت. روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می شده است. ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد میرفتند. فرشته سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یکهزار ستون که به خودی خود روشن است. هیچ موجودی از او پیشی نمیگیرد. او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر میکند. سروش همیشه بیدار است و هرگز به خواب نمیرود و مخلوقات مزدا را پاسبانی میکند و برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب،سه بار به دور زمین میگردد. نماد مادی سروش خروس نام گذاری شده که با بانگ بامدادی خود مردم را به ستایش خداوند بخواند.
18 فروردین، روز جهانی بهداشت
روز سلامتی یا روز جهانی بهداشت هرسال مصادف با 18 فروردین است و هرسال شعار متفاوتی دارد. سلامت چیزی نیست که بتوان به آن اهمیت نداد. هر فردی اگر بخواهد زندگی باکیفیتی داشته باشد باید به سلامت فردی و حتی اجتماعی توجه داشته باشد. این موضوع آنقدر با اهمیت است که سازمان بهداشت جهانی هر سال یک هفته را به عنوان هفته سلامت در نظر گرفته و شعاری هم برای آن انتخاب میکند. روز سلامتی یا روز جهانی بهداشت بالا بردن آگاهی عموم مردم جهان در ارتباط با بحث سلامت و بهداشت است بهداشت به زبان فارسی دری «صحت» به معنی حفظ سلامتی و تندرستی است. در واقع علم و هنر پیشگیری از بیماریها، طولانی کردن عمر و بالا بردن سلامتی بهوسیله کوششهای فردی و اجتماعی را بهداشت میگویند. بر این اساس، برای بهداشت فردی، عمومی، روانی و غذایی تعریفهایی وجود دارد.
19 فروردین، روز جشن فروردینگان
میدانیم در رسوم زرتشتی وقتی نام ماه و روز با هم موافق میافتد آن روز را جشن میگیرند. روز نوزدهم فروردین ماه که فروردین روز نام دارد از جمله از آن روزها است و آن را جشن فروردینگان یا فروردگان میگویند. این جشن نیز همان طور که از اسمش پیداست به فره وهر درگذشتگان پاک تعلق دارد و به یاد آنان میباشد. زرتشتیان عموماً از بزرگ و کوچک در این روز به پرستشگاه میروند، اوستا میخوانند و به عبادت خدا میپردازند و برای شادی روان درگذشتگان و رفع احتیاج نیازمندان با دادن پول یا مساعدتهای دیگر اقدام لازم را به عمل میآورند. نظیر این جشن در ادیان دیگر نیز وجود دارد و آنرا جشن اموات میگویند. در نزد هندوان ستایش نیاکان شبیه فروردگان ایرانی میباشد. در جشن فروردینگان پارسیان هند به آرامگاه میروند و در معبد آنجا چوب صندل بخور میدهند. زرتشتیان ایران در جشن فروردگان به آرامگاه درگذشتگان میروند و اوستا میخوانند و احسان و انفاق میکنند و هفت جور میوه خشک از قبیل خرما، انجیر، سنجد، کشمش و غیره که در اصطلاح لرک نام دارد تهیه میکنند و موبد بر آنها اوستا میخواند و پس از خواندن اوستا که در واقع تبرک میشود بین مردم تقسیم میکنند. علاوه بر لرک، میزد نیز برای انجام مراسم آماده میشود. میزد عبارت است از میوههای تر و خوراکیهایی است که برای تشریفات آفرینگان استفاده میشود.
20 فروردین، شب قدر
شب قدر به عربی لیله القدر، به معنای شب سرنوشت؛ که شب فرمان، شب قدرت، شب ارزش، شب تقدیر، یا شب اندازهگیری نیز ترجمه شده نام شبی است که در قرآن، به خصوص سوره قدر، از آن نام برده شدهاست. اغلب مسلمانان اعتقاد دارند قرآن برای اولین بار در شب قدر از سوی خدا بر محمد نازل شد. اسلامشناسان نظرات متفاوتی درباره معنای شب قدر در قرآن ابراز کردهاند؛ از جمله اینکه سوره قدر ریشه در یکی از اشعار افرایم سوری دارد و منظور از شب قدر، تولد عیسی است. تاریخ دقیق شب قدر مشخص نیست و از نظر شیعیان این شب یا شب نوزدهم ماه رمضان است یا بیست و یکم یا بیست و سوم. در اعتقادات مسلمانان، شب قدر در طول ماه رمضان واقع میشود . نه قرآن و نه احادیث جمعآوریشده روز دقیقی که شب قدر باید بزرگداشت شود را آشکار نمیکنند. مسلمانان مخصوصاً ده شب آخر ماه رمضان را مبارک میدانند. مسلمانان معتقدند که شب قدر با نعمت و رحمت فراوان خدا فرا میرسد، گناهان آمرزیده میشود، دعاها پذیرفته میشوند و این فرمان سالانه برای فرشتگان است که آن را طبق نقشه خدا انجام میدهند، آشکار میشود.
21 و 23 فروردین، ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع)
در سحرگاه 19 رمضان سال 40ق امام علی (ع)، امام اول شیعیان با ضربه شمشیر زخمی شد. این واقعه در مسجد کوفه توسط ابن ملجم مرادی اتفاق افتاد و به شهادت امام علی (ع) در روز 21 رمضان انجامید. بعد از شهادت حضرت علی (ع) ایشان را در نزدیکی شهر کوفه بدون این که کسی متوجه شود دفن کردند. دلیل این مساله جلوگیری از نبش قبر و بی حرمتی دشمنان نسبت به جنازه ایشان بود. بعد از گذشت سالها محل دفن امام علی (ع) کشف شد و بعد از ساخت مقبره ایشان در آنجا شهر نجف به وجود آمد.
25 فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری
فریدالدین عطار نیشابوری در سال 540 هجری قمری در کدکن نیشابور متولد شد. او یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار میرود و به گفته عارفان در زمینه عرفانی از مرتبهای بالا برخوردار بوده است. پدر عطار شغل عطاری (دارو فروشی) داشت و فریدالدین هم پس از مرگ پدرش به همین شغل مشغول شد، ولی در اواسط عمر خود دچار تحولی روحی شد و به عرفان روی آورد. از این شاعر و عارف مشهور بیش از 114 اثر وجود دارد که مهمترین آن تذکره الاولیاء، منطقالطیر، الهینامه، مصیبتنامه، پندنامه و اسرارنامه است. مولانا در تعریف از عطار میگوید هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم. او در سال 618 هجری قمری در حمله و تاخت و تاز مغولان در دروازه ورودی شادیاخ کشته شد و مزارش واقع در باغی در شهر نیشابور، هر ساله پذیرای علاقمندان به اادب و فرهنگ ایرانی است. هر سال در روز 25 فروردین، مراسم بزرگداشت عطار در نیشابور برگزار میشود.
هفتهشمار مدارس
هفته سوم فروردین؛ برگزاری جشن ولادت امام حسن مجتبی (ع) و تکریم روزهداران
هفته سوم فروردین؛ برگزاری مراسم عزاداری شهادت حضرت علی (ع) و مراسم احیاء
هفته چهارم فروردین؛ بزرگداشت عطارنیشابوری، بزرگداشت ارتش جمهوری اسلامی
نمایی از فعالیتهای پیش دبستان
- سه شنبه بیست و دوم فروردین روز جهانی حیوانات خانگی است. در هر شعبه با توجه به شرایط و امکانات برنامهای جهت شناخت حیوانات خانگی و مسئولیتپذیری و چگونگی نگهداری حیوانات اجرا خواهد نمود.
- شنبه بیست و ششم فروردین روز جهانی هویج و موز است. هر مدرسهای با برنامهریزی مدیر و مربیان، برنامه مفرحی برای این مناسبت اجرا میکند.
- مسابقه چشم و سبد برای دانشآموزان در این ماه برگزار میشود.
مقاله
مهارتهای فرزندپروری
امروزه هیچ پدر و مادری وجود ندارد که در زمینه رفتار با کودک خود با مشکل مواجه نشده باشد، چون دنیای کودکی با دنیای بزرگسالان بسیار متفاوت بوده و بسیاری از افراد جامعه ما از روشهای آموزشی و تربیتی مدرن در رابطه با آموزش کودکان اطلاعات چندانی ندارند. متاسفانه بسیاری از والدین بدون آموزش و آگاهی لازم در مسیر تربیت فرزند وارد میشوند و معمولاً از طریق آزمون و خطا دانش و مهارت فرزند پروری را کسب میکنند. با توجه به اینکه ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات روحی و روانی در بزرگسالی، در دوران کودکی افراد یافت میشود و همینطور علاوه بر عوامل ارثی و ژنتیکی، عوامل محیطی نیز در شکلگیری شخصیت انسان اثر دارد. بنابراین محیطی که کودک درآن رشد میکند و نحوه رفتار والدین در نوع رفتار و روح و روان کودک اثر میگذارد. پس میتوان با آگاهی از مهارتهای فرزندپروری، نسلی سالم را پرورش داد و مشکلات رفتاری و چالشهای دوران کودکی را حل نمود.
آنچه پدرها و مادرها باید بدانند:
باید توجه داشت که پاداش با باج خواهی متفاوت است. من فرزندم را بدون هیچ قید و شرطی و در همه حال دوست دارم. اگرچه برخی رفتارهای نامطلوب فرزندم گاهی مرا آزار میدهد ولی میدانم او فرزند خوبی است. فقط باید به او یاد بدهم که چگونه رفتار کند.
مهارت توجه کردن
توجه کردن یک مهارت مهم و کلیدی در تربیت کودک است و لازم است که والدین روش صحیح توجه کردن به کودک را یاد بگیرند تا باعث افزایش اعتماد به نفس و احساس کفایت در والدین شود. توجه مثبت و مناسب به رفتارهای مثبت و مطلوب کودک باعث افزایش رفتارهای مثبت کودک و در نتیجه ایجاد یک رابطه مثبت بین والدین و کودکان میشود. در هنگام بکارگیری مهارت توجه کردن دقیقا رفتاری را که کودک در حال انجام میباشد بازگو کنید و نشان دهید که حواستان به او هست و درکش میکنید. یک روش دیگر برای توجه کردن تقلید رفتارهای کودک است. کنار او بنشینید و کارهای او را عیناً تکرار کنید. مثلا کشیدن نقاشی یا ساختن یک مجسمه یا خمیر بازی. توجه کردن به کودک باعث میشود به او بفهمانیم که او را درک میکنیم و به او بازخورد مثبت میدهیم.
کارهایی که در هنگام توجه کردن نباید انجام داد
روشهای تشویق کودک (پاداش دادن)
هر فردی صرف نظر از سن خود انتظار دارد در مقابل کار خوبی که انجام میدهد مورد تشویق قرار گیرد. این موضوع در کودکان با شدت بیشتری دیده میشود. به طوریکه تشویق یک ابزار مهم تربیتی در اختیار والدین میباشد و در تغییر رفتار کودک نقش بسیار مهمی دارد و باعث تقویت، تثبیت و نهایتاً یادگیری مطلوب در او میشود. روشهای مختلف پاداش دادن عبارتند از:
دو نکته در تشویق
اصول مهم در پاداش دادن
فقط به رفتارهای مطلوبی که میخواهید ادامه پیدا کند پاداش دهید. در تشویق، گاهی بهتر است تشویق با توصیف آن رفتار همراه باشد. مثلاً از اینکه اینقدر زیبا مینویسی خیلی خوشحالم. نتیجه مهارت فرزندپروری، دوست داشتن، درک کردن و پرورش کودک است.
مهارت نادیده گرفتن
مهارت نادیده گرفتن، یکی از مهارتهایی است که جهت کنترل بعضی مشکلات رفتاری کوچک مثل نق زدن، گریه کردنهای مداوم، داد و فریاد کردن و شکلک درآوردن استفاده میگردد. باید دقت شود که این روش برای کنترل رفتارهایی که باعث نقض یک قانون یا ضایع شدن حقوق دیگران و ایجاد خطر برای کودک و دیگران میشود به کار نمیرود. چند اصل مهم در مهارت نادیده گرفتن:
روش صحیح دستور دادن به کودک
- هر چه تعداد دستورها کمتر باشد مؤثرتر بوده و کودک بهتر متوجه شده و سریعتر آن را اجرا میکند.
- با صدای محکم و قاطع و البته بدون خشونت و تهدید با کودک صحبت کنید و بگویید که باید چکار کند.
مثلک
با یک گل بهار نمیشود! در زمانهای قدیم جوانی بود که به او ارث زیادی رسیده بود. اما با نادانی و بیفکری و دوستان نابابی که اطرافش را گرفته بودند؛ تمام ثروتش را از دست داد و هیچچیز برای آینده و معاشش ذخیره نکرد. دوستانش هم که فقط در دوران خوشی و ثروت او بودند؛ کمکم از اطرافش رفتند و تنها و بیکس و بیپول، خودش ماند و خودش. خلاصه کار به جایی رسید که به جز لباس گرمی که در فصل زمستان با خودش آن را گرم میکرد چیز دیگری نداشت. یک روز گرسنگی به او فشار آورده بود. جوان به دنبال یک لقمه نان خشک میگشت تا با آن سیر شود. در حین جستوجو دید که در کنار جاده بوتهای به گل نشسته و روی درختی نیز پرستویی لانه کرده است. با این فکر که دیگر زمستان سپری شده است و بهار سر رسیده است و دیگر نیازی به لباس گرم خود ندارد. آن را به چند سکه فروخت و با پول لباسش برای خودش غذای گرمی تهیه کرد و بعد از مدتها دلی از عزا درآورد. اما بعد از یکی دو روز سرمای شدید و یخبندان آغاز شد. او که از شدت سرما میلرزید و بر بخت بدش لعنت میفرستاد خودش را سرزنش کرد که «چرا با دیدن یک بوته گل بهاری و یک پرنده فکر کردی زمستان و سختی آن تمام شده است با این که هنوز سرمای هوا به این زودیها نمیرود.» ضربالمثل با یک گل بهار نمیشود تقریباً هممعنی با ضربالمثل «یک دست صدا ندارد» است. این دو ضربالمثل را زمانی به کار میبریم که میخواهیم بگوییم با دیدن اولین نتیجهی خوبی یا بدی یک کار نباید از آن دست بکشیم و یا دیگران را به آن تشویق کنیم. باید صبر کنیم تا نتیجهی نهایی را ببینیم.
World Art Day
World Sports Day
قلک کوچولو
دلیل اینکه یک نفر امروز در سایه نشسته این است که؛ خیلی وقت پیش، یک نفر در آنجا یک درخت کاشته است. "وارن بافت " سلام و صد سلام، سال نو مبارک، صد سال به این سالها، قلک کوچولو سال نو را به تمامی دوستدارانش تبریک میگوید. به نظر من سال نو همیشه نوید بخش افکار نو، کردار نو و تصمیمهای نو برای آینده است. آیندهای که همه امید داریم بهتر از گذشته باشد. به من بگویید ببینم تعطیلات نوروز به شما خوش گذشته؟ این دو هفته که تعطیل بودید چه کارهایی انجام دادهاید؟ چه چیزهای جدیدی یاد گرفتهاید؟ "قلک کوچولو کلی چیزهای جدید یاد گرفته است." چقدر به سواد شما اضافه شده است؟؟؟ مسافرت رفتهاید؟ خیلی دوست دارم بدانم که تعطیلات خود را چگونه گذراندهاید. " قول بدهید که در اولین فرصت به من بگویید" من خیلی با گپ دوستانه موافق هستم. امروز دربارهی بیمه صحبت کنیم؟ "با صدای بلند جواب بدهید." خب حالا که شما هم موافق هستید برویم ببینیم که بیمه چی هست ؟ و چه کمکی به ما میکند؟ بچهها قلک کوچولو رفته و کلی تحقیق کرده و بالاخره فهمیده ریشهی واژهی بیمه چی هست؛ در واقع بیمه از «بیم» که به معنی ترس و عدم اطمینان است میآید. " چه جالب "
در تحقیقات گستردهای که من قلک کوچولو انجام دادم متوجه شدم؛ بیمه عملی است که اشخاص با پرداخت پولی مسؤلیت کالا یا سرمایه یا جان خود را بهعهدهی دیگری میگذارند و بیمه کننده در هنگام بروز مشکل باید مقدار زیان را بپردازد. "خیلی هم عالی، چی از این بهتر میشود." دوستان خوبم شما انواع بیمههای رایج در جهان را میشناسید؟ " مگه شما سواد مالی ندارید؟؟؟ یکی از معروفترین انواع بیمهها، بیمه خودرو است. بیمه عمر از جمله معروفترین بیمهها در کشورهای پیشرفته است که بیشتر مردم اقدام به خرید آن میکنند. بیمه سلامت یا بیمه درمانی، یکی از رایجترین انواع بیمه در اکثر کشورها و همین طور در کشور خودمان است. بیمه مسئولیت یکیدیگر از انواع بیمههای رایج در جهان محسوب میشود. بیمه اموال، نوعی از بیمه است که اموال افراد را در مقابل خسارات ناشی از حوادث مختلف بیمه میکند. "به انواع بیمههایی که گفتم دقت کردید، به نظرتون چیزی از قلم من نیافتاده است؟" بچهها اصلا میدانید چرا همهی مردم این قدر به بیمه اهمیت میدهند و خواستار آن هستند؟ واقعیت این است که بیمه در حوادث ناگوار بیشترین کاربرد خود را برای بیمه شده نشان میدهد، بیمه درون خود نوعی «اطمینان خاطر» و «آرامش» دارد که همهی ما به آن احتیاج داریم. بچهها حتماً به قلک کوچولو بگویید که شما از چه بیمههایی تا کنون استفاده کردهاید و با چه شرکتهای بیمهای آشنایی دارید؟ منتظر جوابهای شما هستم.
چی بخوریم؟
پارفیت میوهای، یک دسر بهاری جذاب
اگر برای برنامه غذایی خود به دنبال یک میان وعدهی جدید و البته خوش طعم و پرخاصیت هستید پارفیت میوه را از دست ندهید. آماده کردنش شاید 20 دقیقه هم وقتتان را نگیرد.دسر پارفیت از دسرهای خوشمزه و دلچسب است که برای مهمانیها و جشن تولدها نیز بسیار مناسب است . با انواع میوهها و مغزها میتوان آن را تهیه نمود . علاوه بر عسل، میوهها هم حاوی آنتی اکسیدان و انواع ویتامینها هستند و جوی پرک نیز به عنوان یک کربوهیدرات به این دسر خوشمزه اضافه میکند. در این بخش با طرز تهیه یک پارفیت خوشمزه با طعم موز و توت فرنگی آشنا خواهید شد.
مواد لازم برای تهیه پارفیت میوهای
- موز 2 عدد؛
- جو پرک 1/3 لیوان؛
- بیسکوییت مقداری؛
- پنیر خامهای 200 گرم؛
- عسل به مقدار دلخواه؛
- توت فرنگی به مقدار دلخواه؛
- پودر قند 2 قاشق غذاخوری؛
- خامه فرم گرفته 1 لیوان (میتوانید از ماست پرچرب هم استفاده کنید)؛
طرز تهیه پارفیت میوهای
پنیر خامهای، پودر قند و خامه را داخل کاسهای بریزید و خوب مخلوط کنید تا حجیم و یکدست شود. موز و توت فرنگی را خرد کنید سپس داخل لیوان را با موز، توت فرنگی، جو پرک، بیسکوییت خرد شده و کرم خامهای پر کنید، ظرف دسر را داخل یخچال قرار دهید تا خوب سرد شود سپس نوش جان کنید. نکته: به جای بیسکویت میتوانید از کیک یا شیرینی خشک و به جای جو پرک میتوانید از انواع مغزها مانند گردو، پسته، بادام و ... استفاده کنید.
داستانی از شاهنامه
هفتخوان در شاهنامه فردوسی هفت مرحله سختی بودند که رستم و اسفندیار گذراندند. در این شماره از قاصدک با سه خوان اول شاهنامه آشنا میشوید. کیکاووس در قلعهای در مازندران اسیر است. رستم به نجاتش میرود و در راه از هفت بلا جان سالم به در میبرد.
خوان یکم: نبرد رخش با شیر جنگل
رستم برای آزاد کردن کاووس از دست دیوان بر اسبش رخش نشست و با سرعت به راه افتاد رخش شب و روز میتاخت و رُستم بعد از دو روز اسب سواری گرسنه شد و به فکر غذایی برای خودش افتاد. بعد از مدتی به دشتی پر از گور(گورخر) رسید. رستم پایش را به زین رخش فشارداد و از حرکت ایستاد. گوری را شکار کرد. با نوک تیر آتشی روشن کرد و گور را بریان کرد و خورد. و بعد از آن افسار از سر رخش باز کرد و او را به چرا رها ساخت و خودش به نیستانی نزدیک شد و در آن جا آسوده خوابید و گمان کرد که نیزار امن است.اما آن نیستان خانهی شیر بود. وقتی شب فرا رسید شیر به جایگاه خودش برگشت. رستم و رخشش را دید. با خودش گفت اول باید اسب را شکار کنم و بعد سوارآن (رستم) را میخورم. پس به سوی رخش حمله کرد. رخش مثل آتش بجوشید و دو دستش را بالا آورد و بر سر شیر زد و با دندانش پشت شیر را گاز گرفت. چنان شیر را بر خاک زد تا او را ناتوان کرد.. رستم بیدار شد، دید شیر دمان.از پای رخش درآورده او را خسته کرده است. رستم گفت: «ای رخش ناهوشیار! که گفت که تو با شیر بجنگی؟ اگر بدست شیر کشته میشدی من چگونه خودم و کمند و کمان و گرز و تیغم را پای پیاده به مازندران میرساندم؟»این را گفت و دوباره خوابید تا صبح فرا رسید.
خوان دوم از هفتخوان رستم : گذر از بیابان خشک و بیآب و علف
وقتی خورشید از سر کوه بالا آمد و صبح شد رستم بیدار شد و تن رخش را تیمار کرد و زین بر او گذاشت و به راه افتاد، بعد از مدتی به بیابانی بیآب و سوزان رسید، گرمای راه چنان بود که اگر مرغی از آن عبور میکرد بریان و پخته میشد، زبان رستم چاک چاک و رخش خسته شد، رستم پیاده و چوب در دست راه میپیمود، بیابان دراز و گرما زورمند و چاره ناپیدا بود. رستم خسته شد و رو به آسمان کرد. گفت: ای داوری که آسایش همه از توست، اگر از رنج کشیدن من خوشحالی رنج من بسیار شد، من این رنج را بر خود خریدم مگر این که خداوند خودش شاه کاووس را آزاد کند و ایرانیان را از چنگال دیو رها کند که همه آفریده و بنده پروردگار هستند، من جان و تنم را در راه رهایی آنان گذاشتم. تو که دادگری و ستم دیدگان را در سختی یاری میدهی کار من را تمام نکن و زحمتم را به باد نده. دست من را بگیر و کمکم کن. رستم همچنان راه میرفت و با خداوند در نیایش بود، اما روزنهی امیدی پدیدار نبود و هربارکه توانش کمتر میشد. مرگش را در نظرمیآورد و با افسوس به خود میگفت: اگر با لشکری رو به رو میشدم مثل شیر به جنگ با آنان میرفتم و با یک حمله آنان را نابود میکردم. اگر کوهی برسر راهم قرار میگرفت با گرز سنگین کوه را فرو میریختم و پست میکردم و اگر رود جیحون بر من میغرید به نیروی خداداد در خاکش فرو میبردم. ولی با راه دراز و بیآب و گرما سوزان دلیری و مردی چه سودی دارد و مرگی را که این چنین باشد چه کار میتوان کرد؟
خوان سوم از هفتخوان رستم : نبرد رستم و اژدها و کشته شدن اژدها به دست رستم
رخش تا نیمه شب مشغول چرا در دشت بود. اما دشتی که رستم در آن خوابیده بود استراحتگاه اژدهایی بود که از ترس آن شیر و فیل و دیوی جرأت نداشتند از آنجا گذر کنند. وقتی اژدها به استراحتگاه خود بازگشت رستم را دید که خوابیده است و رخش را در چرا دید. تعجب کرد که چگونه کسی به خودش جرأت داده و به این دشت آمده؟ پوزهاش را به طرف رخش گذاشت. رخش با ترس به طرف رستم دوید و سمش را بر خاک کوبید و دم را تکان داد و شیهه زد. رستم از خواب پرید و با تیر و کمانش با سرعت به سمت اژدها دوید. اما اژدها ناگهان مانند یک جادو ناپدید شد. رستم اطراف خودش را نگاه کرد و چیزی ندید. از دست رخش عصبانی شد که چرا او را از خواب بیدارکرده است و دوباره بخواب رفت. اژدها باز از تاریکی بیرون آمد. رخش باز هم به سمت رستم رفت و سم بر زمین کوبید و خاک بلند کرد. رستم بیدار شد و بر بیابان نگاه کرد و باز هم چیزی ندید. خشمگین شد و به رخش گفت: «در این شب تیره به فکر خواب نیستی و میخواهی که من هم بیدار باشم!؟ اگر این بار مرا از خواب بیدار کنی سرت را با شمشیر تیز از تنت جدا میکنم و خودم پیاده به مازندران میروم. گفتم اگر دشمنی به سمتت آمد با آن نجنگ و کار را به من واگذار کن. نگفتم من را بیخواب کن.
بار سوم اژدها با صدای بلندی پدیدار شد و از دهانش آتش بیرون انداخت. رخش از چراگاه بیرون دوید اما از ترس رستم و اژدها نمیدانست چه کار کند که اژدها زورمند و رستم خشمگین بود. سرانجام مِهر رستم او را به طرف رستم کشید. و مثل باد پیش رستم رفت و خروشید و جوشید و زمین را با سم خود چاک چاک کرد. رستم از خواب خوش بلند شد. اما خداوند چنان کرد که این بار زمین از پنهان ساختن اژدها سر باز زد. در تاریکی شب چشم رستم به اژدها افتاد. شمشیرش را درآورد و مثل ابر بهار غرید و به سوی اژدها رفت و گفت: نامت چیست که جهان تو به پایان میرسد. میخواهم که بینام بدست من کشته نشوی. اژدها غرش کرد و گفت: حتی عقاب هم جرأت پریدن بر این دشت را ندارد و ستارهها هم این زمین را در خواب خود نمیبیند. تو به فکر مردن بودی که پا در این دشت گذاشتی. نام تو چیست؟ رستم گفت: «من رستم دستان از خاندان نیرمم و خودم به تنهایی یه لشکرم . باش تا مرگ مرا ببینی.» این را گفت و به اژدها حمله کرد. اژدها زورمند بود و چنان با رستم به جنگ درآمد که انگار پیروز خواهد شد. رخش وقتی اژدها را دید ناگهان بلند شد و دندانش در تن اژدها فرو کرد و پوست او را مثل شیر پاره کرد. رستم از رخش تعجب کرد. شمشیر را کشید و سر از تن اژدها جدا کرد. رودی از خون بر زمین ریخت و تن اژدها چون کوهی بیجان بر زمین افتاد. رستم جهان آفرین (خدا) را یاد کرد و سپاس گفت. در آب رفت و سر و تنش را شست و بر روی رخش نشست و باز به راه خود دامه داد.
هنر ایرانی
سوزن دوزی، هنر فاخر دست زنان بلوچ
هنر سوزندوزی یکی از هنرهای تاریخی دست زنان بلوچ و ایرانی است. بلوچستان، با مردمان سختکوش و خستگی ناپذیرش به عنوان مهمترین و ظریفترین هنرهای دستی ایرانی شناخته میشود به طوری که آنچه ساکنان این منطقه از قدیم به عنوان هدیه به میهمانان اهدا میکردند. امروزه به عنوان گوهری گرانبها در ایران و جهان شناخته میشود. به گونهای که باید آن را نور چشم زنان بلوچ نامید. زیبایی هنر سوزن دوزی بلوچ به این است که در زندگی روزمره مردمان این دیار کاربرد روزانه دارد و با وجود گذشت سالیان دراز و رفت وآمد مدهای متنوع لباس جایگاه خود را در فرهنگ مردمان بلوچ حفظ کردهاست. این هنر تقریباً در بین تمام نقاط بلوچستان و توسط زنان بلوچ انجام میشود. هر دختری که متولد میشود از همان زمان نوجوانی این هنر را از مادرش و نزدیکانش یاد میگیرد و هزاران سال است بدین شکل نسل به نسل منتقل شدهاست. مردم بلوچستان جز معدود اقوام ایرانی هستند که به پوشش محلی خود پایبندند. به گفته برخی پژوهشگران تا سالهای 65 و66 خرید محصولات سوزندوزی و هنر دست زنان بلوچ در بازارهای جهانی از سطح قابل قبولی برخوردار بوده، بطوری که فرانسه با بیشترین خرید مقام اول، آلمان دوم، آمریکا سوم و کشورهای ژاپن، سوئیس، انگلیس و ایتالیا در ردههای بعدی خرید محصولات سوزن دوزی بلوچ قرار داشتهاند.
ابزار کار سوزن دوزی
ابزارهای ساده وابتدائی این هنر عبارتند از:
- سوزن؛
- قیچی؛
- انگشتانه؛
نقش و طرح در سوزن دوزی بلوچی
زنان بلوچ ممکن است براساس نوع سلیقه و تجربیات خود در نقشها تغییراتی بوجود آورند و نقوش را کم وزیاد کنند اما اصل آن و در واقع هویت آن نقش هرگز از بین نمیرود. سوزن دوز نقوشی را که بکار میبرد بدون اینکه قبلا طرحی برای آنان ایجاد کند با نهایت ظرافت برروی پارچه میآورد که برای ایجاد نقش بیشتر سعی میشود از عناصر بیجان طبیعت استفاده شود تا نقشهایی مانند نقش انسان و حیوان و این شاید به علت ایمان و اعتقاداتی است که مردم بلوچ به آنها پایبند هستند اعتقاداتی که آنها را بیشتر برای تعیین نقش به سوی اشکالی میروند که با فرهنگ و مذهب آنها تفاوت نداشته باشد. تا حد امکان سعی میشود از نقوش هندسی استفاده شود. نقشهای هندسی بیشترین کاربرد را نه تنها در سوزن دوزی بلکه در انواع فعالیتها مانند سفال، زرگری و... میتواند داشته باشد. نقشهای هندسی متنوعتر از دیگر نقوش است و در عین سادگی میتواند بسیار زیبا و جذاب باشد. پس نوع طبیعت، آب وهوا، ذهنیات، روحیات، آداب ورسوم درتعیین نوع نقش بسیار موثر است وبه همین علت است که دوخت و نقش درهر منطقهای با منطقه دیگر تفاوت دارد.
استفاده از هنر سوزن دوزی بلوچ در سایر محصولات
علاوه براینکه سوزن دوزی بلوچی بر پوشاک و لباس زنان بلوچ استفاده میشد در همان زمان قدیم هم روبالشی و رومیزی و روتختی را به عنوان تزیین حاشیه سوزن دوزی میشد. از نمونههای سوزن دوزی، فرآوردههای تکمیلی نظیر: روبالشی، رومیزی، تابلو سوزن دوزی، روتختی، بند دوربین، لبه چادر و لبه شال، کیف، جای جوراب، جای کلید، جای دستمال کاغذی، پارچه، کفش، کمربند، کیف، آباژور، چکمه، شلیته، بلوز، کاپشن، جلد آلبوم، قاب عکس و ... تهیه میشود. بلوچی دوزی روی کوسن از قدیم در فرهنگ بلوچ انجام میشده است امروزه ترکیب هنر چرم و سوزن دوزی محصولاتی شبیه کیف پول و کیف دستی به بازار عرضه کردهاست.
خودت بساز
گل لاله در فصل بهارمیروید و زیبایی چشمگیری دارد. در بسیاری از پارکها و گلآرایی میدانهای وسط شهر و بسیاری از نمایشگاههای گل وگیاه این گل با رنگهای متنوع دیده میشود. گل لاله در فرهنگ ما نشانهی رشادت و فداکاری و خون شهیدان است. میتوانید با کاغذ (a4) رنگی این کاردستی را به راحتی درست کنید.
مسابقات
درون مدرسهای
بین المللی
فراخوان هنری Ruth Borchard 2023 این رقابت توسط گالری The Piano Nobile در لندن و مجموعه Ruth Borchard برگزار میشود. آثار هنری باید سلف پرتره باشند. آثار میتوانند در هر سایز، فرم یا استایلی باشند. آثار آبسترکت و فیگوراتیو هر دو پذیرفته میشوند. موضوع میتواند یا به تنهایی یا گروهی ارائه شود و تمامی انواع آثار هنری اعم از نقاشی، طراحی، هنر دیجیتال، پارچه، مجسمه سازی، عکاسی، سرامیک و کلاژ و بیشتر، پذیرفته میشود. از هنرمندان برگزیده درخواست میشود آثار خود را به گالری The Piano Nobile در لندن برسانند. تمامی علاقهمندان مجاز به شرکت در این رقابت هستند. هزینه ورودی: 48 پوند جوایز: برنده 10000 پوند دریافت خواهد کرد آخرین مهلت: 31 مارس 2023 (11 فروردین 1402)
بخوان و لذت ببر
نام کتاب: بلوط سبز نویسنده: اعظم مهدوی انتشارات: فنی ایران رده سنی: 7 تا 12 سال این کتاب داستانی برای آشنایی و آشتی کودکان با طبیعت و حیوانات است. ژیوان، که پسر یک شکارچی است در یک جنگل با سنجاب کوچولویی دوست میشود و آنها هرروز صبح همدیگر را در جنگل میبینند. یک روز سنجاب یک بلوط به ژیوان میدهد و به او میگوید که اگر نصف آن را بخورد تبدیل به سنجاب میشود، و اگر دوباره نصف آن را بخورد تبدیل به انسان میشود. بعد از مدتی سنجاب کوچولو، دوست ژیوان گم میشود. ژیوان تصمیم میگیرد نصف بلوط را بخورد و به دنبال دوستش برود، اما خودش هم شکار میشود و میفهمد که شکارچی سنجابها پدر او است. به هر ترتیبی ژیوان نجات پیدا میکند و دوستانش را نجات میدهد، اما پیش پدرش برنمیگردد. روزی به نزدیکی خانهشان میرود و پدرش را میبیند که غمگین نشسته است و دلش برای او تنگ شده، با پدرش حرف میزند و از او میخواهد دیگر سنجابها را شکار نکند و محیطبان شود...
نام کتاب: پسر نامرئی نویسنده: ترودی لودویگ مترجم: فرزانه خونگرم لاکه انتشارات: آوای هانا رده سنی: 7 تا 9 سال این کتاب داستان پسربچهای خجالتی به نام "برایان" است که به دلیل ساکت و خجالتی بودنش نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، درنتیجه دیگران هم او را نمیبینند و به او توجه نمیکنند. معلم مدرسه، مدیر مدرسه و همشاگردیهایش او را نمیبینند و در جمعهایشان راه نمیدهند. برایان پسر با استعدادی است اما به دلیل خجالتی بودن نمیتواند بهطور موثر ابراز وجود کند و بنابراین بقیه پی به تواناییها و استعدادهای او نمیبرند. تا وقتیکه شاگرد جدیدی به مدرسهشان میآید و زندگی برایان بعد از آشنایی با او عوض میشود...