ما از زمان تولد فرزندمان آموزش دادن به او را آغاز میکنیم. به او حرف زدن و ارتباط برقرار کردن میآموزیم. او را به مدرسه میفرستیم که خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرد و در خانواده و اجتماع، محبت کردن، دفاع از حق و ... را میآموزد اما آیا ما در میان چیزهای مختلفی که به فرزندمان میآموزیم به آموزش میهن دوستی و علاقه به وطن هم فکر میکنیم؟ آیا پرورش حس وطن پرستی در برنامه آموزشی ما وجود دارد؟
در این روزگاری که شرایط اقتصادی و اجتماعی زندگی را برای همه ما دشوار کرده است، اولین چیزی که به ذهن هر کدام ما میرسد مهاجرت و جلای وطن است. گاهی اوقات سختیهای زندگی چنان امانمان را میبرد که ترجیح میدهیم همه داراییهایمان را بدهیم و آینده بهتر برای خود و فرزاندانمان را در مملکت دیگری جستجو بکنیم و این دردناکترین حس مردم یک کشور به سرزمین آبا و اجدادیشان است. پدران و مادران ما از قرنها پیش در این سرزمین زیستهاند و با سختیها و دشواریهایش ساختهاند. آب و هوای گرم و خشک ایران، بیآبی، مشکلات کشاورزی، محدودیتهای دامپروری، موقعیت استراتژیکی حساس، جنگ و لشکرکشی، حکام نالایق و منفعت طلب، جهل و بیسوادی و... همیشه مشکلاتی را در این کشور به وجود آورده که زندگی را برای ساکنان این دیار کهن دشوار کرده است. ما قصد داریم در اینجا به شکل مختصر به بررسی ضرورت و چگونگی آموزش میهن دوستی به فرزندانمان بپردازیم پس با ما همراه شوید.
حس میهن دوستی چیست؟
میهن دوستی یعنی عشق و علاقه به کشور، فداکاری برای حفظ آن، دلسوزی برای منابع و داشتههای آن، مسئول بودن در قبال آباد کردن آن و داشتن احساس غرور و افتخار نسبت به فرهنگ و میهن تعریف گفته شده فقط یک جمله ساده نیست. حس میهن دوستی دقیقا همان حسی است که مردم هر سرزمینی باید برای پیشرفت و توسعه کشورشان داشته باشند. تا مردم یک کشور از حاکم تا شهروند عادی دلسوز مملکت خود نباشند، هیچ پیشرفت و آیندهای برای آن ملت و آن سرزمین متصور نیست. پس این مسئله بسیار مهم است که ما به فرزندانمان میهن دوستی را بیاموزیم.
آموزش میهن دوستی چگونه است؟
مسلما این سوال مهمی است که از خود بپرسیم که چگونه به فرزندمان میهن دوستی را بیاموزیم و به او بفهمانیم که دلسوزی برای وطن و عشق به آن یکی از مهمترین وظایف اوست.
اول از خودمان شروع کنیم؛
فرزندان ما همیشه ما را الگوی خود میدانند و رفتارهایشان به نوعی تقلید رفتار والدینشان است. فرزندان سبک زندگی، علایق، ارزشها و اهداف والدین خود را تقلید میکنند پس وقتی رفتار والدین چنین اهمیتی دارد باید روی آن بیشتر دقت کرد. میهن دوستی هم یکی از ویژگیهایی است که اگر والدین آن را داشته باشند میتوانند به فرزندشان بیاموزند و منتقل کنند. ممکن است خود ما هرگز به این مسئله فکر نکرده باشیم که میهن دوستی اهمیت زیادی در زندگیمان دارد اما وقتی متوجه اهمیت آن شدیم باید این حس را در خودمان تقویت کنیم و به فرزندمان هم منتقل کنیم تا او نیز با الگوگیری از ما میهن دوست شود.
به فرزندمان تاریخ بیاموزیم؛
تاریخ سرشار از داستان و تجربه است. ما برای آنکه فرزند میهن دوستی داشته باشیم باید به او تاریخ بیاموزیم و درباره افراد و وقایع گذشته با او صحبت کنیم. باید نمونههای افراد میهن دوست و وطن فروش را در تاریخ به او نشان دهیم و نتیجه کار و عملشان را برای فرزندمان شرح دهیم تا او متوجه شود که این اشخاص هستند که تاریخ و صعود و سقوط سرزمینشان را رقم میزنند.
نسل جدید را به زبان و ادبیات علاقهمند کنیم؛
ما اگر میخواهیم فرزند میهن دوستی داشته باشیم باید ارزش زبان و ادبیات سرزمینش را به او نشان دهیم. زبان راه ارتباط برقرار کردن انسانها با یکدیگر و ساخت فرهنگ بوده است. زبان فارسی پیشینه طویلی داشته است و فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرده تا به شکل امروزی آن در آمده است. این زبان در برابر زبان مهاجمان این سرزمین از یونانیان گرفته تا اعراب و ترکان و غربیان دوام آورده و امروز به دست ما رسیده است. ما باید درست فارسی صحبت کردن، فارسی نوشتن، فارسی خواندن و عشق به ادبیات را به فرزندمان یاد دهیم تا این زبان برای نسلهای بعد حفظ شود و آنها هم بتوانند از گنجینههای بیبدیل آن بهره ببرند. حفظ زبان و ادبیات یک ملت حفظ فرهنگ و ریشههای آن سرزمین است و باید حفظ و تقویت شوند.
احترام به محیط زیست و منابع طبیعی را آموزش دهیم؛
فرزند ما باید بداند برای داشتن یک زندگی سالم و خوب باید به محیط زیست و طبیعت احترام بگذارد و حفظ منابع طبیعی برایش اهمیت داشته باشد. تفکیک زباله، رها نکردن زباله در طبیعت، هدر ندادن آب، گاز و برق، درست استفاده کردن از انرژیهای طبیعی، اهمیت دادن به جنگل، درختان و گیاهان، دوست داشتن محیط زیست و... همه و همه فرزند ما را به میهن دوستی سوق میدهد و حس دلسوزی برای وطن را در او تقویت میکند.
فرزندانمان را با اجتماع و مشکلات اجتماعی آشنا کنیم؛
گاهی اوقات لازم است که فرزندمان را در شرایطی قرار دهیم که معضلات اجتماعی را ببیند. باید او را با مفهوم فقر، گرسنگی، دزدی، جهل و بیسوادی و... آشنا کنیم. اگر یک نمونه غلط و زشت را در اجتماع دیدیم نمونه درست و زیبای آن در کشوری که آن معضل را حل کرده را به او نشان دهیم. او را به تفکر دعوت کنیم تا بیندیشد که چطور معضلی در کشوری حل میشود و در کشوری دیگر هر سال سختتر و بغرنجتر میشود. یک کشور موفق چه کرده که یک کشور ناموفق از آن غافل بوده است؟ شناخت مشکلات اجتماعی و تفکر درباره حل آن فرزندان ما را مهیندوستتر و مسئولتر بار میآورد و میتوان انتظار داشت که در آینده آگاهانه برای وطنشان گام بردارند.
جغرافیا را عمقی آموزش دهیم؛
این مهم است که فرزند ما شرایط جغرافیایی کشور خود را بشناسد. ظرفیتها و محدودیتهای جغرافیایی آن را بداند و سعی کند به رفع محدودیتها و استفاده از ظرفیتهای کشورش فکر کند. اینها مطالبی است که باید در کلاس جغرافیا تدریس شود و دانشآموز را با موضوع درگیر کند تا در ذهنش سوال ایجاد شود. سوالاتی که پاسخ آنها در داشتن حس میهن دوستی و وطن پرستی است.
پایان سخن
آموزش میهن دوستی به دانشآموزان موضوعی بود که ما در این مقاله درباره آن صحبت کردیم و سعی کردیم شما والدین یا معلمان این سرزمین را با اهمیت آن آشنا کنیم. میهن دوستی حسی است عمیق و ریشهای و تا وقتی در ریشه و جان فرزندان این مرزوبوم جای نگیرد هیچ سعادتی نصیب کشور و مردمانش نمیشود. ما باید عمیقتر به این مسئله نگاه کنیم که چرا بسیاری از فرزندان ما زبان خارجی را بیشتر از فارسی، فرهنگ غربی را بیشتر از فرهنگ ایرانی و زندگی در خارج را بیشتر از زندگی در داخل کشور دوست دارند؟ چرا کشور آنطور که شایسته است پیشرفت نمیکند و به یک کشور توسعه یافته تبدیل نمیشود؟ پاسخ همه این سوالات در ضرورت تعلیم وطن دوستی نهفته است و تا زمانی که وطن دوستی در درون همه ایرانیان نهادینه نشود هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد.