در سالهای اخیر تمرکز آموزش و پرورش بر شادابسازی مدارس و ایجاد شور و نشاط در میان دانشآموزان بوده است. اما اخیراً برخی از مدارس، بدون در نظر گرفتن چارچوبهای فرهنگی کشور و بدون هیچ ضابطه و خلاقیتی، با پخش موسیقی در مدارس، سعی در ایجاد نشاط در مدارس کردهاند که باعث ایجاد جنجالهایی شده است. عدهای دلیل این اتفاقات را کمبود و نبود مربی پرورشی دانستهاند و عدهای پخش این کلیپها را سیاسی دانستهاند، که خود زنگ خطری به حساب میآید.
نشاط در مدارس از موضوعاتی است که همواره در چند سال اخیر مورد بحث قرار گرفته و بسیار مهم و محبوب است. اما در این رابطه نباید به بهانهی شادی و نشاط، عرف و شرع را زیر پا گذاشت.آن چه که پیداست، نشاط در مدارس که یکی از موارد سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است؛ دچار تحریف شده است چرا که برنامهریزیهای دقیق و قوانین دقیقی با آن همراه نیست.
موسیقی و برنامههای شاداب کننده
وجود تلفنهای هوشمند و توانایی ارتباط با فضاهای مختلف، نوع نگاه مردم حتی کودکان و نوجوانان را به خیلی موارد تغییر داده است و البته موسیقی، جدا از این مسائل نیست. بارها بر تولید محتوای مخاطبپسند تأکید شده است اما اقدامی صورت نگرفته است. گرچه با وجود اتفاقات اخیر در زمینهی پخش موسیقی در مدارس، این مسئله به صورت جدیتری در حال بررسی است. با این وجود نمیتوان دانشآموزان، کودکان و نوجوانان را از نشاط و تفریح دور کرد چرا که آنها به برنامههای شادابکننده نیاز دارند.
آموزش موسیقی در مدارس
در اکثر کشورها، آموزش موسیقی در مدارس مانند دروس ریاضی و علوم از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است و موسیقی به عنوان یک درس از دورهی ابتدایی به دانشآموزان تعلیم داده میشود. اما متأسفانه این موضوع در برخی کشورها از جمله ایران، جایی در برنامهی درسی دانشآموزان ندارد. آموزش موسیقی مانند تمرینات ورزشی که باعث تناسب اندام میشوند، میتواند به تناسب بخش شنیداری مغز کمک کند. موسیقی از طریق تأثیر بر توانایی شنیداری و بهبود کیفیت آن، باعث افزایش قدرت کسب زبان و قابلیتهای شناختی کودکان میشود. طبق نظر هب در اثر موسیقی حرکت، زبان و شناخت هماهنگی بیشتری پیدا میکنند. همچنین نشان داده شده که آموزش موسیقی در رشد شناخت و تفکر انتزاعی نقش دارد. آموزش موسیقی باعث افزایش تواناییهای کلامی نظیر تلفظ، استدلال کلامی و حافظه میشود.
افزایش مهارت شنوایی و حرکتی
در سال 2009 محققان با استفاده از MRI مطالعهای بر روی مغز 31 کودک 6 ساله انجام دادند. آنها بعد از 15 ماه آموزش موسیقی به این کودکان، متوجه شدند که بخشی از مغز آنها که مربوط به کنترل شنوایی و مهارتهای حرکتی است، بزرگتر و توانایی آنها در این مناطق بهتر از قبل شده است و حتی جسم پینهای که دو نیمکره مغز را به هم متصل میکند نیز رشد کرده است. همچنین براساس مطالعاتی که در سال 2011 بر روی 48 کودک دبستانی در کانادا انجام شد، محققان دریافتند که هوش کلامی دانشآموزان بعد از 20 روز آموزش موسیقی، افزایش یافته است و این افزایش، 5 برابر بیشتر از گروه کنترل بود که در کلاسهای هنریدیداری شرکت کرده بودند. سیلویون مورنو روانشناس دانشگاه تورنتو دربارهی آموزش موسیقی در کودکان میگوید: آموزش موسیقی در 90 درصد از کودکان باعث افزایش توانایی مغز آنها برای برنامهریزی، پردازش اطلاعات و حل مسائل میشود.
تأثیرات موسیقی بر افراد
اغلب کودکانی که با موسیقی سر و کار دارند و در کلاسهای موسیقی شرکت میکنند، به نسبت سایر کودکان اعتماد به نفس بالاتری دارند و در تمام مقاطع تحصیلی خود موفقتر هستند. این دسته از کودکان رابطهی عاطفی بهتری با والدین خود دارند و در طی روز، شادتر هستند. طبق بررسیها و پژوهشهای انجام شده، موسیقی نه تنها در فرآیند رشد و تحول بهینهی افراد بلکه بر حافظهی افراد نیز تأثیر میگذارد و این موضوعی است که غیرقابل انکار است. از جمله تأثیرات آموزش موسیقی، بهبود عملکرد حافظهی کاری و کارکردهای اجرایی است. حافظهی کاری بخشی از مغز است که میتواند در حل مسئله، پردازش اطلاعات، تصمیمگیری و قضاوت نقش مهمی داشته باشد. زمانی که آهنگی نواخته میشود، یک موسیقیدان باید بتواند نشانههای دیداری را به اصوات شنیداری تبدیل کند. همچنین باید کنترل کافی بر نحوه نوازندگی خود داشته باشد؛ این امر باعث کنترل بهتر بر عملکرد نوازندگی او میشود و کارکردهای اجرایی اش را بهبود میبخشد.
رشد خلاقیت و کسب بینش
علاوه بر این یک فرد باید بتواند بین اجزای مختلف نشانههای دیداری یک آهنگ ارتباط برقرار کند و رابطه جدیدی بین آنها کشف کند و به الگوهای جدیدی دست پیدا کند. این مسئله باعث رشد خلاقیت و کسب بینش میشود و توجه دیداری و شنیداری فرد را افزایش میدهد. موسیقی میتواند در درمان اختلالات روانی اثر داشته باشد، از جمله این اختلالات میتوان به اختلال در خواندن و اختلالات گفتار و زبان اشاره کرد. اما برای اثربخشی موسیقی بر ساختار مغز، دورهای حساس وجود دارد که تقریبأ 7 سالگی میباشد. یعنی همان دوره ابتدایی که در کشورهای دیگر آموزش آن را شروع میکنند. طبق مطالعات انجام شده، افرادی که از کودکی، آموزش موسیقی میبینند، توانایی استدلال انتزاعی بیشتری نسبت به دوستان و همسن و سالان خود دارند و این توانایی با گذشت زمان با آموزش موسیقی بهبود مییابد.
آموزش موسیقی در مدارس از دیدگاه اسلام
برخلاف تصورات و برداشتهایی که اکثر مردم دربارهی آموزش موسیقی دارند، اسلام به طور کل، موسیقی را رد نکرده و تنها معیار اسلام در بحث موسیقی، مجاز و غیرمجاز بودن آن است. حال در این میان آنچه مشکلساز شده، اختلاف نظر فقها در مورد موسیقی و غناء است، که البته میتوان بیشترین اختلاف فقها در حکم غناء را مربوط به اختلاف در مفهوم غناء دانست. در حالت کلی، هر موسیقی و غناء، ایرانی و غربی، با صدا یا بی صدا و استفاده از هر نوع ابزار موسیقی در صورتی حرام است که مبتذل و تحریککنندهی جنسی باشد، موجب فساد شود، موسیقی متناسب با مجالس رقص و گناه و عیش و نوش باشد و در نهایت سبب غفلت از خدا شود و در غیر این صورت مانعی ندارد. همچنین آیتالله خامنه ای دربارهی موسیقی و آموزش موسیقی گفته است: "استفاده از آلات نوازندگی موسیقی برای اجرای سرودهای ملی یا انقلابی یا هر امر حلال و مفیدی تا زمانی که به حد لهو مناسب با مجالس معصیت نرسیده است اشکال ندارد. همچنین موسیقی و تعلیم و یادگرفتن و ساختن آلات آن برای اهداف مذکور فی نفسه اشکال ندارد."
منطق آموزش موسیقی در مدارس
افلاطون و ارسطو در توجیه آموزش موسیقی در مدارس، بر جنبههای سودمندگرایی موسیقی تاکید داشتند. از نظر افلاطون، "آنچه مفید است، زیباست". بنابراین اینگونه میتوان گفت که، سودمندی و کارایی زیبایی خواهد بود. به عبارت دیگر، چیزی را باید زیبا دانست که برای هدفی خوب و خیر، مفید باشد. در زمینهی موسیقی نیز افلاطون چنین نگاهی داشت و معتقد بود ضرورت آموزش موسیقی در حفظ ارزشهای سنتی و پرورش شهروند ایدهآل بسیار مؤثر و تأثیرگذار خواهد بود. ارسطو نیز فراگیری موسیقی را در راستای رسیدن به سه هدف تربیت، پالایش و تطهیر میدانست. در قرون وسطی، آموزش موسیقی وسیلهای برای تربیت و شکلگیری شخصیت افراد بود تا آنها بتوانند بعدها به بهترین شکل، انتظارات جامعه را تحقق بخشند. شینیچی سوزوکی مدرس ویولن و مؤلف روش آموزش موسیقی، هدف اصلی آموزش موسیقی در مدارس را رشد شخصیت کودکان و تربیت یک شهروند ایدهآل میدانست. او در کتابش در اینباره نوشته است: "من تنها قصد دارم تا یک شهروند خوب، تربیت کنم. اگر کودک از زمان تولد به یک موسیقی خوب، گوش دهد و یاد بگیرد تا به تنهایی آن را بنوازد، او حساسیت، انظباط و استقامت را در خود رشد میدهد. او قلبی زیبا به دست میآورد."