شاید بارها مشاهده کردهاید که یک فرد، در یک بازهی زمانی خاص، بسیار خوشحال و پر انرژی است و در یک بازهی زمانی دیگر بسیار ناراحت و غمگین است. ممکن است با خود بگویید که این یک امر عادی است و موضوعی سبب ناراحتی فرد شده است. درست است نوسانات خلق و خو یک حالت طبیعی و عادی است و ممکن است هر فردی به دلایل مختلف در یک بازهی زمانی شاد و در بازهی زمانی دیگر ناراحت باشد. اما مسئله زمانی غیر عادی و غیر طبیعی میشود که تغییر نوسانات خلق و خو در فرد، بسیار شدید شود و فرد بدون هیچ دلیلی، به یک باره ناراحت و به یک باره شاد شود. تغییرات خلق و خو اگر به طور متناوب در فرد رخ دهد، نشانهی خطر است و نباید ساده از کنار آن گذشت و باید فورأ به روانپزشک مراجعه کرد چرا که احتمال بیماری اختلال دو قطبی در فرد بسیار بالاست و لازم است که فورأ برای درمان و پیشگیری اقدام کرد.
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دو قطبی، یک نوع بیماری روانی است که فرد مبتلا به این بیماری، دو دورهی مختلف مانیایی و افسردگی را به طور متناوب تجربه میکند. به این معنا که فرد مبتلا به بیماری اختلال دو قطبی، در یک دورهی زمانی بسیار شاد و پرانرژی است که به آن دورهی مانیا میگویند و در یک دورهی زمانی، بیتحرک و ناامید و به همهی امور بیعلاقه است، که به آن دورهی افسردگی میگویند. بیماری اختلال دو قطبی، معمولأ از اواخر دورهی نوجوانی و یا اوایل دوران بلوغ آغاز میشود و میانگین سنی که برای شروع این بیماری اعلام شده است، سن 20 سالگی است. فرد بیمار اغلب در بازهی زمانی حداقل دو هفته، با تغییرات رفتاری شدیدی مواجه میشود. این بیماری در کودکان نیز مشاهده شده است، با این تفاوت که تغییر شدید رفتاری آنها در بازهی زمانی کوتاهتری و گاه هر روز و به طور همزمان نیز در آنها رخ میدهد که اصطلاحأ این تغییر رفتاری همزمان را حالت مختلط میگویند.
علت اختلال دو قطبی
علت اختلال دو قطبی هنوز به خوبی شناخته نشده، ولی طبق تحقیقات فراوانی که بر روی این بیماری روانی انجام گرفته است سه عامل ارثی، مغزی و محیطی در این بیماری دخیل هستند.
عوامل مغزی
عدهای بر این باورند مواد شیمیایی که در مغز وجود دارند و به انتقال دهندههای عصبی معروفند، گاه در انتقال پیامها، بین سلولهای عصبی دچار اختلال میشوند. همین کم و زیاد شدن پیامهای انتقالدهندهی عصبی، سبب تغییر خلق و خو و در نهایت به وجود آمدن اختلال دو قطبی در فرد میشود.
عوامل ارثی
برخی نیز عوامل ارثی را دلیل به وجود آمدن این اختلال روانی میدانند و معتقدند افرادی که در سنین پایین به بیماری اختلال دو قطبی دچار میشوند، بدون شک این اختلال در سایر افراد خانواده نیز وجود داشته است. اغلب کودکانی که پدر و مادرشان یا یکی از آنها، بیماری اختلال دو قطبی دارند و یا سابقهی خانوادگی در مصرف مواد مخدر یا دارو دارند، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند. متأسفانه با وجود این که به نظر میرسد این بیماری دارای ریشهی ژنتیکی است، اما هنوز مشخص نشده است که کدام ژن باعث ایجاد آن است.
عوامل محیطی
برخی از افراد نیز این بیماری را به طور ارثی اما به شکلی نهفته دارند و عوامل محیطی مانند استرس، اضطراب و ... باعث میشوند که این بیماری در فرد خود را نشان دهد. همچنین بیخوابی مزمن، افسردگی و مصرف داروهای افسردگی نیز میتوانند در بروز این بیماری دخیل باشند.
نشانههای اختلال دو قطبی
طبق تحقیقات آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا، حدود یک سوم از 4/3 میلیون کودک و نوجوان این کشور که دچار افسردگی هستند، احتمال دارد که در حال گذراندن مراحل اولیهی اختلال دو قطبی باشند. اختلال دو قطبی در کودکان سبب بروز رفتارهای غیرقابل پیشبینی در آنها میشود. به گونهای که ممکن است در یک لحظه به شدت عصبانی و پرخاشگر و ناگهان آرام و کم حرف شوند. این تغییرات شدید رفتاری درکودکان، باعث میشود که فرد نتواند به درستی با افراد خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار کند و حتی در محیط مدرسه نیز با مشکلات بسیاری روبهرو شود و در نتیجه نسبت به مدرسه رفتن بیمیل و دلسرد شود.
عدم اطلاع خانوادهها
مسئلهی دیگری که وجود دارد، این است که اکثر خانوادهها و والدین به دلیل عدم اطلاع از نشانههای بیماری اختلال دو قطبی، گمان میکنند رفتارهای غیرقابل پیشبینی و تغییرات شدید رفتاری در فرزندانشان امری طبیعی است؛ بنابراین به این موضوع اهمیتی نمیدهند و همین موضوع سبب وخیمتر شدن اوضاع میشود. خانوادهها باید بدانند که اختلال دو قطبی در کودکان عواقب بدتری نسبت به سنین بالاتر دارد و فکر کردن به خودکشی و حتی اقدام به خودکشی در سنین پایین به مراتب بیشتر است.
نشانههای اختلال دو قطبی در دورهی مانیایی
افزایش انرژی و سرخوشی زیاد: فردی که دچار اختلال دو قطبی است در دوره مانیایی، بسیار سرخوش و پر انرژی است و حتی ممکن است نسبت به اتفاقاتی که باعث ناراحتی میشود نیز شاد و سرحال باشد. این مسئله در کودکان و نوجوانان بیشتر از بالغین وجود دارد و حتی ممکن است سبب ایجاد رفتارهای مخربی شود.
اعتماد به نفس بالا
در دورهی مانیایی، فرد بیش از حالت معمول، به خود اعتماد و اطمینان دارد و این مسئله حس خوبی را به او منتقل میکند. گاهی فرد در این دوران، به دلیل حس اعتماد به نفس بالا و کاذبی که در خود میبیند، ممکن است فکر کند که توانایی انجام کارهایی مانند پرواز کردن را دارد و میتواند کارهای خارقالعادهای را انجام دهد. همچنین فرد به دلیل حس خوب و انرژی زیادی که دارد، نمیتواند حالت غیر عادی خود را درک کند و حتی این موضوع را انکار کند.
کاهش زمان خواب
بیمار در این دوره، زمان خوابش به شدت کاهش مییابد و شبها تا دیروقت بیدار میماند.
تند حرف زدن
فردی که دچار بیماری اختلال دو قطبی است، در یک بازهی زمانی به شدت حراف میشود و تندتند صحبت میکند و میل شدیدی به صحبت کردن دارد. حتی ممکن است در حین صحبت کردن، مدام تغییر موضوع دهد و تمرکزی در صحبت نداشته باشد.
لذتهای پرخطر
فرد در این دوران بدون در نظر گرفتن عواقب کار خود، ممکن است به رفتارهای پرخطری مانند مصرف مواد مخدر و یا روابط جنسی ناسالم، روی آورد. بیمار اغلب در دورهی مانیایی، تنها به لذت خود فکر میکند و قدرت تشخیصش ضعیف میشود؛ بنابراین ممکن است به هرکار پرخطری روی آورد.
رفتار پرخاشگرانه
بیمار در این دوره معمولأ نسبت به "نه" گفتن، حساسیت بالایی نشان میدهد و حتی ممکن است خشم او باعث درگیری فیزیکی شود. همچنین کودکانی که دچار اختلال دو قطبی هستند اغلب به دلیل انرژی زیاد، بدون فکر کردن، به یکباره به دوستانشان حملهور میشوند و همین موضوع سبب از دست دادن دوستانش میشود.
نشانههای دورهی افسردگی
- بیعلاقهگی به امور: برخلاف دورهی مانیایی که فرد پر انرژی و پرتحرک بود، در این دوره فرد بیمار علاقهای به انجام کارهایی که در گذشته دوست داشته است و باعث شادی او بوده، ندارد.
- تغییر منفی اخلاق: فرد بیمار در این دوره، اضطراب و استرس بالایی دارد و گاه این استرس سبب بروز خشم و تند خویی در او میگردد. در بین کودکانی که دچار اختلال دو قطبی هستند، معمولأ زودرنجی و گریه بسیار شایع است.
- تغییر اشتها و وزن: فرد بیمار در این دوره، اشتها و وزنش به شکل محسوسی کم یا زیاد میشود.
- خواب: بیماران اختلال دو قطبی، در دورهی افسردگی، اغلب یا خیلی زیاد میخوابند و یا خیلی کمخواب میشوند.
- کمحرفی: فرد بیمار در این دوره، برعکس دورهی مانیایی که حراف میشد، بسیار کم حرف میشود و حتی گاهی در حرکات و گفتارش، دچار کندی و توقف میشود.
- اعتماد به نفس پایین: بیمار در دورهی افسردگی بیماری اختلال دو قطبی، اعتماد به نفسش به شدت کاهش مییابد و مدام احساس پوچی و گناه دارد. فرد در این دوران اغلب به مرگ و خودکشی بسیار فکر میکند و حتی ممکن است اقدام به خودکشی کند.
- ارتباطات ضعیف: در این دوره کودکان اغلب در ارتباط برقرار کردن با دیگران بسیار به مشکل میخورند و همین موضوع سبب گوشهگیری و منزوی شدن آنها میشود.
- توهم و هذیانگویی: اغلب کودکانی که دچار اختلال دو قطبی میشوند، مدام شکایت میکنند و حتی گاهی دچار توهم میشوند و هذیان میگویند.
درمان اختلال دو قطبی
تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان و سنین پایین، به نسبت سختتر از تشخیص آن در نوجوانان و جوانان است، چرا که علائم و نشانههای بیماری اختلال دو قطبی در چند اختلال روانی دیگر مانند نقص توجه یا بیش فعالی و اختلال اضطراب نیز وجود دارد. از طرفی، اکثر والدین تغییر رفتار فرزندانشان را بخشی از طبیعت سنشان میدانند و آن را مسئلهای عادی به حساب میآورند. به همین علت، این بیماری میتواند در سنین پایین، بسیار مشکلساز شود. بنابراین والدین با دانستن علائم و نشانههای بیماری روانی اختلال دو قطبی، باید رفتار فرزندانشان را در بازهی زمانی حداقل دو هفتهای زیر نظر داشته باشند و در صورت مشاهدهی علائم بیماری اختلال دو قطبی در فرزندانشان، فورأ به روانپزشک مراجعه کنند. البته والدین باید این نکته را در نظر داشته باشند که در کودکان، علائم اختلال دو قطبی ممکن است در یک روز به طور همزمان رخ دهد. تشخیص قطعی بیماری روانی اختلال دو قطبی، توسط متخصص و روانپزشک و با توجه به ارزیابی سلامت روانی، پرسش و پاسخ از رفتارهای گذشته، سؤالاتی در مورد خودکشی، سابقهی خانوادگی و ... انجام میگیرد. از آن جایی که اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان حادتر از سایرین است، بنابراین ممکن است برای درمان این بیماری از دارو درمانی و مراقبتهای روانی به طور همزمان استفاده شود، اما همهی این درمانها و مراقبتها به معنی معالجهی کامل بیمار نیست. گاهی شدت این بیماری ممکن است آنچنان زیاد باشد که برای جلوگیری از آسیب رساندن فرد به خود، لازم باشد که بستری و تحت مراقبت قرار گیرد.