متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل پیشرفت تکنولوژی و زندگی ماشینی، شاهد افت تحصیلی بین دانش آموزان به دلایل متفاوت هستیم. پیشرفت تکنولوژی همه چیز را در زندگی راحت کرده و به همین دلیل نوجوانان امروز، کمتر از نوجوانان گذشته به دنبال اهداف و زندگیشان هستند، به گونهای که حتی بعضی از نوجوانان هدف خود را در زندگی گم کردهاند. از طرف دیگر بعضی از نوجوانان به خصوص نوجوانان پسر، علاقه دارند زودتر وارد بازار کار شوند و این امر باعث ترک تحصیل آنان میشود. ترک تحصیل در نوجوانان موضوعی است که نمیتواند فقط یک دلیل داشته باشد، بلکه دلایل زیادی برای ترک تحصیل نوجوانان و بی علاقگی به درس خواندن آنان وجود دارد. در واقع دوران نوجوانی گذر از بحران است و نوجوان دنبال هویت خود میگردد. او ممکن است در بسیاری از موارد عجولانه تصمیم بگیرد و آیندهی خود را به خطر بیندازد. در زیر به دلایل ترک تحصیل و بی علاقگی به درس خواندن در نوجوانان میپردازیم.
افسردگی
بسیاری از نوجوانان به علت نداشتن اشتیاق کافی ترک تحصیل میکنند، که یکی از مهمترین دلایل عدم اشتیاق آنها دچار شدن به بیماری افسردگی است. افسردگی باعث بی علاقگی به درس خواندن در نوجوانان میشود و همچنین باعث میشود هدف خاصی را دنبال نکنند و آیندهی خود را به خطر بیندازند. این امر میتواند به خاطر پیشرفت تکنولوژی باشد. زیرا تکنولوژی همه چیز را برای نسل امروز راحت کرده است و باعث میشود مردم به خصوص نوجوانان کمتر به دنبال اهداف خود بروند و راحتطلب شوند.
محیطهای آموزشی و نحوهی برخورد معلمان و مدیران در مدارس
متأسفانه اکثر مراکز آموزشی ما، شاد نیستند و همهی کارها و امورشان تحمیلی است. در این مراکز درس خواندن، فعالیتهای گروهی و ... به صورت اجباری به دانش آموزان تحمیل میشود. همچنین ارتباط شایستهای که باید بین معلمان و دانش آموزان برقرار باشد، در این مراکز وجود ندارد. در واقع در بعضی از مدارس، برخی معلمان و مسئولان بر این تفکرند که هرچه سختگیرتر و جدیتر برخورد کنند، نتایج بهتری به دست میآورند و بهتر میتوانند دانش آموزان را کنترل کنند. در حالی که این موضوع نتیجهی عکس میدهد و جدیت و سختگیری در امور آموزشی فقط باعث افزایش بی علاقگی به درس خواندن در نوجوانان و در نهایت ترک تحصیل آنها میشود.
افسردگی والدین
والدین به خصوص مادران، در زمان بارداری باید از هرگونه غم و اندوه دور بمانند، زیرا گریه و ناراحتی مادران باردار، تأثیر مستقیمی بر روی جنین دارد و این تأثیر در آینده بر روحیهی کودک و نوجوان تأثیر میگذارد. در واقع افسردگی والدین باعث افسردگی نوجوانان میشود و این افسردگی میتواند دلیلی بر بی علاقگی به درس خواندن و حتی ترک تحصیل نوجوانان باشد.
فقر فرهنگی و مالی
بسیاری از والدین درس خواندن را مانعی برای نوجوانان خود میدانند تا به آنها در امور جاری کمک کنند. البته این مسائل بیشتر در مناطق روستایی دیده میشود. چنین والدینی معتقدند که درس خواندن، اضافهباری است که مانع کار کردن فرزند و تحمیل هزینههای اقتصادی برای خانواده میشود و این تفکر بیشتر برای پسران صدق میکند. در چنین مناطقی به خاطر سطح فرهنگشان، دیر ازدواج کردن دختر را مسئلهی جدی میدانند و باعث نگرانیشان میشود. والدین با ازدواج زود هنگام دختران مانع درس خواندن آنها میشوند. همچنین مشکلات مالی و فشار اقتصادی باعث میشود نوجوانان ترک تحصیل کنند. حتی در مواردی، خانوادههایشان آنها را مجبور به درس نخواندن میکنند یا خودشان تصمیم میگیرند ترک تحصیل کنند و به بازار کار بروند تا باری از دوش خانواده بردارند.
علل فردی
بعضی از نوجوانان به علت این که در طی سالها نمرات پایینی به دست میآورند و یا هر بار، مجبور به تکرار آن دوره از مدرسه میشوند، از درس خواندن زده شده و ترک تحصیل میکنند، زیرا معتقدند با درس خواندن فقط وقت خود را تلف میکنند. در مواردی هم به علت مشکلات خانوادگی و فردی که باعث افت تحصیلیشان میشود، فکر می کنند بهتر است که درس خواندن را کنار بگذارند و ترک تحصیل کنند. بسیاری دیگر از نوجوانان با فکر پولدار شدن، خیلی زود ترک تحصیل میکنند، چرا که بر این باورند درس خواندن مانع موفقیت و کسب درآمد آنها میشود.
علل سیستمی
کمبود امکانات و مشکلات سیستم آموزشی، علاقمندی نوجوانان به درس خواندن را کم میکند. در سیستم آموزشی ایران متأسفانه تدریس به شکل فعالیت یک سویهی معلم و سخنرانی او و گوش دادن دانش آموز به صحبتهای معلم است. سیستم آموزشی ما گاهی مانع نشان دادن خلاقیت و نوآوری دانش آموزان میشود. علاوه بر آن دانش آموزان مجبور هستند که به یک شکل لباس بپوشند، کارها را به یک شکل انجام دهند و در انجام تکالیف از یک دستورالعمل پیروی کنند. چنین سیستمی باعث دلزدگی و بی علاقگی دانش آموزان نسبت به درس خواندن میشود. این امر باعث میشود که بسیاری از نوجوانان ما ترک تحصیل کنند.
راهکارهایی برای مشتاق کردن دانش آموزان به درس خواندن
- تغییر محیط و تعویض مدرسه: این امر گاهی ممکن است مثبت عمل کند و گاهی نه. ابتدا باید دلیل افسردگی و دلزدگی دانش آموز از مدرسه را پیدا و سپس آن را درمان کنیم تا دانش آموز با میل و علاقهی خود به درس خواندن ادامه دهد نه با اجبار! چرا که در غیر این صورت بعد از مدتی بهانه میآورد و مجددأ ترک تحصیل میکند. در این مواقع والدین باید با فرزندان خود صبحت کنند و به آنها نزدیک شوند ولی باید طوری با آنها ارتباط برقرار کنند که نوجوان، حرفهای آنها را نصیحت تلقی نکند، زیرا باعث میشود که نوجوان لجبازتر شود و از والدین دوری کند. والدین باید با صحبتهای دوستانه و داشتن برنامههای خانوادگی جذاب، فرزند خود را به سمت خود بکشانند.
- معرفی افرادی که از ترک تحصیل خود پشیمان هستند: استفاده از تجربیات دیگران همیشه کارآمد است. افراد بسیاری هستند که مجددأ علاقهمند به درس خواندن میشوند و دوست دارند که به تحصیل ادامه دهند. ما باید آنها را حمایت و تشویق کنیم تا بتوانند خود را بالا بکشند و انگیزهی کافی برای درس خواندن داشته باشند.
- فرهنگسازی و حل مشکلات سیستماتیک: نوجوانانی که میخواهند ترک تحصیل کنند را باید نزد مشاوران تحصیلی و فردی برد تا از این امر جلوگیری کنند. به خصوص نوجوانانی که به علت مشکلات اقتصادی و یا خانوادگی میخواهند ترک تحصیل کنند. همچنین فرهنگسازی برای بالا بردن سن ازدواج دختران و مانع شدن از ترک تحصیل آنها، باعث میشود کیفیت زندگی بسیاری از دختران بالا برود. برطرف کردن عیبهای سیستم آموزشی و بالا بردن کیفیت تحصیلات و فراهم کردن امکانات لازم برای بهترشدن آموزش، مانع ترک تحصیل نوجوانان میشود.
پیامدهای ترک تحصیل
سخن آخر این که وقتی زنان یک جامعه از سطح سواد بالایی برخوردار باشند، آن جامعه رفاه بیشتری دارد و کودکان بهتری از لحاظ جسمی و روانی به جامعه تحویل میدهد؛ در غیر این صورت ازدواج زود هنگام دختران و ترک تحصیل آنها باعث میشود، به جای پرورش مهارتهای فردی، مجبور به پذیرفتن مسئولیت ازدواج و بچهداری شوند. این امر باعث میشود سلامت روان آنها کاهش یابد. همچنین ورود زود هنگام پسران به بازار کار، باعث میشود به جای هویتیابی و حل بحرانهای نوجوانی، به دغدغههای اقتصادی فکر کنند. بنابراین نباید فراموش کرد که سطح سواد یک جامعه با میزان رفاه و پیشرفته بودن یک جامعه رابطهی مستقیم دارد.