به اهتمام عاطفه کارخانه آموزش در دوران اولیهی کودکی بسیار اهمیت دارد. سالهای پیش از دبستان پرثمرترین سالها برای یادگیری و آموزش میباشد و ارتباطات و تداعیهای ذهنی اولیه او از چنان پایداری برخوردارند که در سالهای بعدی چنین دوامی نخواهند داشت. آمادگی کودک برای ورود به مدرسه جوانب گوناگونی دارد. رشد مهارتهای زبانی یکی از مهمترین آنها میباشد. توانایی تشخیص حروف الفبای هر زبان و بازشناسی حروف از یکدیگر، اساس فراگرفتن و خواندن است.
رشد انسان از زمان تولد تا هفت سالگی
رشد انسان از زمان تولد تا هفت سالگی مسیری است که در سرتاسر جهان به آن توجه زیادی میشود. شخصیت هر انسان در شش سال اول زندگی او شکل میگیرد. سالهای اولیهی زندگی کودک از نظر تعلیم و تربیت چنان پراهمیت است که حتی یک ساعت تأخیر در آن زیان بار است و اگر گفته شود هرکس فرزند دوران کودکی خویش است، اغراق نخواهد بود. بدین جهت نباید کودک را تنها به عنوان یک انسان کوچک در نظر گرفت و شاهد رشد و قد کشیدن او بود. هدف از آموزش پیش دبستان کمک به رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان و در نهایت کمک به شکوفایی استعدادها و علایق آنان میباشد. برنامههای دورهی پیش از دبستان باید شامل فعالیتها و تجربههایی باشد که به رشد کودک در موارد زیرمنجر شود: رشد جسمی و حرکتی، رشد عاطفی و اجتماعی، رشد زبانی و گفتاری، رشد شناختی، رشد خلاقیت، رشد زمینههای دینی و اخلاقی
اهداف مربوط به رشد عاطفی و اجتماعی
سالهای بین سه تا شش سالگی، مرحلهی شکلگیری شخصیت است که با حساسیت زیاد کودک نسبت به پیرامون خود مشخص میشود. این سالها دقیقأ زمان آموزش قبل از دبستان است که نفوذ آن میتواند دائمی باشد و با نفوذ و تأثیر خانواده مطابقت یا مقابله کند. عملکرد اساسی آموزش پیش از دبستان، آشنا کردن کودکان با زندگی اجتماعی است. کودکان در این دوره میآموزند که چگونه به صورت جمعی با کودکانی که همسن آنها هستند و یا بزرگسالانی که والدین آنها نیستند و وظایف مشخصی را انجام میدهند زندگی کنند. کودکان، خود را با گروه، فعالیتها، نظم و ترتیب آموزشگاه تطبیق میدهند. یاد میگیرند که از بزرگترها اطاعت کنند و میآموزند اسباببازیهایی که متعلق به آنها نیست را نباید بشکنند، با خود به خانه ببرند و نباید با یکدیگر دعوا کنند. این موارد به تدریج به کودک میآموزد که در اعمال خود و سایر کودکان کارهای مثبت را از منفی تمیز دهند.
آمادگی برای مسئولیت پذیری
آمادگی برای مسئولیت پذیری در این دوره آغاز میشود. کودکان علاقهمندند تا با همکاری کودکان دیگر و توجه بزرگترها چیزهایی بسازند و مسئولیتهایی را در این زمینه بر عهده بگیرند. از لحاظ عاطفی، کودکان عواطف خود را به صورت آشکار بروز میدهند. بروز ناگهانی ترس در این کودکان بسیار عادی است. باید به کودکان اجازه دهیم احساسات خود را آزادانه ابراز کنند تا احساسات را از یکدیگر تشخیص دهند و بتوانند در سن ورود به مدرسه روش غلبه بر خشم و ترس را بیاموزند.
اهداف مربوط به رشد جسمی و حرکتی
رشد جسمی و حرکتی کودک تحت تأثیر عوامل ارثی، وضعیت تغذیه، شرایط عمومی بدن و نیز فرصت برای حرکت و تمرینهای ورزشی است. تربیت خوب با محرکهای خاص میتواند به بهبود کیفیت مهارتهای کسبشده کمک کند و این تنها در صورتی است که کودک به مرحلهی لازم و آمادگی جسمانی رسیده باشد. سالهای اولیهی زندگی کودک مرحلهی مطلوبی برای یادگیری مهارتهای حرکتی است، زیرا کودک بسیار فعال و پرجنب و جوش است، از فعالیت لذت میبرد و استخوانها و ماهیچههایش در حال شکلگیری و رشد میباشد. فعالیتهای حرکتی را باید بر طبق مراحل رشد و علایق کودک انتخاب نمود. در انجام فعالیتها، تفاوت دانش آموزان باید در نظر گرفته شود. برای این مهم باید قد و وزن آنها بررسی شده و فعالیتهایی در نظر گرفته شود تا به رشد ماهیچهها، ساقها، بازوها و ... و نیز رشد و هماهنگی ماهیچههای ظریف به ویژه انگشتان، هماهنگی ماهیچههای مچ دست و چشم کمک کند.
اهداف مربوط به رشد شناختی
مغز انسان از میلیاردها نورون تشکیل شده است و به تنهایی قابلیت کارکرد کامل را دارد. هریک از این سلولها هزاران ارتباط را به وجود میآورند که همهی آنها در رشد و تکامل کارکرد مغز و در نتیجه در کارکرد هوش سهیم هستند. فراهم کردن امکانات یادگیری فعال، پایههای اساسی رشد و تکامل کودک خردسال است. به طور معمول یک کودک از یک جریان سه مرحلهای میگذرد تا به نگهداری ذهنی برسد. ابتدا مفاهیم را به سادگی درک میکند به نحوی که میتواند به تمام موقعیتهایی که نوع خاصی از نگهداری ذهنی را ایجاب میکند پاسخ دهد. رشد کنشهای ادراکی با حواس آغاز میشود. یعنی زمانی که کودک به محرکهای خارجی از قبیل نور، صدا، طعم و بو عکسالعمل نشان میدهد. پاسخگویی به نیازهای طبیعی کودک و فراهم کردن محیطی که بتواند در آن تجربههای مناسب و کافی کسب کند به مقدار زیادی بر رشد شناختی کودک اثر میگذارد.کنجکاوی طبیعی کودک و علاقهی زیاد او به فهمیدن باعث میشود که کودک هر چه بیشتر در محیط به جست و جو بپردازد.
اهداف رشد زبان
رشد گویایی در دورهی دوم کودکی بسیار سریع است. یک کودک در سه سالگی 800 کلمه و در پنج سالگی حدود 2000 کلمه و در شش سالگی 2500 کلمه را میداند و میفهمد. اگر کودک به مراکز پیش دبستانی برود، خزانهی لغات او از این هم غنیتر میشود. به طور کلی کودکانی که امکان صحبت کردن با کودکان بزرگتر از خود را داشته باشند یا از امکان گفتگو با بزرگسالان برخوردار باشند، دامنهی لغات وسیعتری پیدا میکنند و همچنین بین رشد زبانی، ذهنی، جسمی و اجتماعی کودک ارتباط نزدیکی به وجود میآید.
کودکان از الگوی رشدی خاصی پیروی میکنند
کودکان سه تا شش سال به رغم حضور در گروه، بدون توجه به حضور دیگران حرف میزنند (نظریهی خودمداری) و در واقع به حرفهای دیگران گوش نمیکنند. به هرحال با توجه به اینکه کودکان از الگوی رشدی خاصی پیروی میکنند تفاوتهای فردی بسیاری دارند. بعضی زود حرف میزنند و برخی دیر، بعضی پرحرف هستند و برخی ساکت. اگرچه برخی از این تفاوتها ریشهی ارثی دارند ولی تا حدود زیادی به نوع محیط و عوامل محیطی کودک بستگی پیدا میکنند. به طور مسلم کودکانی که بتوانند به راحتی صحبت کنند و عقاید خود را بیان کنند در یادگیری زبان پیشرفت بیشتری خواهند داشت. با توجه به اینکه کودک، استفاده از زبان و سخنگویی را در خانواده آموخته، وقتی به مراکز پیش دبستان میرود در این مراکز با گرفتن تجربههای محیطی صحیح کلمات گفتاری و گنجینهی لغات آنها به طور مستمر و به سرعت افزایش مییابد.
اهداف مربوط به رشد خلاقیت
همهی کودکان استعداد خلاقیت را دارند، اگرچه از لحاظ میزان برخورداری متفاوت باشند. خلاقیت در خلأ شکل نمیگیرد و هرچه دانش و تجربهی کودک بیشتر باشد پایه و مبنای کوششهای خلاق آنها کیفیتر است. یک محیط برانگیزنده و ترغیبکننده میتواند در بهبود خلاقیت کودکان سهم مؤثرتری داشته باشد. برعکس فضای مستبدانه و خشک در خانه یا مدرسه که باعث سختگیری و نظم افراطی میشود رشد خلاقیت را در کودکان کاهش میدهد. آزاد گذاشتن کودک برای آفرینش هنری با استفاده از وسایل گوناگون تأثیر بهتری بر رشد روانی، ذهنی و شخصیت کودک دارد. در نتیجه گرایش به سمت نقاشی، مجسمهسازی، بازی و نمایش آزاد در برنامهریزی فعالیتهای آموزشی پیش دبستان اولویت دارد.