دورهی نوجوانی، دورهی بسیار حساس و سرشار از تغییرات است که این تغییرات را میتوان در دو دستهی کلی، فیزیکی و رفتاری گنجاند. موضوع دیر آمدن نوجوانان به خانه، یک موضوع بسیار مهم است، چرا که نوجوانان آگاهی زیادی از جامعه ندارند و ممکن است در برخورد با بعضی ناهنجاریهای جامعه آسیب ببینند. دیر آمدن نوجوانان به خانه، یکی از مشکلات بزرگ والدین است که آنها را همیشه نگران میکند. گاهی اوقات نگرانی و ترس والدین از دیر آمدن نوجوانان به خانه موجب برخوردهای نامناسب و تندی میشود که نه تنها اوضاع را بهتر نمیکند بلکه باعث دور شدن هرچه بیشتر نوجوانان از والدین میشود. در این شرایط نوجوانان ترجیح میدهند که بیشتر وقت خود را با دوستان بگذرانند و برای خلاص شدن از برخوردهای تند والدین دیرتر به خانه برگردند. البته دیر آمدن نوجوانان به خانه میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد که در این مقاله قصد داریم شما را از آنها آگاه کنیم.
دلایل دیر آمدن نوجوانان به خانه
سرکشی یکی از ویژگیهای دورهی نوجوانی است و والدین باید بدانند که فرزندانشان در دورهی نوجوانی به دلیل حس سرکشی که در درون خود دارند، از هرگونه قید و شرطی بیزار هستند. قید و شرطها به نوجوانان حس کنترل شدن، قابل اعتماد نبودن و سلب آزادی را میدهد. نوجوانان معمولأ وقتی در سن بلوغ قرار دارند سعی میکنند که به والدین خود نشان دهند که دیگر بزرگ شدهاند و مستقل هستند. یکی از کارهایی که برای ثابت کردن به والدین انجام میدهند، دیر آمدن به خانه است. نوجوانان سعی دارند که با این کار به والدین خود نشان دهند که مستقل شدهاند و همچنین دوست دارند که جامعه را تجربه کنند. معمولأ به این اتفاقات "توسعهی فردی" گفته میشود. از نشانههای توسعهی فردی میتوان به: کاهش رابطهی عاطفی بین والدین و نوجوانان، دیر آمدن نوجوانان به خانه، تلاش نوجوانان برای ساختن یک شخصیت منحصر به فرد، تلاش برای مستقل شدن و ... اشاره کرد.
نقش والدین در دیر آمدن نوجوانان به خانه
والدین باید قبول کنند که دور شدن فرزندانشان از آنها، وقتگذرانی با دوستانشان، دیر آمدن نوجوانان به خانه و ...، همگی رفتارهایی کاملأ طبیعی و مختص دورهی نوجوانی است. والدین هرگز نباید با این رفتارها مقابله کنند و بجنگند، زیرا با شکست مواجه میشوند و حتی ممکن است فرزندانشان را نیز از دست بدهند. متأسفانه گاهی اوقات برخی والدین با رفتارهایی مانند: همراهی نکردن با نوجوانان، دخالتها و یا گاهی عدم دخالت صحیح و به موقع، شرایط را بری خود و نوجوانشان سختتر و دشوارتر میکنند. والدین دلیل رفتارهای خود را نگرانی و ترس برای آیندهی فرزندانشان میدانند، اما باید به این موضع توجه کنند که فرزندانشان تا چه حد این نگرانیها را درک میکنند. والدین برای این که بتوانند نوجوانان خود را کنترل کنند باید ابتدا بدانند که روی چه مسائلی کنترل دارند و روی چه چیزهایی کنترل ندارند. والدینی که در کودکی هیچ قید و شرطی را برای فرزندانشان تعیین نکردند نمیتوانند در دوران نوجوانی نیز برای آنها قید و شرط تعیین کنند و یا این کار برای آنها بسیار سخت خواهد شد.
راه حلهایی برای کنترل نوجوانان
استقلال نوجوانان یک امر بسیار مهم و ضروری است، چرا که آنها در تلاش هستند تا خود را برای نقشهایی که قرار است در آینده در جامعه داشته باشند آماده کنند. ولی این استقلال کامل نیست بلکه نوجوانان همواره به والدین خود وابسته هستند. پول شاید همه چیز نباشد ولی والدین میتوانند با آن نوجوانان خود را کنترل کنند زیرا نوجوانان تا حدود 26 سالگی از نظر مالی به والدین خود وابسته هستند. پس والدین میتوانند از نظر مالی برای نوجوانان قید و شرط تعیین کنند و در صورت دیر آمدن نوجوانان به خانه آنها را جریمه کنند. والدین باید از کودکی به فرزندان خود حس تجربه کردن را آموزش دهند. به عنوان مثال: هرگز در کودکی به فرزندتان نگویید که چای داغ است دست نزن بلکه به او اجازه دهید استکان چای را لمس کند و حس داغی را تجربه کند. اگر فرزندان در کودکی لحظههای آموزنده درستی داشته باشند بهتر میتوانند محیط پیرامون خود را درک کنند. یکی از دلایل دیر آمدن نوجوانان به خانه، نداشتن حریم خصوصی است. والدین باید به این نکته توجه کنند که فرزندانشان بزرگ شدهاند و نیازمند یک فضا و حریم خصوصی هستند. تجربهی نوجوانان در زندگی نسبت والدین بسیار کمتر است. در نتیجه والدین باید مراقب باشند که رفتار نامناسب و واکنش تندی به رفتار نوجوانان نشان ندهند و کاری نکنند که نوجوانان تصور کنند والدین میخواهند در کار آنها دخالت کنند.
حمایت بیشتر والدین
همان طور که قبلأ هم گفتیم نوجوانی دورهی بسیار حساسی است به همین دلیل به حمایت بیشتر والدین، به شدت نیازمند هستند. والدین باید سعی کنند به جای نصیحت کردن بیشتر به نوجوانان گوش کنند. همچنین حس نگرانی خود را برای فرزندانشان توضیح دهند ولی نه در قالب نصیحت، زیرا نصیحت کردن بیش از حد باعث دوری نوجوانان از محیط خانه و خانواده میشود که یکی از علائم آن دیر آمدن نوجوانان به خانه است. والدین باید در روز زمانی را برای صحبت کردن با فرزندانشان اختصاص دهند ولی باید دقت کنند که زمان صحبت کردن بسیار مهم و تأثیرگذار است. مثلأ بعد از مدرسه زمان مناسبی برای صحبت کردن با نوجوانان نیست. نحوهی صحیح بیان مسائل بسیار مهم است اینکه چگونه و با چه لحنی مسائل را برای نوجوانان خود بازگو کنید اهمیت بسیار زیادی دارد. والدین باید نوجوانان خود را درک کنند و بدانند که نمیتوانند آنها را محدود کنند.
چند اشتباه رایج والدین در برخورد با نوجوانان
والدین متأسفانه در اکثر مواقع انتظار بدترین اتفاق را دارند و همیشه نگران آیندهی فرزندانشان هستند. بهتر است بدانید که افکار منفی شما در برخورد با نوجوانان ممکن است به رفتاری تبدیل شود که همیشه از آن میترسیدید. در این شرایط بهتر است به علایق فرزندانتان توجه کنید و آنها را به سمت علایقشان هدایت کنید.
بعضی از والدین به مسائل کوچک و بیارزش بیش از حد گیر میدهند یا در مواقع مشکلات بزرگ که باید واکنشی نشان دهند، سکوت میکنند. والدین باید قبل از برخورد با نوجوانان و تصمیمات آنها ابتدا دقت کنند که آیا آن مسئله برای فرزندشان مشکل جدی به وجود میآورد یا خیر، سپس با توجه به آن تصمیم بگیرند و اقدام کنند. اگر کاری که فرزندتان قرار است انجام دهد او را در معرض خطر قرار نمیدهد، دیگر سختگیری نکنید و اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد. در برخورد با نوجوانان نه بیش از حد سختگیری کنید و نه این که او را کاملأ آزاد بگذارید. سعی کنید بین آزادی و پیروی کردن از شما تعادل ایجاد کنید. مثلأ برای آنها قوانین واضح و روشنی را تعیین کنید.
برخی دیگر از والدین برای این که فرزندانشان را بهتر تربیت کنند از کتابهای فرزندپروری استفاده میکنند. هر چند که ممکن است در اغلب موارد این کتابها مفید واقع شوند ولی مشکل اصلی زمانی به وجود میآید که والدین سعی میکنند مطالب کتاب را جایگزین مهارتهای شخصی خود کنند. در این شرایط زمانی که توصیهها با موقعیت فرزندشان جور در نمیآید، دچار اضطراب میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این کتابها برای برخورد با نوجوانان، در واقع برای این است که در صورتی که شما با مشکل پیچیدهای برخورد کردید، در حل آن به شما کمک کند تا بتوانید تصمیم بهتری در برخورد با نوجوانان بگیرید.
سخن آخر
برخی دیگر از والدین برای این که فرزندانشان را بهتر تربیت کنند از کتابهای فرزندپروری استفاده میکنند. هر چند که ممکن است در اغلب موارد این کتابها مفید واقع شوند ولی مشکل اصلی زمانی به وجود میآید که والدین سعی میکنند مطالب کتاب را جایگزین مهارتهای شخصی خود کنند. در این شرایط زمانی که توصیهها با موقعیت فرزندشان جور در نمیآید، دچار اضطراب میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این کتابها برای برخورد با نوجوانان، در واقع برای این است که در صورتی که شما با مشکل پیچیدهای برخورد کردید، در حل آن به شما کمک کند تا بتوانید تصمیم بهتری در برخورد با نوجوانان بگیرید.