امروزه سیگار کشیدن در بین نوجوانان و دانشآموزان تا حد زیادی افزایش پیدا کرده است. ممکن است والدین از طریق اطرافیان و یا حتی با چشمان خود، شاهد سیگار کشیدن فرزندانشان باشند؛ اما آنها باید این را بدانند که سیگار کشیدن نوجوانان به منزلهی فاسد یا منحرف شدن آنها نیست. بلکه این کارها تنها یک نوع تقلید از بزرگان است که بدانند سیگار کشیدن چه مزهای میدهد و با کشیدن سیگار، چه حسی به آنها دست خواهد داد. یکی از دلایل اصلی این کار کنجکاوی نوجوانان است که از طریق دوستان و ... تبلیغ میشود، اما باید دقت کنید سیگار کشیدن منجر به عادت و تست دیگر مواد مخدر نشود.
دلایل گرایش نوجوانان و دانشآموزان به سیگار
مصرف هرروز سیگار، به بهانهی آرامش با وجود تمام هشدار ها، یکی از چالشهای مهم اجتماعی جامعهی امروز است؛ عوامل متعددی در بروز این امر دخالت دارند که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم:
اعتیاد والدین یا سایر اعضای خانواده
یکی از اعوامل گرایش نوجوانان به سیگار کشیدن، اعتیاد اعضای خانواده از جمله پدر، مادر، پدربزرگ و ... است. اعتیاد پدر، اغلب سبب بروز رفتارهایی مانند غیبتهای پیاپی، عدم حضور در جمع و ... شده و در نهایت باعث میشود، مخفیکاری در خانه حاکم شود. این امر باعث ایجاد فضای دروغگویی، شک و تردید در خانواده میشود؛ در نتیجه، تشنج ایجاد شده از این فضا باعث میشود افراد ترسی از معتاد شدن نداشته باشند. مطالعهی اسکاکیت (1994) نشان داده است افرادی که در خانواده زمینهی سوء مصرف مواد مخدر را دارند در نوجوانی و جوانی به مصرف مواد مخدر گرایش بیشتری پیدا میکنند. البته گاهی به دلیل انزجار از رفتارهای اعضای خانواده عبرت گرفته و از این صفت دوری میکنند.
طلاق والدین
ناقص بودن خانواده کنترل بر فرزندان را کاهش میدهد، فرزندان احساس آزادی بیشتری میکنند و به راحتی از قوانین سرپیچی میکنند. مطالعات کولمن و همکاران (1380) نشان داده است که اعتیاد در بین افرادی که والدین آنها طلاق گرفته است یا تنها دارای پدر یا مادر هستند، به مراتب بیشتر از سایر افراد بروز کرده است.
محدود کردن فرزندان
این عامل باعث گرایش افراد به انحرافات اجتماعی، حس کنجکاوی و مشکلات عاطفی میشود. کنترل بیش از حد افراد یک نوع زورگویی به حساب میآید. تا وقتی که این اعمال زور ادامه داشته باشد، شاید والدین بتوانند فرد را تا حدی کنترل کنند، اما به محض ضعیف شدن والدین و نبود زور، خود را رها میکنند و به رفتارهای نامناسبی روی میآوردند. زیرا از کودکی حس کنترل درونی خاموش بوده است و به کنترل خارجی (زور) وابسته بودهاند.
مشاجره و اختلافات خانوادگی افراد
یکی از مهمترین عوامل گرایش افراد به اعتیاد و ناهنجاری، اختلافات خانوادگی است. وقتی کودکان شاهد نزاع بیش از حد والدین باشند و هیچگونه محبتی را بین خانواده احساس نکنند، به اعتیاد روی میآورند. طبق یافتههای تحقیقی 44% بزهکاران جامعه خانوادهی لاابالی داشتهاند. در پژوهش دیگری نشان داده شده است که 82% معتادان، ستیزهای خانوادگی را در فرار فرزندان و روی آوردن به اعتیاد مؤثر میدانند. بنابراین هرچقدر روابط بین خانواده محبتآمیزتر باشد، میزان گرایش به اعتیاد کمتر میشود.
معاشرت با دوستان ناباب و معتاد
طبق تحقیقات، بیش از 60% موارد، اولین مصرف سیگار و دخانیات با تعارف دوستان و همسالان صورت میگیرد. نظریهی انتقال فرهنگی بر این امر تأکید دارد که کجرفتاری، از طریق معاشرت با «دوستان ناباب» آموخته میشود. معاشرت با چنین افرادی میتواند از جنبههای خاصی مانند فراوانی، اولویت، دوام و شدت تماس در فرآیند یادگیری کجرفتاری و بزهکاری مؤثر باشد. هر چه ارتباط با چنین افرادی بیشتر باشد، احتمال کج رفتاری بیشتر است. با وارد شدن به سن نوجوانی، از تأثیر خانواده بر فرد کاسته میشود و تأثیرات محیط اجتماعی و گروه همسالان بر او افزایش مییابد. طبق تحقیقات باسبت (1381)، دوستی با معتادان به مواد مخدر، به ایجاد رفتارهای مخاطرهانگیز و یا استفاده از مواد مخدر منجر میشود. وی فراهم شدن شرایط لازم برای گرایش به اعتیاد به وسیله دوستان را، در زندگی بیش از 85% افراد معتاد مشاهده کرده است.
تبعیض بین فرزندان
تبعیض میان فرزندان، یکی دیگر از مواردی است که باعث میشود نوجوان در خانواده احساس حقارت و حسادت کند. توجه نکردن به این مسئله، میتواند باعث کشش نوجوانان به سمت سیگار و سایر مواد مخدر شود.
کمتوجهی به نیازهای فرزندان
بیتوجهی والدین به خواستههای آنان، تأثیر زیادی در گرایش نوجوانان به سیگار و سایر دخانیات دارد. برخی از والدین، اطاعت بیچون و چرای فرزندان خود را میخواهند و بر فرزندان خویش برچسب بیکفایتی میزنند. با این کار، فرزندان خود را در برابر گرایش به مواد مخدر آسیبپذیر میکنند. هر قدر نیازهای عاطفی، جسمی و روانی جوانان برآورده شود، از گرایش آنان به اعتیاد جلوگیری خواهد شد.
کمبود محبت
روانشناسان معتقدند اختلالات روانی افراد ناشی از کمبود محبت در بیشتر موارد به شکلهایی همچون ضعف، اعتماد به نفس، خجالت، تمایل به تقلید کورکورانه، نیاز به جلب توجه و خودنمایی از طریق روشهای نامطلوب مانند گرایش به مصرف سیگار ظاهر میشود. به عنوان مثال بسیاری از صاحبنظران در مسئلهی بزهکاری، کمبود محبت در خانوادهها را ریشهی اصلی جرم و انحراف دانستهاند. تحقیقی از غرب دربارهی بزهکاران نشان داده که 91% مجرمان، به نحوی دچار مشکل عاطفی بودهاند.
افراط در محبت
زیادهروی در محبت نیز اثری منفی بر تربیت فرزندان دارد؛ به طوری که فرزند، همیشه متکی به پدر و مادر است و هیچگاه احساس استقلال و بزرگمنشی نخواهد کرد و زمانی که وارد جامعه شود و از محبتهای پدر و مادر دور باشد، احساس کینه و عقدهجویی خواهد داشت و برای جبران به هر عمل خلافی دست خواهد زد و شاید سیگار کشیدن، تنها کوچکترین خلافی باشد که او مرتکب میشود.
نقش خانواده
یکی از بهترین راههای جلوگیری از سیگار نکشیدن نوجوانان و دانشآموزان، حفظ ابهت والدین و سیگار نکشیدن آنها است؛ چرا که نباید فراموش کرد، شخصیت فرزندان از خانواده تأثیر میگیرد. توجه والدین به فرزندان و آگاه کردن آنها از چنین ناهنجاریها و نظارت آنان در انتخاب دوست، در دوری فرزندان از سیگار کشیدن مؤثر است. والدین باید ارتباط خود را با فرزندان بهبود بخشند و در حد امکان به آنان استقلال و حق انتخاب دهند؛ به گونهای که بتوانند در تصمیمگیریهای خانواده مشارکت کنند. زمانی که این اجازه به آنها داده شود، حس ارزشمند بودن به آنها منتقل خواهد شد و اعتماد به نفسشان بالاتر خواهد رفت. از آن پس، تمام تلاششان را خواهند که با کارهای خوب، نظر والدین خود را جلب کنند.
نقش مربیان
آمار اعتیاد در بین دانشآموزان در حال بالا رفتن است. برای جلوگیری از این امر نیاز است که مربیان با ایجاد محیطی مناسب برای دانشآموزان به تقویت اعتقادات و رفتارهای ضد سیگار کشیدن تشویق کنند. بهترین کار برای چنین برنامههایی آن است که تمام پیامدهای منفی اجتماعی از مصرف دخانیات را بازگو کنند. از طرفی مهارت "نه" گفتن را به نوجوانان آموزش دهند. علاوه بر آن همکاران فرهنگی که به مصرف سیگار عادت دارند باید بدانند در محیط مدرسه نباید سیگار بکشند و وسایلی همچون فندک و کبریت باید از دید دانشآموزان دور باشند. آگاهی دادن دانش آموزان در مورد عوارض مواد اعتیاد آور از طریق کتب درسی از جمله وظایف آموزش و پرورش است و در این میان لازم است که دانشآموزان فقیر، افسرده و منزوی مورد توجه قرار گیرند و با تشویق آنان به گسترش تربیت بدنی، هنر و حمایت از خلاقیتهای آنان باید توجه کرد. آموزش خانواده و مربیان و نحوهی برخورد آنان با دانشآموزان به خصوص کسانی که اختلالاتی نظیر بیشفعالی، افسردگی و اضطراب دارند از مهمترین راههای پیشگیری از شیوع اعتیاد در سطح جامعه است.
نقش مسئولان
افسردگی، طلاق والدین، معاشرت با افراد ناباب، تمایل به سیگار کشیدن و... از جمله مواردی هستند که بیشترین گرایش جوانان را به مصرف مواد مخدر و سیگار کشیدن دارند. در نتیجه، پیشنهاد میشود با ایجاد مراکز آموزشی مهارتهای زندگی، گسترش مراکز مشاورهی خانواده، ایجاد کلاسهای آموزش هنر، فرهنگی و فنی و حرفهای از گسترش این معضل جلوگیری شود. البته مفیدترین و ثمربخشترین نهاد اجتماعی برای دور کردن نوجوانان از این امر، خانواده است. دولت میتواند با آموزش دادن خانوادهها از طریق رسانههایی مانند رادیو، تلویزیون، مطبوعات و... و اعلام پیامدهای منفی سیگار کشیدن؛ کنترل درونی در افراد را تقویت کند.